محل دقيق
تجمع در
گورستان
خاوران : بين
قبرستان
ارامنه
وبهائيان
ميباشد.
به مقاله از
دوست عزيزمان
آقاي امير
جواهري توجه
فرماييد:
amirjavaheri@yahoo.com
اميرجواهری
لنگرودی
تابستان
۱۳۸۵
* * * * * * * * * * * * *
۰۰۰
در بارش تگرگ
آنان که
جانتان را
از
نور و شور و
پويش و رويش
سرشته اند!
تاريخ سر فراز
شمايان به هر
بهار
در
گردش طبيعت
تکرار می شود
،
زيرا که
سرگذشت شما را
،
به
کوه و دشت
« بر
برگ گل ، به خون
شقايق ، نوشته
اند »
«
محمد رضا شفيعی
کدکنی »
درایران
قرار است
خانواده های
اعدامیان،
روز جمعه ده
شهریور باردیگر
درخاوران
اجتماع کنند و
یاد یاران
گلخون را گرامی
بدارند.
خبر
این اجتماع
امثال
پُرشورتر
وپُرسر
وصداتر ازسالهای
پیش بگوش رسیده
است .
گُل بوته های
خشک و بی آب و
علف خاوران، هر
سا ل در دونوبت
- نوروز
و ده شهریور- ویا
درزا د روزهريک
تن از خاک
خفتگان اعدام
های خونين ، گلباران
می گردد.
گلزار
خاوران و
گورستان های
جمعی
اعداميان که
حزب الله «
لعنت آباد » و« پرت
آباد» ش می
خوانند۰
خاطره زندگی
بخش همه
خفتگان در خاک
، درهر
بهار و
تابستان، راه
ومعبر
بی پير خود را
برهزاران هزار تن
ازهمسران و
فرزندان ،
خواهران و
برادران ،
مادران و
پدران
دلسوخته وآزادیخواهان
بیدار دل می
گشايد تا خشم
خود را بر فرق
مرگ آفرينان
ضد تاريخ و
عاملين اين
جنايات
بکُوبند.
کینه
وجودی هرخاک
خفته « پرت
آباد » و « لعنت
آباد» ی چه سنگینی
می کند بردل بیدادگران
زمان و چه جان
مایه نشاط آوری
ازهستی زندگی بر دلهای
یکایک
خانواده ها می
افشاند وقتی
بر سر خاکی
گرد می آیند. بی
آنکه بدانند
جان مایه زندگی
شان در کدامین
تکه از این
خاک آرمیده
اند. چرا که شب
پرستان مرگ
آفرین ، این
جان های هستی
سوز را
دُزدانه و
شبانه بر
خاکشان
سپردند تا جُبن
وجنون خود را
بپوشانند
وفتوای امام
مرگ را از دیده
ها پوشیده
بدارند.
همین
بی خبری
خانواده ها از
تعلق هر قطعه
به عزیز خود،
آنان را به
رقص میدانشان
می کشاند. وقتی
در خاوران بر
گرد کُور جمعی
حلقه میزنند .
پای کُوبان
وسرود خوانان
هر یک به نجوا
می نشینند تا
اندرون خویش
را از خشم
ونفرت حاکمان
خالی گردانند.
انگارهریک
از حاضران
درآن ساعات
تجمع شان « رقص
میدانشان
آرزوست » و چه
جانی دارد
سرود وترانه
خوانی : « دایه
دایه وقته
جنگه / چشیامه
وا کنین آفتو
قشنگه /...
برارام خیلین
سیصد هزارن / سی
تقاص خین مه
سر وّر میارن.... »
ترانه وسرودی
که تیرباران
هوشنگ تره گل-
همایون کتیرایی
و ناصر کریمی
را
برابرچشمان
مان می نهد . چه
جانی دارد
سرود
آفتابکاران
جنگل « سر
اُومد زمستون
/ شکُفته
بهاروُن / گل
سرخ خورشید
بازاُومد و شب
شد گریزُون/
کوه ها لاله
زارن، لاله ها
بیدارند / تو
کُوه ها دارن
گل گل گل
آفتابُو می
کارن....»
وضربآهنگ
عارف قزوینی
با صدای
قمرالمکوک وزیری
، هر مادری را
با لالایی
دلآویز شبان و
روزان خود با
کُوری همساز می
کند: « ... از ابر
کرم خطه ی ری
رشک وختن شد/
دل تنگ وچو من
مرغ قفس بهر
وطن شد/ چه کج
رفتاری ای
چرخ/ چه بد
کرداری ای
چرخ/ سر کین
داری ای چرخ /
نه دین داری
نه آئین داری
ای چرخ/ خواری
ای چرخ....» وچه
مستانه می نماید
ناله مرغ سحر : «
مرغ سحر ناله
کم کن، داغ
مرا تازه تر
کن/ زآه
شرربار این
قفس را/ برشکن
وزیر وزبر کن/...
وزنفسی عرصه ی
این خاک توده
را/ پُر
شررکن،
پُرشررکن..../
راستی ومهر
ومحبت فسانه
شد/ قول
وشرافت همه ی
گی از میانه
شد/ از پی دُزدی
وطن ، دین
بهانه شد/ دیده
تر کن ....» و نجوای
مادران و
همسران با
ترانه خوانی
مرا ببوس ،
صحنه این دیدار
مستانه را به
تجمعی دیگر نوید
می دهد: « ... در میان
توفان ، هم پیمان
با قایقران
ها/ گذشته از
جان باید
بگذشت از
توفان ها/ به نیمه
شب ها دارم با یارم
پیمان ها/ که
بر فروزم آتش
ها در کوهستان
ها/ ..../ به راه دیگر
اکنون باید سر
بسپارم/ ز صبح
روشن باید از
آن دل بردارم/
که عهد خونین
با صبحی روشن
تر دارم/ ...دختر
زیبا امشب بر
تو مهمانم، در
پیش تو میمانم/
تا لب بگذاری
بر لب من ....روشن
سازد یک امشب
من...»
ترانه
های ممنوعه با
کلماتی
ممنوعه در
جنون خاورانی
هم سر ممنوعه
و در تجمعی
ممنوعه،توفنده
از گلوی هر
جوان دختر و
پسر، فرزند
پدر و مادر از
دست داده و
همسر،
مادروپدری ،
درخاوران بدل
به فریادی می
گردد تا خشم
فروخفته خویش
را نثارجانیان
کشتارخونین خیابان
ها و زندان ها
کنند.
امروز
سالیان
چندی از سپری
شدن تابستان
های خونين ۱۳۶۰
و ۱۳۶۷و
نکبت این حاکمیت
بیست وهفت
ساله می گذرد،
سالیانی
که از جانب
خانواده ها و
بستگانِ
بيشماری که
فرزندانِ شان
جان و هستیِ
خويش رابر سرِ
پيمان و
وفاداری به
آرمان خواهی
های خود وانهادند
، اطلاعات
زيادی به ميان
مردم درز کرده
است . از جمله
اينکه : تنظيم
هر دفتر
خاطراتی ،
مستند ترين
سند افشاگر
نظامی ايست که شاهدان عینی،
همه جنايات
آفريده
شده را بر ملا
می سازند وپیدایی
گُورهای جمعی
و تک گُورها نیز،
نشان ازبیداد تمامی کشتار
وقتل و اعدامی
ایست که
از فردای روی
کارآمدن این
نظام ، به
فرمان نائب
برحق امام
زمان(خمینی)،
آنگاه که بر
اریکه قدرت
پهلو زد، در
پشت بام مدرسه
محل سکونت اش
در
تهران،خلخالی
رابه وکالت
تام خویش برگزید
تا احکام پشت
احکام صادر
کندومحکومین
در میان سکوت
بهُت انگیزتمامیت
جامعه آنروزی
ما وسکوت
دولتهای جهانی،
بدست گروهی از
پاسدارن جان
ستان یکی پس
از دیگری تیرباران
گشتند تا آنان
را با نام و
بی نام درمحلی
به خاک سپارندو پس
آنگاه جولان
خلخالی در
جنوب ایران و
خیزش اعراب
ساکن(اهواز)
وترکمن صحرا-
کردستان ، کشتاری
خونین به جا
گذاشت
که امروز
تا حد زيادی
با تلاش و
پيگيری
خانواده های
اعداميان و
کسان آنان اين
جايگاه ها
شناساسی شدند
وهر يک ازاين
مکانها به
نشان يک جنايت
، دردرون دلها نام و
نشان خود
را به جای
نهاده اند ونشان
هرگُوری خود
از مصادیق
اسناد « جنایت
علیه بشریت»
توسط آمران و
عاملان ،
سرکردگان این
نظام محسوب می
گردد.
جدا از خاوران تهران
بزرگ در بخش
وسيعی از
استانها ، شهرستان
ها و روستاهای
ايران « لعنت
آباد» ها
و بزبان دیگر «
پرت آباد » های با نشان
و بی نشان بیشماری تا
به امروز
شناسایی شده
است . دهها و
صد ها گورستان
علنی و مخفی
پوشيده از
دلاور دختران
، پسران ،
زنان و مردان ایران را
دربرمی گیرد.
سرکوب گران
نظام اسلامی هر
يک از آن ،
انسان های باورمند را
با اتهامات وجرم های
ناکرده وبی
پايه در
برابر مقاومت
اندیشه گی شان
با انتساب به
آن سازمان واین حزب ، گروه ودسته
خاصی از
جمله :
سلطنت
طلب و شاهی -
فرقان -
آرمان
مستضعفين - مجاهدِ خلق - امتی -
هوادارشريعتی
- فدائی
-
اقليتی -
چريک فدائی - راه
کارگری -
پيکاری -
رنجبری -
سازمان
انقلابی -
کنفدراسيونی - کومله ای
– کرد
دمکراتی - وحدت
کمونيستی - رزمنده گانی
-
سهندی - سربداران
( آملی ) -
اکثريتی - ۱۶
آذری -
توده ای -
بهائی -
کرد -
ترکمن - بلوچ - عرب و
آذری -
ملی گرا –
تجزیه طلب- آمریکایی
– تروریست –
فراری و
طرفدار اجنبی
و...) به مرگ
کشانده و به
گورهای دسته
جمعی سپرده
اند .
از جمله
اين گورستان
ها می توان از :
گورستان های
خاوران تهران
بزرگ -
مشهد -
اهواز -
تبريز -
شيراز -
اصفهان -
گناوه -
کرمانشاه - گيلان ( رشت
، انزلی ،
فومن ،
لاهيجان ،
سياهکل ،
لنگرود ،
رودسر)- زاهدان - مازندران
( گرگان ،
چالوس ، آمل ،
شهسوار ) -
همدان -
ايلام -
اروميه -
گچساران -
اراک و... در جای
جای ايران نام
برد .
*)
تهران بزرگ : «
لعنت آباد»
جاده خاوران
پشت گورستان
ارامنه و جنب
گورستان بهائی
ها، در بهشت
زهرا قطعه ۹۳
و برخی نقاط
ديگر .
*) شهر
مشهد : « لعنت
آباد » بعد از
هاشم آباد
جاده اصغريه و
برخی نقاط پرت
گورستان قديم.
*) شهر
اهواز :
درچندين محل
از جمله : جاده کوت
عبدالله
نزديک
گورستان بهشت
آباد . بزرگراه
سوسنگرد-
پشت روستای
آفاق نزديک
گورستان جهادو...
*) شهر
تبريز :
گورستان پشت
جاده قديم
تبريز، خيابان
راه آهن
گورستان وادی
رحمت
*)
شهر شيراز : در
گورستان قديم
، قطعه ۳۸
دارا لرحمان
و ميدان تير «
چوگياه »
شيراز محل تير
باران کردن
محکومين به
اعدام .
*) شهر
اصفهان :
قطعات ۴۱ – ۹- ۸- ۷- ۵- و... در ته
باغ رضوان .
*) باغ
کاشفی اصفهان ۰
*)
قبرستون تخت
پولاد اصفهان
( قبرستون
کافرا ) ، باز
داشتگاه سيد
علی خان واقع
در کمال
اسماعيل
اصفهان و
کشتار گاه
آنجا۰۰۰
*)
قبرستون دور
افتاده بالای
قبرتستون
ارامنه
اصفهان
*)
تاغهای دهکده
ای به نام
قدريجان در
نجف آباد
اصفهان
*)
شهر گناوه : در
قبرستان قديم
نزديک
امامزاده...
*) شهر
کرمانشاه :
باغ فردوس ،
جاده سيلو نزديک
قبرستان
کودکان .
*)
استان گيلان (
شهر رشت :
گورستان قديمی
رشت در جاده
رشت به
لاهيجان در
گوشه پرت افتاده
ای از قبرستان
تاز آباد) ودر
(شهرستان
لاهيجان :
گورستان قديمی
سيد مرتضی ،
کاشف غربی
منطقه
کاروانسرابار
وچند محل
ديگر...) ودر( شهرستان
لنگرود :
گورستان -
وادی -
شهر، قسمت
انتهای ضلع
غربی ،
پشت غسالخانه معروف
به مشهدی
اسماعيل باغ و
گورستانهای
اطراف چمخاله
و روستای چاف ...)
و (شهر رودسر :
در قبرستان
قديم در منطقه
پرت آن به خاک
سپرده شدند . )
*) شهر
زاهدان : جاده
بهشت مصطفی
گورستان
زاهدان
خيابان گاراژ
.
* ) استان
مازندران
(شهرگرگان :
گورستان
بهائيان و راه
جوپاری بهشت
زهرا) و (
شهرآمل : موازی
استاديوم آمل
، خيابان طالب
آملی) و
(شهرستان
شهسوار:
قبرستان قديمی
شهرو در منطفه
پرت ) به خاک
سپرده اند.
*)
شهر همدان : در
جاده ملاير
گورستان باغ
بهشت زهرا.
*) شهر
ايلام :
امامزاده
صالح آباد،
دست چپ روی
تپه .
*)
شهر اروميه :
روبروی
ساختمان صدا و
سيما، بلوار
راديو و
تلويزيون قبرستان
شهر.
*)
شهر گچساران :
گورستان
بهائيان .
* )
شهر اراک :
اتوبان اراک _
بجنورد در ۶
کيلومتری
اراک .
همه بخاک
افتاده گان
اين قتلعام ها
با فتوا و دستور
شخص خمينی
وتشکیل«
کمسيون مرگ » که
ازجانب ايشان
، مامور اين
قتل عام ها
شدند،
صورت پذیرفت ۰
در اين ميان : «
هيات تهران ،
که از شانزده
نفر تشکيل می
شد ، شامل
نمايندگانی
از سوی شخص
امام ، رييس
جمهوری ،
دادستانی کل ،
دادگاه
انقلاب ،
وزارتخانه
دادگستری ،
اطلاعات و
مديريت زندان
اوين وگوهر
دشت بودند ۰
سرپرستی هيات
برعهده آيت
الله اشراقی
گذارده شده
بود که دو
دستيار ويژه
داشت ، حجت
الله نيری و
حجت الاسلام
مبشری در پنج
ماه بعدی اين
هيات توسط
بالگرد از
اوين به گوهر
دشت دررفت و
آمد بود ۰ نام
اين هيات را«
هيات مرگ »
گذارده بودند
» ( يرواند
آبراهامانيان
، اعترافات
شکنجه شدگان
زندان ها و
ابراز ندامت
های علنی درايران
نوين ، ترجمه :
رضا شريفها،
نشر باران ،
صفحات ۳۲۹و۳۲۸)
امسال در
کنار زنجیره
وسیع و گسترده
برپایی یادمان
های سراسری
درجای جای
جهان که با« فراخوان
مشترک شخصیت
ها، انجمن ها
و تشکل های
دمکراتیک در
باره یادمان
کشتار سراسری زندانیان سیاسی
ایران...»* همگان
را به مبارزه
علیه به زنجیر
كشیدن انسان
ها به خاطر
عقایدشان و
شكنجه و كشتار
دگراندیشان ، به تحرکی
سراسری
فراخوانده
اند . این حرکت
تا به امروز
پاسخ مثبت بخش
وسیعی از
اشخاص ، نهاد
ها و انجمن های
فرهنگی ،
اجتماعی و سیاسی
را دریافته
است . درچنین
شرایطی باردیگرو
درتابستانی دیگر،
خانواده ها ی
اعدامیان درمیان
انبوه ایرانیان
آزادیخواه و
هم سرنوشت در
روز جمعه ده
شهریور۱۳۸۵
در خاوران
تهران و دیگر
مکانها جمع می
شوند تا یاد
بخون افتاده
گان
آرمانخواه خویش
را گرامی
دارند و به تمامیت
نظام جمهوری
اسلامی ایران
سرود خوانان نه
گویند. فریادشان افزون
باد!!