كميته
رفراندم
ايران آزاد
ايران
”انتخابات
خبرگان
جمهوري
اسلامي, بقا
يا فنا”
هموطنان
عزيز
سالهاست
ميهن ما در
چنگ خفاشان شب
پرست اسير
گشته است,
وكركسان
شبانه در
خيابانهاي
شهر به شكار
انسان
مشغولند. جغد هاي
شوم در معابر
و بامها, آواز
مرگ مي
سرآيند.
سالهاست كه
دستان فرتوت پدران
پير بر آستان
خدا نيازمندانه
بلند است.
واشك داغ
مادران بر
دامن
رويايهاي بر
باد رفته آنان
چكيده است , وزمين
حريصانه اجساد
جوانان را
بلعيده است , در
سراسر وطن رودهاي
خون و اشك
جاري گشته
است, زمستان
با تمام توان
بر اين
مرزوبوم
تاخته است, و
آسمان شاهد
مرگ جوانه
بوده است. ماه, رنگ
پريده بر
آسمان, نظاره
گر درد هاي بي
پايان
كودكاني بوده
كه در لاي
جدولهاي
خيابان و زير
درختان هراس
به خواب رفته
اند, كودكاني
كه همواره با
كابوس بي
پناهي خويش به
خواب مي روند,
كابوسي كه فردا
در همين
خيابان در انتظارشان
خواهد بود. دراين
گذار دور, زنان
زنجيري
زنجيرياني
بودند كه خود قربانيان
همين شب
پرستان هستند.در
اين ديار شب
زده, زنان
دوبارزنداني
مي شوند دو
بارمي ميرند و
يكبار باپشيماني
به دنيا مي
آيند,
آري, زنان ,
يكباردر
زندان برزگ
اجتماع زنداني
اند ويكباربه
خاطر” زن
”بودن,
توسط مرداني
كه خود نيز دراين
زندان بزرگ
اسيرند, به
بند كشيده مي
شوند.
اين همه حاصل
حكومت چندين
ساله
واپسگرايان
حاكم بر ميهن
ما بوده است. و
حالا بازهم در
شيپور
انتخابات
خبرگان
بعنوان
بالاترين
ارگان تصميم
گيرنده مي دمند.
به راستي مردم
به چه چيزي
بايدرأي
بدهند؟ به موج
سركوبهاي
فزاينده , به
اعدام جوانان
, به اعتياد
خانمانسوز, به
اختاپوس فقر,
به كودكان
خياباني, به
دانشگاه اسير,
به زندانهاي
انبوه, به
قتلهاي
زنجيره اي, به
اقتصاد در هم
شكسته , به
بيكاري سرسام
آور, به سركوب
بي حد وحصر
زنان , به چه
چيز؟در حكومت
دشنه و
تازيانه, غير
از اين دستاوردي
براي جامعه به
همراه داشته
است ؟
هموطنان
آگاه
ما همان
گونه كه از
آغاز گفتيم,
زنده باد
آزادي ,
همچنا ن در پي
به دست آوردن
اين گوهر
گرانبها كوچه
پس كوچه هاي
زمان را در مي
نورديم, هرچند
با پاي مجروح
و خونين, ”ما
تنها به آزادي
رأي ميدهيم ,
نه به استبداد
, نه به اعدام ,
نه به تازيانه
و سركوب,” ما
خواهان جدايي
دين از دولت هستيم,
ودر اين
انتخابات كه
منافع مردم را
تضمين نمي كندشركت
نخواهيم كرد.
ديگرچشم در
مقابل چشم
كافي است , مي
خواهيم شاهد
خنده كودكان
ميهنمان باشيم,
ما از
روز آغاز به
آزادي رأي
داديم , اما از
آن روز تا
بحال سالهاست
كه درپي آن
پستي و بلندي
هاي تاريخ را
پشت سر نهاده
ايم,” بايد يك
پارچه به اين
انتخابات نه
گفت. به خاطر
آزادي ”, به
خاطر انسان ,
به خاطر لبخند
و اميد از دست
رفته و
روياهاي
برباد رفته,
بايد يكي
شويم.
بايد
كه دوست
بداريم ياران را
بايد
كه چون خزر
بخروشيم ,
فريادهاي ما,
اگرچه
رسانيست ,
بايد يكي شود
بايد
تپيد ن هرقلب,
اينك سرود , بايد كه
سرخي
هرخون , اينك
پرچم , بايد كه
قلب ما سرود
پرچم ما باشد
بايد
در هر سپيده
البرز,
نزديكتر شويم
, بايد يكي
شويم
بايد
يكي شويم ,
اينان
هراسشان, زيگانگي
ماست , بايد كه
سر زند طليعه
خاور , از
چشمهاي ما
بايد
كه لوت تشنه ,
ميزبان خزرباشد,
بايد كوير
فقر, از چشمه
هاي شمالي بي
نصيب نماند
بايد
كه دستان خسته
بياسايند,
بايد كه سفره
ها همه رنگين ,
بايد كه خنده
وآينده جاي
اشك بگيرد
بايد
بهار,درچشم
كودكان جاده
ري ,سبزوشكفته
وشاداب, بايد
بهار را
بشناسند, بايد
جواديه بر پل
بنا شودپل اين
شانه هاي ما , بايد
كه رنج را
بشناسيم ,
وقتي كه دختر
رحمان بايك تب
دوساعته ميميرد,
بايد كه دوست
بداريم ياران
را , بايدكه
قلب ما , سرود
پرچم ما باشد .
زنده
باد آزادي
كميته
رفراندم آزاد
ايران
4آبان
1385 برابر با 26
اكتبر 2005