سخنگوی قوه قضاییه: خانواده ابراهیم لطف اللهی اگر شکایتی دارند مطرح کنند، وکیل پرونده: شکایت کرده ایم، توجه نمی کنند

چهارشنبه ۱۰م بهمن ۱۳۸۶

 
 

جمشیدی، سخنگوی قوه قضاییه، در خصوص مرگ مشکوک ابراهیم لطف اللهی در زندان سنندج اظهار داشت: بر اساس گزارشی که از اداره‌ی اطلاعات سنندج و دادگستری آن‌جا ارائه شده وقتی به سلول این فرد مراجعه می‌کنند مشخص می‌شود که وی خود را حلق‌آویز کرده که بلافاصله جسد متوفی به پزشکی قانونی منتقل می‌شود.

وی با بیان این‌که علت نهایی مرگ در مورد وی در دست بررسی است، اظهار داشت: در مراجعه با خانواده‌ی وی نیز اعلام شد که اگر آن‌ها شکایتی دارند شکایت خود را تسلیم کنند طبیعی است که باید برای مشخص شدن نتیجه صبر کرد و خانواده‌ی وی نیز اگر شکایتی دارند می‌توانند مراجعه کنند.

وی در پاسخ به سوال خبرنگاری در مورد این‌که پدر این فرد درخواست نبش قبر کرده آیا این امر امکان دارد؟ گفت: طبیعی است که این بستگی به نظر قاضی دارد. من نمی‌دانم که تقاضایی در این رابطه شده یا نه؟

اظهارات سخنگوی قوه قضاییه در حالی است که صالح نیکبخت، وکیل ابراهیم لطف اللهی، از شکایت خانواده این دانشجو به قوه قضاییه و بی توجهی مسئولین مربوطه نسبت به این شکایت خبر می دهد.

ابراهیم لطف‌اللهی ۱۶ دی ماه سال جاری بعد از خروج از دانشگاه محل تحصیلش در شهر سنندج، بازداشت شد. مقامات، در روز ۲۵ دی‌ماه خبر خودکشی وی را به خانواده‌اش ابلاغ کردند. جسد وی شبانه و بدون حضور خانواده‌اش توسط نیروهای امنیتی در قبرستان سنندج دفن شده است.

 لطف‌اللهی ۲۷ سال سن داشت و دانشجوی ترم ۷ رشته حقوق در دانشگاه پیام نور سنندج بود. صالح نیکبخت، وکیل خانواده لطف‌الهی می‌گوید تمام تلاشش را کرده است تا این پرونده بدون جنجال خاتمه یابد، اما به گفته وی گویا مسئولان قضایی قصد هیچ گونه همکاری ندارند.

دویچه وله: حدود ۸۰۰ تن از شخصیت‌های سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی یک بیانیه‌ای دادند و خواهان تشکیل کمیته حقیقت‌یاب در مورد مرگ «ابراهیم لطف‌اللهی» در زندان سنندج شدند. اصلا تشکیل چنین کمیته‌ای در شرایط فعلی و امروزی ایران چقدر امکان‌پذیر است؟

صالح نیکبخت: صرف نظر  از اینکه این کمیته به نتیجه برسد یا نرسد، اصل مسئله یعنی کشته شدن فردی خواه به صورت خودکشی یا حلق‌آویز کردن خود یا اینکه دلایل دیگری که شبهه قتل او خیلی زیاد شده است، باعث می شود که دیگر اینگونه مسائل در ایران که هراز چند ماهی در یکی از زندان‌های کشور ما اتفاق می‌افتد کاهش پیدا کند. متاسفانه دستگاه قضایی کشور ما خودش را در برابر این مسئله مسئول نمی‌داند. این را از آن جهت می‌گویم که علیرغم اینکه من سعی کردم  به پرونده‌های حقوقی از این دست در کمال آرامش و بدون آنکه قصد سر و صدا و قصد قهرمان‌سازی نه از افراد و نه از خودم به عنوان وکیل یک چنین پروند‌ه‌هایی داشته باشم و علیرغم اینکه بارها خانواده این شخص درخواست کرده‌اند که نبش قبر صورت بگیرد و توسط هیأتی از پزشکان معتمد مردم و خود دستگاه قضایی - منظورم از مردم خانواده مقتول هست - این جسد مورد معاینه قرار بگیرد و یک گزارش کارشناسی بی‌طرفانه از علت فوت ایشان تهیه شود و به خانواده او ارائه شود، تا کنون حتی دادسرای عمومی  و انقلاب سنندج با بهانه اینکه می‌خواهیم پرونده را مطالعه بکنیم یا اینکه آن چه ما می‌گوییم ببینیم شما قید می‌کنید یا نه، از تحقیقات خودداری کرده‌اند.

دویچه وله: آیا شما تقاضای کتبی و رسمی برای نبش قبر دادید یا خیر؟

صالح نیکبخت: بله تقاضی کتبی و رسمی را با پست سفارشی برای دادستان سنندج فرستادیم که بعدا نگویند به من تحویل داده نشده ولی الان حدود ۱۵ روز از این فوت یا قتل می‌گذرد و آنها هیچ اقدامی نکرده‌اند. اگر مسئله‌ای در این رابطه وجود ندارد، به چه دلیل این کار را نکرده‌اند؟ مگر غیر از این است که هیچکس نزدیکتر از پدر و مادرش به آن دانشجوی عزیز نبوده و آنها این تقاضا را کرده‌اند؟ پس چرا این کار را نکرده‌‌اند.

دویچه وله: بر می‌گردیم به بحث کمیته حقیقت‌یاب. شبیه چنین کمیته‌ای یا شاید درست چنین کمیته‌ای در پرونده‌هایی که خیلی هم جنبه ملی و حتی بین‌المللی گرفته‌بودند مثل پرونده قتل‌های زنجیره‌ای یا پرونده زهرا کاظمی تشکیل شده بود ولی راه به جایی نبرد. حالا در مورد این پرونده که ابعادش هم به گستردگی دوتا پرونده‌ای که ذکر کردم نیست، فکر می‌کنید این کمیته اگر تشکیل شود آیا می‌تواند مثمرثمر باشد؟ 

صالح نیکبخت: من یک وکیل دادگستری هستم و مجبورم کارهایم را در چاچوب قوانین و مقررات کشوری که در آن کار می‌کنم منطبق کنم. این یکی از مشکلات و مسائلی است که اغلب افراد این را درک نمی‌کنند. بنابراین اینکه من بگویم این کمیته به نتیجه می‌‌رسد یا به نتیجه نمی‌رسد، این کمیته خوب است یا بد است، من آدم ثناگوی هیچ فرد و شخص و اقدامی نیستم ولی همانطوری که پاسخ دادم به شما، همینکه ۸۰۰ شخصیت این مسئله برایشان مطرح شده و می‌گویند باید دستگاه قضایی و دستگاه اداری و اجرایی کشور و آن اداره‌ای که این جوان در اختیارش بوده و ۴۸ ساعت بعد از اینکه بازداشت می‌شود ملاقات می‌کند و این نشان می‌دهد که اصلا پرونده‌اش چیزی نبوده، به این مسئله باید پاسخ بدهند، این خودش نشان این موضوع است که این موضوع دیگر در چارچوب شهر سنندج و آن منطقه فقیرنشینی که خانواده این جوان وجود دارد و از حیطه منطقه کردستان خارج شده و در سطح ملی مطرح شده. مضافا همین که من دارم با شما صحبت می‌کنم شما هم یک رادیوی بین‌المللی هستید و همه فارسی‌زبانان در سرتاسر عالم این را گوش می‌کنند، این نشانه این است که این موضوع دیگر یک مسئله فراملی هم پیدا کرده و باید دستگاه قضایی و دستگاه اجرایی کشور به این موضوع توجه کند و یک جواب قانع‌کننده‌ای داشته باشد. نمی‌تواند این را هم مثل خانم بنی‌یعقوب بکند، این را مثل پرونده قتل‌های زنجیره‌ای بکند، این را مثل پرونده اکبر محمدی بکند و غیره و ذلک.

دویچه وله: از نظر قانونی و روال قانونی و حقوقی برای تشکیل یک کمیته حقیقت‌یاب چه مراحلی باید طی شود و این کمیته آیا باید بعدا مثلا به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شکایت کند مثل روالی که در مورد قتل زهرا کاظمی بود یا اینکه باید به دادسرای قضات شکایت کند؟ به کجا باید شکایت کند و چه روال قانونی را باید تشکیل این کمیته طی کند؟

صالح نیکبخت: آن چه که مسلم هست هر کمیته‌ای که تشکیل شود قطعا دیگر مثل من نمی‌خواهد مسئله با مصالحه و به اصطلاح قانونی و بدون سیاسی کردن حل شود. من خواهان یک مسئله بودم و آن هم اینکه جسد نبش قبر شود یک، دو بعد از نبش قبر یک هیأت پزشکی معتمد مردم در آنجا حضور پیدا کنند و آنالیز کنند و بگویند به این دلیل به این دلیل و با این شرایط این قتل خودکشی هست نه قتل عمد. این خواسته ما هست. هیأت حقیقت‌یاب هم هر کاری می‌کند این حقش است برای اینکه خودش را مسئول می‌داند برای اینکه ما در ایران در سرتاسر دنیا نمی‌توانیم بگوییم که یکی کشته شد، یکی فوت کرد، نمی‌توانیم ساکت باشیم زیرا ما در آیینمان، در عقایدمان، همچنین در ادبیاتمان: بنی آدم اعضای یکدیگرند، که در آفرینش ز یک گوهرند، چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار، تو کز محنت دیگران بی غمی، نشاید که نامت نهند آدمی

میترا شجاعی

دویچه وله

 HOME