مصاحبه اختصاصی
سایت گزارشگران با امیرجواهری لنگرودی
عضو هیئت هماهنگی اتحاد چپ
کارگری و یک تن از سخنگویان دوره ای کانون همبستگی
با کارگران ایران – گوتنبرگ(سوئد) ،
پیرامون
ارزیابی ازاعتصاب غذای سه(3) روزه فعالان این تشکل
مستقل مدافع حقوق کارگران !
گزارشگران :
اولین پرسشی که در ذهن هر کس متبادر می گردد، چگونه می
توان هم با یک تشکل حزبی همراه بود و هم سخنگوی یک تشکل
فراگروهی و فرا سازمانی بود؟
امیر
جواهری: پرسش جدی و نکته قابل بحثی ایست . اجازه
بدهید من پیشاپیش به شما در بازتاب و انعکاس تحرکات
سیاسی و اجتماعی فعالیت های شهرما خسته
نباشید بگویم و پس آنگاه به پرسش شما پاسخ گویم . شما در
رابطه با اعتصاب غدای سه روزه(28تا30 آوریل ) ما در دفاع از
محمود صالحی و دستگیر شده گان حوادث اخیر یعنی (
فعالان زن- معلمان – دانشجویان و...) و آزادی زندانیان
سیاسی و لغو احکام صادره برای محمود صالحی - جلال
حسینی – محسن حکیمی – برهان دیوار گر،
صمیمانه ترین همکاری ها را مبذول داشتید و نوار گردان
بالای صفحه را در اختیار وبلاگ http://3rooz.blogspot.com/ ما گذاشتید و بدین
طریق خیل وسیع مراجعه کننده گان سایت خود را از مضمون
این اعتصاب با خبر ساختید . از جانب یکایک دست اندرکاران
اعتصاب غذای سه روزه ازاین سطح همکاری شما رفیق
عزیز بهروز سورن و سایر مسئولان سایت گزارشگران ، صمیمانه
سپاسگزاریم . اما در پاسخ پرسش شما باید بگویم : نقطه
قوت کار در همین است که آدمی در عمل دچار اشتباه و تداخل وظایف
نگردد . ظرف و تشکل " اتحاد چپ کارگری " ، تشکل حزبی و
سازمانی متعارف نیست. خود ظرفی ایست برای
همراهی خیل وسیع فعالان منفرد چپ سوسیالیست
ونماینده گان گرایشات سازمانها و احزاب رادیکال و
سوسیالیستی که بیش از ده سال در کنار هم کار می
کنیم و افت و خیزهای گوناگونی را پشت سرگذاشتیم –
که جای بحث اش در این گفتگو نیست - نسبت به مرحله شکل
گیری خود کوچکتر شدیم و لی از اصل خود نگذشتیم . این
اتحاد دردوره اخیر، ساختارش به نسبت گذشته – بدون هیچ مصوبه
وقراری – تا حد زیادی درعمل اجتماعی ، مضمون همکاری
هایش شکل داوطلبانه وفردی یافته است. امروز درصد همکاران منفرد
اتحاد چپ کارگری از نماینده گان گرایشات سازمانی آن
بیشتر است و میرود به آن سمت که سازمانها و احزاب درون آن به پشتیبابانان
و حمایتگران این پروژه تبدیل گردند و داوطلبانه تحرک خویش
را با اتحاد چپ کارگری همراه کنند. البته هنوز مصوبه ای در این
مورد نداریم ولی این بحث از مدتها پیش بین فعالان
اتحاد چپ است که ساختار این دوره باید از ساختار شبه حزبی رها
گردد و شکل جنبشی تری بخود گیرد. تازه اگر من، نه عضو
هیئت هماهنگی اتحاد چپ کارگری بلکه نشان یک سازمان
سیاسی معین را هم با خود همراه داشته باشم – که بدور از پرده
پوشی – باید بگویم با چنین نشانی در محیط
زندگی ام شهره ام ، عضویت وفعالیت در یک تشکل مستقل
فراگروهی و فرا سازمانی ، مانع این همکاری و حتی
سخنگویی آن نمی تواند باشد. مهم این است که فعالان
سازمان ها با پذیرش اهداف ، وظایف و سطح همکاری ها ، استقلال
این تشکل ها را برسمیت بشناسند و موجودیت آن را با سازمان و حزب
خود یکی نپندارند و در عمل موجودیت کانون و نهاد مستقل را
زیر نگیرند. تلاش کنیم بیش ازهرچیز با برخورد
های مسئولانه در چهارچوب حفظ اصول و پرنسیپ های کار جمعی
و گروهی و آنچه که تا به امروز مانع این سطح از همکاری ها شده،
و آن زیرمجموعه دانستن ، تشکل های فرا گروهی و فرا
سازمانی بوده است را از جهت گیری سازمانی و حزبی و
نگاه فرد گرایانه خود مان دور بداریم.
من درمحل زندگی
ام ،عضویت چندین تشکل اجتماعی و فرهنگی را همراهی
می کنم تا به امروز و به سهم خویش و در حد توان و درعمل
اجتماعی، نشان دادم که مضمون و مفهوم تشکل های فراسازمانی
وخاصه موجودیت تشکل واستقلال آن ها را بدون کمترین تردید و
گمانه زنی زیر نگیرم . و در حد توان و صلاحتیم ،
سعی می کنم درعمل ، اعتماد هیچ رفیقی را به
بازی نگیرم و عنصر همکاری جمعی را برهر چه دید و
درک ، انحصار طلبانه و فرد گرایی مرجع شمارم . همه سعی ام
این است که اینگونه عمل کنم .از همین رو درسومین مجمع
عمومی کانون به همراه دو تن دیگر: فرخ قهرمانی و حسین
مقدم ، به این مسولیت دوره ای تا مجمع عمومی
بعدی ، با رای حاضرین برگزیده شدیم و در عمل
نشان خواهم داد که همچون دو رفیق دیگر که در حال حاضر تعلق
سازمانی و گروهی ندارند ، می توانم پاسخ گوی سطح انتظارات
، یکایک آنانی باشم که به من و ما در انتخاب این
مسئولیت رای داده اند . بنابراین عضویت سازمانی و
حزبی داشتن ، نافی کار فراگروهی و فراسازمانی کردن
نیست . مهم محترم داشتن استقلال آن تشکل، احترام به یکایک
دید و نظر منفردین و عدم سوء استفاده از اعتماد ها وزیر نگرفتن
اهداف و اصول تشکل و محترم داشتن خصلت فرا گروهی آن است .
امیدوارم همین حد کافی بوده باشد!
گزارشگران : اگر ممکن
است ، پیش از پرداختن به اعتصاب غذای سه روزه، مختصری از
چگونگی شکل گیری کانون شما در گوتنبرگ، اهداف و ساختار و
نیروهای در برگیرندآن و برنامه هایش صحبت کنید.
امیر
جواهری : تشکل ما در کوتاه ترین تعبیر ، تشکل فراگروهی
و فرا سازمانی و محلی است . ظرفی است که در محیط کار و
زیست ( شهر گوتنبرگ ) خود را تعریف می کند . در اساس تشکل
ستیزی و سازمان گریزی را در دستور کار خود نداشته و
ندارد. در برابرسازمانها و احزاب نیست ، بلکه در برگیرنده مجموعه
نیروهای منفرد چپ وسوسیالیست ، وفادار به مبارزه
طبقاتی وآزادی وبرابری است. فعالان سازمانها را با حفظ استقلالش
بر مبنای - یک فرد یک رای - زیر پوشش خود قرار
می دهد .از اهدافش اگر بخواهم بشمارم ، باید بگویم که جمع ما بر
آن است : ما دفاع و حمایت از جنبش کارگری ایران و جهان، وانعکاس
مبارزات کارگران ایران درسطوح وسیعتر برای رهایی از
یوغ سرمایه را ازاهداف مشترک خود اعلام می داریم.
برای تحقق این هدف ، نقطه عزیمت ما در مبارزات روزمره، دفاع از
خواستها و مطالبات اقتصادی ، سیاسی، فرهنگی و
اجتماعی کارگران و کلیه جنبشهای آزادیخواهانه و
برابری طلبانه ایران است. با این همه خودمان را تنها به
این خواستهای شناخته شده محدود نکرده، بلکه اهداف ما فراتر از
چارچوب سرمایه داری هم معنی می یابد . تا
جایی که در خاطرم است یک بند تفکیکی ،
مرزبندی ما با نیروهای دیگر را مشحص می سازد وآن
اینکه ؛ ما باتمامی نیروها وگرایشاتی که در جهت
تحکیم و تثبیت سرمایه که سازش طبقاتی را در چارچوب
سرمایه داری و سیاستهای نئولیبرالی
معنی می بخشند، و آن سیاستها را تبلیغ و ترویج
می کنند ، مرزبندی دقیق و روشن داریم .هرچند که این
اصول، پیش شرطهای سازمانی و حزبی وتا حدی فراتر از
یک تشکل مستقل محلی معنی می یابد . ولی کار
جمعی همین است و رفقایی اینگونه می پندارند
که اگر تمام حرف خود را امروز نزنند ، فردا خیلی دیراست و ممکن
است که از جانب گروهبندیهای گوناگون جنبش ، دهها وصله به تن آنها فرود
آید. این است که مرتب به همه فرمولاسیون های شناخته شده
چپ در حد لغو مالکیت خصوصی و لغو الغای کارمزدی ، که بحث
شکننده ای در جنبش چپ ایران و جهان است ، تا کید می ورزند
ودیگر اینکه ؛ ازمبانی اساسی مورد پذیرش ما
سرنگونی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی و
رسیدن به سوسیالیسم بوسیله انقلاب طبقه کارگر و
استقرار قدرت سیاسی و دموکراسی پرولتری که آزادی
های بی قید شرط سیاسی ، یکی از
پیش شرطهای آ ن است ، تعریف میشود.
اینها در سند پیشنهادی جمع ما آمده و در مجامع عمومی ما
نیز تصویب شده است. صرفنظر از اینکه من و ما با آن مخالف
باشیم یا که نباشیم . جمع که ببندم : « کانون همبستگی
با کارگران ایران – گوتنبرگ(سوئد) »، تشکلی پایدار در دفاع از
مبارزات کارگران سراسرایران و محکومیت جنایات ضد کارگری
رژیم جمهوری اسلامی است . تشکلی فراگروهی و
فراسازمانی ( بر مبنای هر فرد یک رای) است .
"کانون" ما تشکلی دائمی وجنبشی با اتکاء به
نیروی خود و فعالین عملی اعضاء آن.... برپایه خرد
جمعی به شیوه ای کاملا دمکراتیک و مستقیم
درمحیط کارو محل زیست فراهم آمده است... امیروارم که همین
حد کافی بوده باشد . گزارشگران : درچه تاریخی اعلام
موجودیت کردید و چگونه به پای اعتصاب غذا رفتید ؟
امیر جواهری : سومین نشست عمومی ما در
تاریخ 15 آوریل یعنی دو هفته مانده به اول ماه مه
2007 در شهرگوتنبرگ شکل گرفت . ما سه تن ( فرخ قهرمانی – حسین مقدم –
ومن ) حاصل بحث های نشست و برنامه های خود برای اول ماه مه
امسال ازجمله : استفاده از همه امکانات و بهره گیری از امکانات موجود
در شهر، در چهارچوب اهداف و وظایف بر شمرده مورد توافق مان، متعهد
شدیم که فریاد اعتراض کارگران ایران را رساتر سازیم.
موارد توافق شده در نشست خودمان را طی گزارش خبری در سطح جنبش منعکس
کردیم .
صدور اطلاعیه
ویژه اول ماه مه و دفاع از خواسته های کارگران و تاکید بر
آزادی محمود صالحی و لغو احکام صادره و آزادی تمام دستگیر
شده گان حوادث اخیر در ایران . – تنظیم یک سند قطعنامه
ای برای پشتیبانی از عمده ترین خواسته های
کارگران ایران ، و به امضاء گروهها ، احزاب ، سازمانها و اتحادیه
های کارگری سوئدی و دیگر ملیتها رساندن – گذاشتن
میز تبلیغی مستقل در میدان یرن توریت،
برای معرفی ادبیات جنبش کارگری ، پخش اسناد نشست
های تشکل پایدار و دفاع و پشتیبانی از مبارزات
کارگران ایران .- استفاده از تریبون عمومی فعالان سوئدی
در میدان یرن توریت وقرائت اطلاعیه و قطعنامه
- تماس هیئت نمایندگی ما با مسئول اتحادیه
کارگری ( ال – او ) در گوتنبرگ - شرکت در سیمنار ها ی
فعالین چپ برای معرفی تشکل پایدار کارگری
وغیره ... که تماما در این نشست تصویب شد. یک هفته
به اول ماه مه مانده ، در نشست سه نفره هیئت منتخب نشست 15 آوریل
رفیق حسین پیشنهاد اعتصاب غذا را به ما دو تن داد و اعلام داشت:
در راستای پاسخ گویی به کمپین " آزادی محمود
صالحی " در سقز ، خوب است که در حد صدور اطلاعیه-
بیانیه – قصعنامه بسنده نکنیم ، بلکه اینبار دست به
یک حرکت سمبلیک اعتصاب غذا ی چند روزه در بطن جامعه بزنیم
و آن را در مرکزی ترین نقطه شهر به پیش ببیریم . با
بحث و گفتگوی چندی ، بر سر جنبه های اجرایی کار
توافق کردیم بعد از تقسیم کار ، قرار گذاشتیم که از
یکایک دوستان همراه مان که در مجامع سه گانه ما حضور می
یابند ، بر سر سازماندهی اعتصاب غذا وآمادگی و داوطلبی
آنان در امر اعتصاب و نیز نام کانون مشاورت و رای گیری
شود. با تنظیم نامه درونی اینکار صورت گرفت و اکثریت آراء
به همین نام رای داد، پیشنهاد اعلام اعتصاب غذا سمبلیک تر
طی سه روز نیز نیز رای لازم را در نظر خواهی ها
گرفت. سایر امور از جمله تهیه و نصب چادر با همکاری نهاد( آ. ب.
اف ) فراهم گشت . اجازه پلیس در فاصله سه روز انرژی زیادی
از ما گرفت. اطلاعیه اول را رادیوههای شهر حسابی پوشش
خبری بخشیدند. در سطح شبکه اینترنیتی نیز
اغلب سایت ها و وبلاگ ها ، با انعکاس اطلاعیه اعلام اعتصاب غذا، واقعا
به آن پوشش خبری دادند.اعلام موجودیت کانون خودمان را به اعتبار اول
ماه مه سال 1386(2007) و همین حرکت سمبلیک خودمان اعلام داشتیم
. با توجه به اینکه ما جزء محدود تشکل هایی بودیم که
همواره از دل مجامع عمومی در سطح شهر گوتنبرگ(سوئد) کارهای خود را پیش
می بردیم و همه را نیز در سطح جنبش گزارش می کردیم
، با این همه نگاه فرقه ای وسیله شده و میشد که تحرکات ما
عمدتا در سطح گروهبندیهای چپ شهر، پوشش حمایتی
نگیرد و ما را رقیب اعلان نشده خود بپندارند. ولی این امر
در مردم معمولی و بیرون از گوتنبرگ غیر از این بود . به
گمانم اعتصاب غذا ، آنهم در آستانه اول ماه مه ، تحرک جانداری بود که به
سرعت و در کمترین زمان ممکن در سطح وسیع جا افتاد و کانون ما را
شناساند.
گزارشگران : واما چرا
اعتصاب غذا،آنهم در شرایطی که گرایشاتی در درون
اپوزیسیون ایران، فی النفسه بااعتصاب غذا مخالفند و آنرا
نوعی " خود زنی" و شاید هم " خودکشی داوطلبانه
" وعملیات " ایثار گرانه" می یابند.
آیا شیوه های دیگری نبود؟
امیر
جواهری : اگر بدون تعارف صحبت کنیم . گرایشی که
خود را مخالف اعتصاب غذا تعریف میکند، اگرخود را مالک یک حرکت
بشناسد، به هر شیوه عمل رهی می جوید. آنجا که می
خواهد ، خود را از محاسبه عمل اجتماعی برون بدارد، فوری به
تئوریزه کردن و ایدئولوژیک کردن تحرکات توسل می
جوید. رفیق عزیز؛ وقتی ما اعلام می کنیم :
طی" سه" روز،" اعتصاب غذای تر"با نوشیدن
"آب وچای" در دونوبت" صبح وشب" ، دست به حرکت
سمبلیک و نمادین میزنیم. دهها تن هم پیرامون ما
می گردند وناظربرشدت و ضعف روحی و جسمی اعتصاب کننده گان هستند
، درست در این شرایط ، عمل سه روزه ما به سطح خود زنی ،
خودکشی ، ایثارو قهرمان بازی تعریف کردن ، وبخشا حضرات به
نام دبیر محلی حزب کمونیست کارگری ، در
رادیوخودی ظاهرمی گردند تا این حرکت سمبلیک را
تخطئه کنند و بی عملی و حاسیه نشینی خود در برابر
این اعتصاب را اثبات نمایند. یا شاهد هم نوعی رقابت
فراکسیون رقیب ( خانم آذر ماجدی و سیاووش دانشور) بوده که
در زور یکشنبه به پای چادر آمدند و به فعالان اعتصاب خسته
نباشید گفتند. بهر صورت این نوع رهنمود عمل صادر کردن ها، اولا
جز خود را بی وظیفه اعلام داشتن خویش ، ثانیا این
همه پشتیبانی مردم عادی را با نا سپاسی پاسخ گفتن ،
دیگر این سطح از پشتیبانی های جهانی را دور
زدن و به تعطیلی کشاندن اعتصاب غذا وکشاندن اعتصابیون به صف خود
برای رستگاری شان، هیچ چیز دیگری نیست!
در همین رابطه ما وقتی اعلان اعتصاب محمود صالحی در
زندان مرکزی سنندج طی روزهای 10 و11 اردیبهشت و
عبدی پوراز یاران ایشان را به مدت چهار روز در سقز
شنیدیم . – با همه نگرانی ای که نسبت به وضعیت
جسمی این چهره مبارز جنبش کارگری داشتیم - منتظر
ماندیم تا " رهنمود عمل " این حزب را در برابر اینکار
آن ها راببینیم ، که با چه شعار اعتصاب شکننانه ، برای
محمود صالحی ، راه مقاومت او را در برابر این نظام کارگرستیز،
هموار می کنند! رفیق عزیز سورن، ما همه نوع کاری
را در برابر خود گذاشتیم وسر انجام بر آن شدیم که در فاصله چند روز
مانده به اول ماه مه ، این شیوه، موثرترین و کارسازترین ،
سطح کاری است که می تواند ، مسئله محمود صالحی و پاسخ
گویی عملی به کمپین یاران ایشان در داخل کشور
و کمپین برهان دیوار گر در ترکیه را پاسخ عملی
گوید. این حزب می توانست با عمل اعتصاب غذای ما مخالف
باشد ولی از خواسته ها و مطالبات اعتصاب غذا کننده گان پشتیبانی
کند ، عینا به مانند دوستانی چند که با عمل اعتصاب غذا مخالف بودند
ولی طی سه روز تماما در چادر با ما بودند و دلجویی و
برخوردهای صمیمانه آنان ، به تحکیم رابطه ها می
انجامید. یا به مانند خود برهان دیوارگر که طی
پیامی از ما پشتیبانی کرد و خود را در کنار ما
تعریف نمود وپوشش تبلیغی وسیعی را دراختیار
چادر ما گذاشت - که از همین جا از ایشان سپاسگزارم -. ضمن
یاد داشت کوتاه شان درپایان پیام مبنی بر
اینکه : " اما ای کاش به جای اعتصاب غذا اقدام
دیگری را دردستور کار خود میگذاشتید و ... از راه و روش
دیگری استفاده میکردید " را بیان داشت .
درپاسخ ایشان طی یادداشتی کوتاه نوشتم : رفیق
عزیز این هم خود روش و شیوه ایست . باید به نفس عمل
اندیشید" اما رهبران اطاقک های شیشه ای شهرما،
نه از محدوده چادر گذر کردند و نه با دو خطی برخواسته های ما
پای کُوبیدند که ما ازآن خواست ها پشتیبانی می
کنیم وعمل اعتصاب را نفی می کنیم. یک سره فرمان
اعتصاب شکنی صادر کردند!بقول معروف باید گفت: باش تا صبح دولتشان
بدمد!
گزارشگران :
ممکن است خواسته های اعتصاب غذای سه روزه را اعلام کنید ؟
امیر جواهری
: ما در رابطه با این اعتصاب دو اطلاعیه صادر
کردیم . سطح خواسته های ما درهر دو برجسته است . تا جائیکه به
خاطرم مانده است ، در اولین اطلاعیه یادآور شدیم :
آزادی بی قید وشرط محمود صالحی فعال کارگری ،
آزادی تمام دستگیر شده گان شامل ( زنان – معلمان – کارگران ) حوادث
اخیردر ایران ، دفاع از حق تشکل مستقل کارگران ، رسمیت و
تعطیلی اول ماه مه وهمچنین برپایی مستقل اول ماه مه
درجای جای ایران، مورد پشتیبانی ما بوده واست
! اعلام داشتیم : داشتن تشکل مستقل و بر
پایی اعتصابات واجتماعات حق مسلم کارگران ایران است !
وسرانجام در استمرار کمپین مالی ، نجیبه صالح زادی ،
یاد آور شدیم از اعتصابات کارگران ایران حمایت
مالی نمائید! به دفعات اعلام داشتیم : کمک های مادی
و معنوی نشان همبستگی واعتلای وجدان بیدار کارگری
است . از هر کمکی که در توان داریم در یاری به مبارزات
کارگران دریغ نباید کرد . با تاکید یاد آور شدیم :
ما به پای اعتصاب غذا میرویم،از اعتصاب غذای سه روزه ما،
در حمایت از مبارزات زنان – معلمان – دانشجویان و کارگران و
آزادی محمود صالحی و تعطیلی اول ماه مه ، به هر
طریق ممکنی پشتیبانی کنید! در اطلاعیه
شماره دو ، خواست کارگران ایران در اول ماه مه امسال را با این مضمون
برجسته کردیم: دراول ماه مه امسال اعتراض مان علیه تهاجم
سرمایه به شرایط کاروزندگی کارگران ، ازقبیل پرداخت به
غایت نازل دستمزدها وعدم پرداخت حقوق های معوقه ی کارگران ،
قراردادهای موقت کار، بیکارسازی واخراج کارگران،گرانی و
تورم لجام گسیخته سرمایه به زندگی زحمتکشان رایک
صدافریاد میزنیم!
گزارشگران : چه
نیروهای ایرانی و خارجی از این اعتصاب
پشتیبانی کردند؟
امیر
جواهری : از اعتصاب سه روزه ، چند سطح پشتیبانی
موازی هم صورت گرفت که ما سخنگویان کانون ، به دفعات آنرا در
رادیو های محلی و سراسری"
رادیوبرابری" ، به اصلاع عموم رساندیم . از جمله :
حمایت آزادیخواهان ایرانی که با حضور خود به پای
چادر، پیوند خویش را با اعتصابیون گره زدند و با حمایت
مادی و معنوی ، ضمن امضاء لیست خواسته های ما ، به صندوق
یاری رسانی در محل و کمپین مالی نجیبه صالح
زاده ( همسر محمود صالحی ) کمک کردند. شهروندان بیشمار سوئدی و
خارجی ، به پای چادر آمدند و اعلان همبستگی کردند. کمیته
ها و نهاد ها و رادیو ها و رسانه های تصویری محلی،
تشکل های موازی ما از سراسر اروپا و آمریکا واحزاب و سازمانها
ی چندی از گروهبندیهای اپوزیسیون
ایرانی و همچنین بخشی از گروههای سوئدی و
خارجی مقیم شهرمان نیز از این اعتصاب
پشتیبانی کردند .
گزارشگران :ممکن است که
اسامی پشتیبانان سوئدی و خارجی و همینطور
حمایت گران اپوزیسیون ایرانی را فهرست کنید ؟
امیر
جواهری : در سطح پشتیبانان سوئدی باید از :
اتحادیه سراسری کارگران سوئد ( ال . او) – حزب سوسیال دمکرات
سوئد- حزب چپ سوئد – جوانان چپ سوئد- سوسیالیست پارتی سوئد-
فعالان افغانی مقیم سوئد- تشکل ضد راسیسیم و آنتی
فاشیسم ، گوتنبرگ- و نیروهای چندی دیگر پیام
پشتیبانی ارسال داشتند و نمایندگان خود را به پای چادر
اعتصاب غذا فرستادند. در سطح پشتیبانان ایرانی ، اولین
جمعی که از ما حمایت کرد، فعالان تجمعات مستقل کارگری در آلمان
یعنی کانونها از کلن - کانون همبستگی با کارگران ایران ـ
کلن، گروه همبستگی با جنبش کارگری ـ برلین، کمیته
همبستگی با کارگران ایران ـ هامبورگ، کانون همبستگی باجنبش
کارگري ایران- هانوفر ، کانون همبستگی با کارگري ایران ـ
هامبورگ باهمین لیست امضاء محمد شمس از چهره های شناخته شده
کارگری از آخن (آلمان) هم بود. ا زترکیه برهان دیوارگر مسئول
کمپین آزادی محمود صالحی،ازشهراستکهلم: کمیته
"کمپین نه به جمهوری اسلامی ایران، نه به جنگ"
، انجمن فرهنگی و اجتماعی همبستگی ، کانون فرهنگی بامداد
، رفیق فرخنده آشنا از زندانیان سیاسی رژیم
اسلامی و از فعالان کارگری و ضد جنگ امپریالیستی
، امیر نیلی از سخنگویان کمیته دفاع از حقوق
بشر در ایران – سوئد ، از انگلستان ، انجمن دفاع از زندانیان
سیاسی ایران - لندن ، کمپین دفاع از مبارزات
دمکراتیک مردم ایران - انگلستان ، جنبش ضد جنگ، ضد جمهوری
اسلامی – انگلستان ، جنبش ضد جنگ وضد جمهروی اسلامی ایران
– ایرلند، از پاریس :شبکه همبستگی سوسیالیستی
با کارگران ایران – پاریس ، از سوئیس : جمعی از کارگران
پیشرو تبعیدی – سوئیس ،آمریکا، پیام کانون
فرهنگی ایرانیان لوس آنجلس ، همینطور پیام مشترک سه
تشکل به نام های ؛ ایرانیان مدافع صلح و حقوق بشر -
شیکاگو ، اتحاد چپ – واشنگتن ، اتحادیه ایرانیان
سوسیالیست - امریکای شمالی از آمریکا ، در
سطح سازمانها و احزاب : حزب سوسیالیست ایران - سازمان
اتحاد فدائیان کمونیست – سازمان کارگران انقلابی ایران
(راه کارگر) – اتحاد چپ کارگری – رادیو برابری - سایت
های ساحل شمال – نوآوران – گزارشگران – و وبلاگی که دوستان جوان ما در
داخل در امر دفاع از این اقدام سه روزه ما براه انداختند** ، امر
پشتیبانی را در سطح وبلاگ های پُر شماری برای درون
کشور به پیش برد .سر انجام پیام پشتیبانی صمیمانه
همسر محمد صالحی ، نجیبه صالح زاده که اعلام داشت : " خبر اعتصاب
غذای سه روزه شما در دفاع از همسرم و همینطور دیگر خواسته
های پُر مضمون شما را شنیدیم ، این خود در ما شعفی
بر انگیخت که ما اینجا تنها نیستیم . به همه شما خسته
نباشید می گوییم و این کار شما هیچگاه از
یاد ها زدوده نخواهد شد، بار دیگر به همه شما اعتصاب کننده گان و
پشتیبانان شما درود میفرستم " رادیو های
محلی رادیو از جمله : صبح شنبه با شما- رادیو سپهر-
رادیو البرز که با حضور در محل چادر ، ضمن گفتگو با سخنگویان این
اعتصاب و با افرادی که پای چادر بودند نیز گفتگوی
صمیمانه ای را به پیش برد ، موضوع اعتصاب و خواسته های
مان را به درون خانه های شنوندگان خود بردند . همچنین انجمن مبارزه با
مواد مخدر و رادیو تلاش – رادیوهمراه ، رادیو آزاد ،مر تب گزارش
اعتصاب را اعلام می داشتند. تلویزیون محلی نور، با
حاضرین در چادر اعتصاب و سخنگویان آن مصاحبه داشت . در این مدت
رادیو برابری دو مصاحبه با دو تن از سخنگویان اعتصاب غذا(من و
حسین مقدم) صورت داد***. رادیو سراسری پژواک در سوئد
نیز یک گفتگویی با من داشت . دومیز گرد رادیویی
سخنگویان این حرکت در استودیو رادیو همراه و خط آزاد
تلفنی شنوندگان رادیو ، پیام رسان اعتصاب سه روزه و نقاط قوت و
ضعف آن بود . این فهرست پشتیبانان مابوده است و اگر اسمی از قلم
افتاد ، با عذر خواهی از دوستان باید بگویم که تعمدی در
کار نبوده است .
گزارشگران :
رفقای عزیز کانون همبستکی با کارگران ایران – گوتنبرگ و
امیرجواهری باید برای این همه کار به شما
تبریک گفت ؛ در پایان می خواستم بپرسم : برنامه های
آینده کانون شما، حول چه مسائلی دور میزند و آیا
هماهنگی با کانون ها و تشکلهای مستقل وموازی خود درسطح
کشورهای جهان را دنبال می کنید ؟
امیر
جواهری : طبیعی است که از دریافت این
این سطح پشتیبانی ها بویژه از تشکلهای موازی
خودمان ، باید این درس را فرا گرفت که برای ادامه کاری
باید بتوانیم هماهنگ و همسان عمل کنیم . آنگونه که
سرمایه داری در همه جای جهان متحدانه عمل می کند؛
باور مندان به مبارزه طبقاتی نیز باید بتوانند ، خود را
فراتر از سطح اتحاد عمل های محلی و شهری متشکل سازند . امروز
تجربه کمیته های مستقل پنجگانه آلمان یعنی همان شهر
های ( برلین – هامبورگ – کلن – هانوفر – فرانکفورت ) در تدارک تحرکات
جمعی ، صدور اطلاعیه های جمعی در سطح آلمان با حفظ
استقلال عمل خود در محل،تا به امروز نمونه بر جسته ای از سطح همکاری
ها را بنمایش گذاشتند. نظیر این تشکلها در استرالیا-
تورنتو و در دیگر جا ها در شکل گرفته و در حال پا گرفتن است. تمامی
تلاش این گروهها ، توجه به رعایت کار جمعی و تحرکات فرا سازمانی
و زیر مجموعه شدن احزاب و سازمانها و دوری از فردگرایی
های انحصار طلبانه اند. هر نگرشی که قصد وابسته کردن این تشکل
ها و نادیده گرفتن استقلال عمل آنها ، و بر جسته کردن خود بزرگ
بینی های انحصار طالبانه و فردگرایی باشد ،
بیش از پیش اعتماد های حاصل آمده را می سوزاند ، ما
باید بتوانیم به اشکال مختلفی پاسخگوی همان سطح از اتحاد
عمل ها و پیوستگی هایی باشیم که در شرایط
دشوار مبارزت زیر تیغ خون چکان رژیم سرمایه داری
اسلامی ایران ، به هم مرتبط می گردند. حادثه گره خوردن
گروهبندی های مختلف در دل " شورای هماهنگی تشکل ها و
فعالین کارگری" در اول ماه مه امسال ، درس بزرگی را به ما
داد. آن اینکه میتوان بر سر مباحثی اختلاف داشت ولی
یگانه و پیوسته بر سر مشترکات ، به هم اعتماد کرد و اتحاد عمل نمود.
آن بخش از اپوزیسیون ، که از اتحاد عمل ها ، نوعی رقابت
و مسابقه را در امر مبارزه درمی یابد. بمانند نوعی قاپیدن
کمپین موفق " کارگران ایران تنها نیستند " و به نام
خود کردن و تنها برای خود، کارنامه آفریدن و بعد هم نامه سرگشاده صادر
کردن " که به ما بپیوندید تا رستگارتان کنیم"، از
یکسو به خدشه دار نمودن سطح همکاری ها، و از سوی دیگر
به شقه کردن صفوف جانبداران کارگران لطمه وارد ساخته و اعتماد را سست و بی مایه
می سازند. ما باید یاد بگیریم ؛ در
شرایطی که در درون کشور اینگونه متحدانه عمل می کنند،
نمایش جدا سری از این نوع ، جزسست کردن پایه اعتماد ها و
بی نتیجه گذاشتن کار جمعی و تنها باد کردن در بادکنک شیشه
ای خود است ، تحت عنوان خوش" کارگران ایران تنها نیستند"
چند ده تن متحدان جهانی را به صف کردن و از آن عکس و شاولون ساختن و
در بوق خود نمودن ،تقویت اتحاد عمل ها نیست . یک سویه
نمودن اتحاد عمل ها و به نفع انحصار طلبی خود عمل کردن است . هم کارگران و
هم فعالان سایت ها و مجموعه آنانی که امضاء خود را به پای
چنین تحرکات الزامی گذاشتند ، در عمل متوجه می گردند که
ظرفیت اپوزیسیون چپ و سوسیالیستی ضد
جمهوری اسلامی ، بسی قوی تر و همه جانبه تر و پر توان
تراست . همانطور که در دور اول این کارزار شاهدش بودیک که چه
ظرفیتی در این رابطه به نمایش در آمده بود. ما
باید موفق شویم که از خویشتن خویش بکاییم و
براستحکام اتحاد ها وتقویت تحکیم روابط ، با توجه به چند گانگی
نظرات خویش ، تامل مخالفین فکری خویش، دریافت
اختلافات و بر جستگی بخشیدن به اشتراکات عمل کنیم . اگر به
اتحاد عمل باور داریم باید بتوانیم همچون نیروهای
داخل کشور در یک صف عمل کنیم . صد البته منظورم همه با هم نیست
. بلکه با جانبداران مبارزه طبقاتی و نیروهای برابری طلب
و باورمند به صف طبقه کارگر و نیروی رنج و کار همراه گردیم .
آنانی که چنین می اندیشند به ما بپیوندید تا
رستگارتان کنیم . باید بدانند که تا به امروز از رستگاری خود
عاجز بوده اند چه رسد به رهایی و رستگاری دیگران .
همانگونه که در داخل کشور، طی این سالها ، فرقه گرایی
مجال آنرا نیافت که پیشروان کارگری را از طبقه کارگر جدا کند،
بلکه با بودن چکمه جا طلبانه قدرت مسلط استبداد حاکم، با ید بتوانند با جا
گرفتن فعالان و پیشروان در کنار هم و در جهت پاسخگویی به منافع
جنبش کارگری با یکدیگر همراه گردند تا از تفرقه و مقابله با
گروه گرایی بستیزند و با همه توان وقدرت خویش با
یکدیگر عمل کنند. اگر در داخل کشور چنین است ، در اینجا
به شیوه همان خود گزینی و خود را مرکز عالم پنداشتن ، عمل کردن
، راه بجابی نمی برد. باید هماهنگ و مسئولانه عمل
کنیم!
گزارشگران : از نگاه
شما این هماهنگی ها چگونه فراهم می آید ؟
امیر
جواهری : جمع ما با صدور اطلاعیه شماره 3 نکاتی را در
ادامه کار بر شمردیم .از جمله : «...ما اعتصابیون سه روزه در گوتنبرگ
(سوئد) ؛ از تمامی جهانیان و آزادیخواهان ایرانی ،
تشکلها مستقل مدافع کارگران ، احزاب، سازمانها و رسانه های خبری، از
همگان دعوت کردیم تا در جهت اتخاذ تاکتیک های جدید از
خواست محمود صالحی در زندان مرکزی سنندج و آزادی تمامی
فعالان جنبش های اعتراضی (زنان- معلمان – دانشجویان وکارگران )
در هماهنگی سراسری برای بر انگیختن افکار عمومی
جهانیان ، تدارک کارزار جهانی را فراهم سازیم! در آنجا
آوردیم : پشتیبانان ما ، روی سخن ما با شماست ، جان محمود
صالحی در خطر است ، تنها اقدام جهانی درهماهنگی با مقاومت
و ایستادگی مبارزان ، در بطن تغییر و تحولات جامعه
است که می تواند این نظام کارگر ستیز را به عقب
نشینی وا دارد. ما در استمرار حرکت اعتراضی خود، به پای
هم صحبتی و سازماندهی تداوم اقدام جمعی خود در شهر
گوتنبرگ(سوئد) به بحث می نشینیم ونتایج آن را برای
هماهنگی با شما اعلام می داریم» این امر حساسیت
فعالین تشکل ما نسبت به پیگیری این کمپین
دفاعی و اعتراضی را نشان می دهد . در نشست روز چهارشنبه( 2 مه
2007) اشکال مختلف کار مورد بحث و گفتگو قرار گرفت که اعتراض ایستاده در
برابر دفاتر روزنامه های کثیرالانتشارشهر، تلویزیون
سراسری، پیوند با دوستان سوئدی و تدارک یک نشست
مطبوعاتی و اطلاعاتی با حضور نماینده گان رسانه های
سوئدی و نماینده گان احزاب و سازمانها و فعالان اتحادیه
ای و غیره ،کمپین مالی وتقویت بنیه
مالی در جهت یاری رسانی به حساب نجیبه صالح زاده
،تقویت رابطه با اتحادیه سرتسری کارگران سوئد( ال. او) ، برجسته
کردن مشکلات کودکان و جوانان کارگران دستگیر شده و زندانی
، سازماندهی حرکت مشترک اعتراضی با فعالان سوئدی،
همینطور مشارکت با کمیته ها و کانون های موازی درسطح
کشورهای مختلف برای پیشبرد یک سلسله تحرکات گوناگون و
زنجیره ای در این کشورها – که امر اخراج نماینده گان
قلابی جمهوری اسلامی از سازمان جهانی کار (آ. ال . او)
است - ، که شکل آنرا توافق جمعی ، فعالان این تشکل ها درهر شهری
تعیین می کند.
گزارشگران :
هماهنگی با دیگر تشکلهای موازی در سطح شهر و
کشورهای دیگر را چگونه فراهم خواهید ساخت؟
امیر جواهری : راستش این
پرسش قابل توجه ای است .
انجام اینکار به تلاش و پیگری لازم نیازمند است . تا به
امروز موانع زیادی در این سلسله
همگرایی ها مانع تراشیهای گوناگون و بیشماری
عمل می کرد. پیشتر هم گفتم: نباید
فراموش کنیم . اگر در داخل کشورو زیر تیغ نظام ضد کارگری
، پیشروان کارگران و جانبداران
مبارزه آنان ، توانستند سد و موانع موجود را پشت سر بگذارند و اتحاد عمل کنند. در اینجا ما نیز می
توانیم چنین کنیم . همین اعتصاب غذا ی ما توانست ، کانون ما را که کارنامه عملی و اجرایی
زیادی نداشت ، بر سر زبانها بیندازد. در
این مرحله تنها کار و کار و بیرون آمدن از حرف و تکرار آن همه ،
می تواند زمینه همکاری
ها فراهم آورد . ما با احترام به استقلال کانون های موازی خود، آنها را به مشاورت و رایزنی و
پیگیری امور فرا می خوانیم . همانطور که آن رفقا هم ما را برای مشاورت و همکاریها به بحث و
همفکری فرا خواهند خواند. نیک مطمئن هستیم که نباید یکدیگر را دور بزنیم ، بلکه
صراحت و علنیت روابط و حفظ استقلال عمل کمیته های محلی ، می تواند پشتوانه هماهنگی ها
تلقی گردد و لااقل سازماندهی یک سلسله اعتراضات وسیع
تر را فراهم سازد . مثلا ما می توانیم در برابر سکوت توطئه آمیز رسانه های خبری جهان ازموج سرکوب خشن فعالان
کارگری اول ماه مه امسال (11 اردبیهشت ) در تهران – کرمانشاه
و سنندج و ... با فراهم ساختن لیست دستگیری ها ، به
فوریت اعلامیه مشترک
بدهیم و به زبانهای مختلف همه اتحادیه و مجامع کارگری جهان
رااز سرکوب جنبش کارگری
ایران مطلع نماییم .ما می توانیم صندوق
یاری های مالی ، که باید پشتوانه اعتصابات و
اعتراضات کارگران ایران تلقی گردد، آنرا به کمپین جهانی ،
صندوق پشتوانه اعتصابات بدل
نماییم . شبهای همبستگی در حمایت از مبارزات
کارگران و جنبش های اجتماعی
داخل کشور تشکیل بدهیم . بانک خبری مشترک از مبارزات کارگران
ایران تشکیل
دهیم . رادیوی صدای کارگران رابرا ی رساندن صدای اعتراضات خودمان و
فریاد صدای کارگران تقویت نماییم . کار مشترک
بسیار است . باید همفکری نمود و از مسابقه و رقابت ها کاست و به
همراهی ها و مشاورت ها و هم جهتی ها افزود. گزارشگران :
آیا حرکت سه روزه شما ، توانست کمک مالی هم جمع آوری
نماید؟ امیر جواهری : کانون ما طی این سه
روز و پیش از آن نیز موضوع یاری رسانی مالی
به خانواده محمود صالحی و فراخوان اعلام شده همسر ایشان (نجیبه
صالح زاده) را آغاز کرده بودیم . در طی این سه روز و اول ماه مه
نیز در تظاهرات صندوق گرداندیم و مبلغ 7200 کرون پول جمع کردیم
. از آنجا که پیشتر نیز کمپین مالی را برای
یاری به کارگران ایران با دیگر گروهبندیهای
شهر دنبال می کردیم و مبلغی جمع آوری کرده ،توافق
کردیم که مجموعه جمع آوری شده را راهی کردستان
نماییم. ا زاینرو موفق شدیم که مبلغ052/ 22 کرون
معادل000000/ 3 تومان به ایران (سقز) بانک تجارت بلوار کشاورز کد بانک 11251
شماره حساب 93567 به نام : نجیبه صالح زاده ارسال داشتیم . تلاش
داریم که این یاری رسانی مالی را با صربآهنگ
بیشتری دنبال کنیم.
گزارشگران : رفیق امیر چنانچه نکته پایانی
دارید بفرمایید.
امیر جواهری : نکته مهم اینکه باید از طرف همه
یاران کانون همبستگی با کارگران ایران – گوتنبرگ (سوئد) از شما
و همه دست اندرکاران سایت گزارشگران تشکر کنم . که با همه
صمیمیت به اطلاع رسانی ما طی روزهای اعتصاب غذا
یاری رساندید و صدای ما را چند برابر کردید . از
همین فرصت بهره می گیرم . از همه آنهایی که ما را
تبلیغ کردند و از اقدام ما پشتیبانی نمودند نیز
سپاسگزاریم . این حد از جانبداری نشان داد که دراین دوره
، یک آکسون اعتصابی در کشور یخی و قطبی سوئد هم
می تواند تا این حد صدا کند که در سقز هم بشنوند و با آن همراه گردند
و بکوشیم که این صدا را تقویت کنیم و تا جایی
که می توانیم از انحصار طلبی وفرقه گرایی حذر
کنیم تا مردم نیز بر اعتماد خویش به ما بیفزایند .
باردیگربه شما در امر خبر رسانی خسته نباشید می
گویم و از شما رفیق عزیزم بهروزسورن به خاطراین گفتگو
تشکرمی کنم.
با تشكر و خسته نباشيد به همه شما
بهروز سورن
http://kdmahmodsalehi.blogfa.com/
http://3rooz.blogspot.com/ http://www.radiobarabari.net/files/2007/04/28/3.ram
http://www.radiobarabari.net/files/2007/05/02/3.ram
http://www.gozareshgar.com/?id=22&tid=1344