تاریخ : ۲۱/۷/۸۵
شماره : ۱۳۷ -
۸۵
به
نام آزادی
بنام خداوند
هستی افرین
عطف به مطلبی
از اقای
علیرضا اوائی
رئیس کل دادگستری
استان تهران
در روزنامه
حمایت مورخه 10/7/85
تحت عنوان
<نفس دادن
مرخصی به
زندانیان یک نیت
مقدس است >
اینجانب علی
رضا
خیرآبادی،زندانی
امنیتی که
درسالن فرعی 5
زندان رجائی
شهر کرج،نگهداری
می شوم ،خطاب
به رئیس کل
دادگستری استان
تهران اعلام
می دارم که
بنده قریب 8
سال است که به
جرم دورغین
جاسوسی برای
حکومت ساقط شده
حزب بعث
عراق،در
زندانهای
همین استان
تهران بسر
میبرم وبراثر
شکنجه هائی که
شده ام
(همانگونه که
قبلا نیز خدمت
مردم عزیزمان
اعلام کرده ام
)از ناحیه
کمر،زانوان،مجاری
ادرار،قلب
،ضعف دست وپا
دراثر سکته
مغزی تحمیلی،تورم
در شبکیه چشم
چپ، کم شنوائی
گوش راست،وجود
صوت شدید
ومستمر در سر
بعلت ارسال
صوت با فرکانسی
خاص به سلولم
بهنگامی که
قرار بود حافظه
ام پاک شود و
اختلال در
جهاز تنفسی
بعلت ارسال
گازهای مختلف
بداخل سلولم
که مجبور بودم
مدت چهار ماه
از زیر درب
سلول تنفس کنم
ونیز سوقصد
چند باره
بجانم،همچنان
در رنج وعذاب هستم
ودراین هشت
سال ،برای
درمانم هیچ
اقدام موثری
صورت نگرفته
است وبا توجه
به نظر اعضاءکمیسیون
پزشکی
بیمارستان رجای شهر
که اشعار
میدارد می
باستی برای یک
عمل جراحی به
بیمارستانی
مجهز در خارج
از زندان
انتقال داده
شوم ،معذالک
با مخالفت
مقامات
امنیتی و
قضائی جمهوری
اسلامی روبرو
هستم و نیز در
همین مدت
،برادرم
عبدالرضا
کرمی
خیرابادی که از
هواداران
سازمان
مجاهدین خلق
بود،در
کشورنروژ،ترور
شده،پسرم
امید کرمی
خیرابادی
بطور مشکوکی
کشته شده
،دخترم نگار
کرمی
خیرابادی ایضا
به طرز مشکوکی
بوسیله ماشین
زیر گرفته شده
ویکسال است که
هر دو پایش در
گچ میباشد (در
حال حاضر زمین
گیر میباشد )و
همچنین دختر
بزرگم در حالی
ازدواج کرد که
بنده همچنان
در زندان بودم
و برای
هیچکدام از
این موارد به
من مرخصی داده
نشده ،حتی چند
ساعت مرخصی
تحت الحفظ
برای شرکت در
مراسم تدفین
پسر بزرگم را
نیز از من دریغ
کرده اند
انوقت شما ،دم
از نیت مقدس
مرخصی دادن
بزندانیان میزنید؟اقای
اوائی،من پنج
فرزند دیگر
دارم که چهار
نفر از انها
اناث میباشند
وشما 8 سال است
که سرپرستی
ومحبت
پدارانه مرا
،از انها دریغ
کرده اید.این
تراژدی را
،سوء مدیریت
قضائی شما
وهمکارانتان
برای من و
خانواده ام
ایجاد کرده
،چگونه انرا
توجیه خواهید
نمود؟ اگر اطلاع
ندارید به شما
توصیه میکنم
که پرونده مرا
78/1657/ط-28/8/1378 در شعبه20
دادگاه
انقلاب تهران
مطالعه فرموده
واز اقای
موحدی
کرمانی،قاضی
پرونده ام که
یک روحانی
هستند ،سوال
بفرمائید که
علاو بر
مشکلات مطرح
شده فوق
،چگونه
علیرغم انکه حکم
مصادره اموال
ندارم اموالم
را ضبط کرده و
پس نمیدهید تا
بچه هایم سر بار
دیگران
نباشند ضمنا
من حدود 20 سال
در شرکت ملی
نفت ایران
سرویس(سابقه
کار)دارم چرا
رای به پرداخت
مطالبات
قانونی من از
سوی شرکت نفت
را
نمیدهید؟جرمی
را که به من
نسبت داده اید
کذب محض است و
حقیقت ندارد
اگر هم حقیقت
داشته باشد
،که من دارم
تحمل کیفر
میکنم پس چرا
مطالبات
قانونی من از
شرکت نفت را
بجرم
مرتکب نشده
من ربط داده
اید؟ ایا هزینه
ای را که من
پرداخت کرده
ام (کشته شدن
برادر و پسرم
،زیر ماشین
گرفته شدن
دخترم و حبس
8ساله خودم در
شرایط بسیار
بد و طاقت
فرسا )کفایت
نمیکند تا دست
از عناد با من
بردارید ؟ لطفا
صحبت از نیت
مقدس
نفرمایید که
با عملکردتان
منافات دارد .
علی رضا کرمی
خیر ابادی
زندان رجایی
شهر کرج
سالن فرعی 5
14/7/1385
Human Rights
Activists in
Tel:
0031620720193