یک هفته با نقض حقوق بشر

04.04.09

گزارش هفته‌گی: در دومین هفته از فروردین ماه نیز هم چنان شاهد نقض حقوق بشر در ایران بودیم به صورتی که در روز 8 فروردین ماه انتشار تصویری از پیکر امیدرضا میرصیافی، وبلاگ‌نویسی که در روزهای پایانی اسفند ماه در زندان اوین جان سپرد،  سند دیگری بود در پرونده‌ی مرگ‌های مشکوک زندانیان سیاسی در زندان‌ها به خصوص که به گفته‌ی خانواده‌ی او در زمان تحویل پیکر این وبلاگ‌نویس زندانی، آثاری از خون‌ریزی در ناحیه‌ی گوش چپ، بینی، پشت سر و کبودی‌هایی در پشت بدن وی مشاهده شده است که بر پیچیده‌گی و مبهم‌تر شدن نحوه‌ی فوت ایشان افزود.

در روز 8 فروردین ماه، جسد یک فعال سیاسی دیگر در شهر کامیاران کشف شد. پیکر بی‌جان آیت مظفری، 27 ساله، اهل شهر کامیاران، که پیش‌تر در صفوف یکی از سازمان‌های اپوزیسیون کردی قرار داشت، پس از ربودن از سوی نیروهای سپاه پاسداران در یکی از خیابان های کامیاران کشف شد.

در این روز هم‌چنین مادران دانش‌جویان دربند، محمد پورعبدالله و عباس حکیم‌زاده طی نامه‌هایی جداگانه ضمن ابراز نگرانی از وضعیت فرزندان خود در زندان، خواستار رسیده‌گی همه جانبه و سریع به وضعیت آن‌ها شدند. محمدپورعبدالله دانش‌جوی دانش‌گاه تهران است که از 24 بهمن ماه در بازداشت به سر می‌برد. در نامه‌ی مادر وی چنین آمده است: در زندان قزل‌حصار مجرمینی را که به جرم خرید و فروش مواد مخدر دست‌گیر شده‌اند نگه‌داری ‌می‌کنند. وی در ادامه‌ی نامه می‌نویسد: اما متاسفانه بچه‌ی من را هم به آن‌جا ‌بردند. دو روز اول که در قرنطینه‌ بود، حال‌اش خیلی بد بود، نگران و ناراحت بود. برای این‌که در سالن ۱۵۰نفری که همه مجرمین موادمخدر بودند، فرزند من با آن‌ها در یک سالن بود.

هم‌چنین مادر عباس حکیم‌زاده، که در اسفند ماه 87 در منزل بازداشت شد نیز در نامه‌یی از وضعیت فرزند خود به شدت ابراز نگرانی کرد و خواستار ملاقات با وی شد. وی در نامه‌ی خود چنین آورده است: او مريض است و ما بايد حداقل بدانيم زنده است، نکند فردا يک آدم فلج به ما تحويل بدهند. وی ستون فقرات‌اش عمل شده و پلاتين در آن گذاشته‌اند و هميشه تحت نظر است .او لکنت زبان هم دارد و اگر با او کمی شديد برخورد شود، ديگر قدرت تکلم ندارد.

" مرضیه امیری زاده" یکی از مسیحیان کشورمان است که هم‌اکنون در زندان به سر می‌برد. وی نیز در این روز طی تماس تلفنی با خانواده‌ی خود، ضمن وخیم توصیف كردن وضعیت جسمی و روحی خود اعلام داشت كه بر اثر عفونت دچار تب شدیدی شده و نیاز مبرم به دكتر دارد و در آخرین جمله‌اش گفته بود" من در اینجا در حال مرگ هستم ".

هم‌چنین دو شهروند بهايي به نام‌هاي جلاير وحدت و سيما اشراقي در تاريخ 7 بهمن 1387 در مشهد بازداشت شده‌اند که تا اين تاريخ 8 فروردین ماه، هنوز در انفرادي بسر می‌برده‌اند.

در همین روز محمد شوراب، علی عبدی، آرش نصیری اقبالی و امیر رشیدی، از اعضای کمپین یک میلیون امضا، علی رغم صدور قرار کفالت از سوی قاضی، از زندان اوین به زندان قزل حصار منتقل شدند. این افراد به هم‌راه 8 فعال دیگر در روز 6 فروردین ماه بازداشت شده بودند که در روز 9 فروردین ماه 10 نفر از آنان آزاد شدند، اما محبوبه کرمی، از اعضای کمپین یک میلیون امضاء و مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران و خدیجه مقدم هم‌چنان در زندان به سر می‌برند.

در روز 9 فروردین ماه کمیته‌ی حقوق بشر انجمن اسلامی دانش‌گاه امیرکبیر طی صدور بیانیه‌یی شکنجه‌ی 9 دانش‌جوی دربند پلی تکنیک را نقض کرامت بشری عنوان کرد. در این بیانیه آمده است: اکنون بیش از ۵۰ روز از بازداشت غیرقانونی مجید توکلی، حسین ترکاشوند، کوروش دانشیار و اسماعیل سلمان پور، و بیش از یک ماه از بازداشت غیرقانونی احمد قصابان، عباس حكيم زاده و نريمان مصطفوي و مهدي مشايخي، و بیش از ۲۰ روز از بازداشت غیرقانونی یاسر ترکمن می گذرد. در این مدت تنها ارتباط دانش‌جویان بازداشت شده، ۱ یا ۲ بار تماس و آن هم با حضور بازجویان است.

 زندانی شدن رکسانا صابری خبرنگار ایرانی – آمریکایی، اعتراض‌های گوناگون و گسترده‌یی را در سطح بین‌المللی به هم‌راه داشته که از آن جمله می‌توان از اظهار نظر هیلاری کلینتون به شبکه‌ی بی‌بی‌سی نام برد. وی در این مصاحبه گفته است که از تمام ابزارهای موجود برای بازگرداندن رکسانا صابری بهره خواهد گرفت. در همین رابطه، بیش از 10 هزار نفر از مردم دنیا، نامه‌یی را برای آزادی رکسانا صابری امضا کرده‌اند و خواستار آزادی او شده‌اند.

هم‌چنین در روز 9 فروردین ماه، هادی امینی، زندانی سیاسی کرد به دستور مسئولین زندان مهاباد و به دلایلی نامعلوم، به سلول انفرادی اطلاعات منتقل شد.

 این زندانی سیاسی کرد که یک سال پیش در سردشت بازداشت و بر اثر شکنجه‌های زیاد در بازداشت‌گاه ، مچ دست‌های‌اش فلج شده به اتهام هم‌کاری با احزاب کردی وبدون وکیل و در یک پروسه‌ی غیر قانونی  از سوی دادگاه مهاباد به 5 سال زندان محکوم شد.

در موردی دیگر شیرین عبادی، اعلام کرد که در سال 87 به کرات شاهد نقض حقوق بشر در ایران بوده است و از این وضع ابراز نگرانی کرد. شیرین عبادی اعدام زندانیانی را که هنگام ارتکاب جرم زير ۱۸ سال سن داشته‌اند، اجرای مجازات سنگ‌سار، دست‌گيری فعالان سياسی و نقض آشکار حقوق زنان در ايران را بخشی از موارد نقض حقوق بشر در سال ۸۷ در ايران عنوان کرد.

کبری بنازاده امیر خیزی در بند 209 زندان اوین، یکی از دست‌گیر شده‌گان در روز 27 دی ماه است که در شرایط بد جسمی در زندان اوین نگه‌داری می‌شود. در روز 10 فروردین ماه اعلام شد که چشمان او دچار خون‌ریزی شده و شرایط چشمان او در حال حاضر وخیم است و خطر از دست دادن بینائی‌اش او را مورد تهدید جدی قرار داده است. او هم‌چنان از درمان جدی  محروم است و به‌داری زندان  به او می گوید: تا زیر پا‌ی‌ات را ببینی زمان داری.

هم‌چنین در این روز خبر فوت یک زندانی دیگر با نام  "غلامحسین شهبازی " بر اثر بیماری قلبی و عدم رسیده‌گی به‌موقع پزشکی در زندان رجایی‌شهر کرج هشدار دوباره‌یی بود برای تکرار اتفاقی که این روزها رو به سمت عادی شدن دارد. "غلامحسین شهبازی " در سلول زندان دچار سکته‌ی قلبی شده بود و به علت عدم رسیده‌گی به موقع مسئولان زندان، پس از نیم ساعت از بروز بیماری جان‌اش را از دست داد و سهل‌انگاری دوباره‌ی مسئولان و تیم پزشکی زندان، جان فرد دیگری را گرفت.

اخراج ده‌ها تن از کارگران کارخانه‌ی  ریسنده‌گی و بافنده‌گی شاهو در سنندج پس از اعتراض به سیاست‌های کارفرمای کارخانه از دیگر موراد نقض حقوق بشر در این روز بود.

چندی پیش ماموران امنیتی با نشان دادن نامه ‌یی به عباس لسانی یکی از فعالان آذربایجانی، از او خواسته بودند که نام مغازه‌اش را تا ۱ فروردین ۱۳۸۸ تغییر دهد وگرنه مغازه‌ی وی را پلمپ خواهند کرد. عباس لسانی با خواسته‌ی مسئولین مخالفت کرده واعلام داشته بود که حاضر نیست نام ترکی مغازه‌اش را به هیچ وجه تغییر دهد. مغازه‌ی لسانی «چنلی بئل» نام دارد که نام قلعه‌ی کور اوغلی قهرمان تاریخی آذربایجانی‌ها است. در روز 11 فروردین ماه، فشارها بر روی این فعال آذربایجانی ادامه داشت و در این روز مهلت چند روزه‌ی دیگری را نیز برای تغییر نام محل‌کارش به وی دادند.

بنیاد جوایز مطبوعاتی بریتانیا (بریتیش پرس اوارد) محمد صدیق کبودوند روزنامه‌نگار ایرانی و رییس سازمان حقوق بشر کردستان را که به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به 10 سال و نیم حبس محکوم شده است، به عنوان روزنامه نگار بین المللی سال ۲۰۰۹برگزید، جایزه این بنیاد روز سه شنبه (٣۱مارس) برابر با 11 فروردین ماه در مراسم باشکوهی که در لندن برگزار شد به وی اعطا شد.

در این روز، خدیجه مقدم، از فعالین جنبش زنان که در زندان به سر می‌برد، شکایت‌نامه‌یی را خطاب به آیت‌الله دری نجف‌آبادی علیه پلیس امنیت تنظیم و ارسال کرد و در آن از برخورد غیر قانونی و غیر انسانی و غیر اسلامی پلیس امنیت شکایت کرد.

عباس خرسندی از زندانیان سیاسی که هم‌اکنون در زندان اوین به سر می‌برد و در طول مدتی که مرحوم امیدرضا میرصیافی در زندان بود، از هم‌اتاقی‌های وی به حساب می‌آمد، در نامه‌یی که در روز 11 فروردین ماه منتشر شد می‌نویسد: صبح روز ۲۸ اسفند، امیدرضا در هم شکست . فشار روانی انتظار، حاصل از بلاتکلیفی قانونی و اعمال خشونت و تخریب روانی وی با احکام سنگین، او را از پای در آورد. در ساعت ۱۱ صبح حادثه ‌یی تلخ اتفاق افتاد . هنگامی که او را در آمبولانس زندان قرار دادیم چشمان‌اش بی فروغ بود. ساعاتی بعد تمام انتظارش به پایان رسید. جوانی که تنها در روزهای پایان عمر کوتاه‌اش دریافت که مقهور قدرت و خشونتی شده است که مرزهای‌اش را گم کرده است.

کمیساریای عالی امور پناهنده‌گان در گزارشی در این روز، وضعیت حقوق بشر را در جمهوری اسلامی ایران، پریشان‌کننده عنوان کرد. در مقدمه‌ی اين گزارش با اشاره به شصتمين سال‌گرد اعلاميه‌ی جهانی حقوق بشر، منشور کوروش بزرگ را طلايه دار اين اعلاميه جهانی خوانده است. اين نهاد وابسته به سازمان ملل متحد می گويد با اين‌که منشور کوروش بزرگ اولين منشور حقوق بشر در جهان، در ايران به وجود آمده است، اما مقامات کميساريای عالی امور پناهند‌هگان از ادامه‌ی نقض گسترده‌ی حقوق بشر در اين کشور نگرانند. عليرغم داعيه‌ی محمود احمدی نژاد، ریيس جمهور کشور، مبنی بر اين‌که «زنان ايران آزادترين زنان جهان هستند» بنا بر اين گزارش «زنان چه در عمل و چه در قوانين کشور مورد تبعيض قرار گرفته اند.» در همين رابطه مقامات کميساريای عالی امور پناهنده‌گان از موج سرکوب مدافعان حقوق زنان و حقوق بشر در ايران به شدت ابراز نگرانی می‌کنند.

در روز 12 فروردین ماه اعلام شد که جان زندانی سیاسی منصور رادپور در معرض خطر جدی قرار دارد. بنابه گزارشات  رسیده از سلول‌های انفرادی بندسپاه زندان رجایی‌شهر کرج، منصور رادپور که از اوایل دی ماه 1387 به سلول‌های انفرادی بند 8 زندان رجایی‌شهر، منتقل شد  زیر شکنجه‌های شدید جسمی و روحی در این بند قرار دارد و جان او در معرض خطر جدی است. بنا بر گزارش‌های منتشر شده، یکی از بازجویان وی تاکید می‌کند که از این‌جا سالم بیرون نخواهی رفت یا به درک واصل می شوی و یا دیوانه خواهی شد، تا آن موقع این‌جا خواهی ماند.

محمد جراحی، یکی از فعالان کارگری آذربایجان است که در روز 12 فروردین ماه، به چهار ماه حبس تعلیقی محکوم شد که به مدت 2 سال به حالت تعلیق قرار دارد. وی به دلیل بازداشت‌اش در شهریور ۸۷ از محل کارش اخراج شده است.

در روز 13 فروردین ماه به کمپین یک میلیون امضا، به دلیل تلاش‌های مبتکرانه در پایان دادن به قوانین تبعیض آمیز از سوی بنیاد «فمینست مجوریتی» جایزه‌یی تعلق گرفت.

در این روز هم‌چنین حكم تبديل حبس تعليقی زينب بايزيدی به حبس تعزيری به اين فعال كُرد در زندان مركزی شهر زنجان ابلاغ شد و بدين ترتيب دوران محكوميت وی مجموعاً به چهار سال و نيم رسيد. زينب بايزيدی كه در تير ماه 87 در مهاباد بازداشت و با حكم قطعی 4 سال حبس تعزيری در تبعيد هم‌اكنون در حال گذراندن دوران محكوميت خود لست،  پيش از اين نيز به اتهام نشر اكاذيب و تبليغ عليه نظام به 6 ماه حبس تعليقی در مدت 4 سال محكوم شده بود.

در روز 14 فروردین ماه، عباس جليليان، نويسنده و پژوهش‌گر كُرد كه در تاريخ ۲۶ دی ماه ۸۷ در منزل شخصی خود در شهر کرمان‌شاه توسط مأموران اداره اطلاعات بازداشت شده بود با گذشت بيش از دو ماه از اين تاريخ، با توديع وثيقه‌ی ۱۰۰ ميليون تومانی از زندان آزاد شد. اين فعال ادبی كرمانشاهی طی اين مدت در بازداشت‌گاه اداره‌ی اطلاعات كرمانشاه و بند قرنطينه‌ی زندان ديزل آباد اين شهر نگه‌داری شده و بارها در مورد فعاليت‌های ادبی و سفرهای كاری خود مورد بازجويی قرار گرفته است. نخستين جلسه‌ی دادگاه عباس جليليان به فاصله‌ی بسيار كمی از آزادی وی در تاريخ ۱۷ فروردين ماه برگزار خواهد شد.

سازمان دیده‌بان حقوق بشر کردستان در روز 14 فروردین ماه از تعلل عمدی  در انجام عمل قلبی – عروقی محمد صدیق کبودوند خبر داد. در این خبر آمده است: همان گونه که پیش از این اعلام شد محمد صدیق کبودوند که به اتهام تشکیل و اداره‌ی سازمان حقوق بشرکردستان به 10 سال و نیم حبس محکوم شده ، طی ۷۰۰ روز بازداشت توام بافشار وآزار و شکنجه‌ی روحی و روانی به بیماری‌ها و ناراحتی‌های قلبی دچار شد در همین رابطه مسولان زندان در پی ۲ بار حمله قلبی در زمستان گذشته ناچار شدند او را تحت الحفظ به بیمارستانی در خارج از زندان جهت انجام پاره‌یی ازآزمایشات اعزام کنند. پزشکان مرکز یاد شده آنژیو گرافی «انجام عمل رگها و عروق » قلبی برای  ایشان در سریع‌ترین زمان ممکن، را تجویز کردند. اکنون به رغم گذشت بیش از ۳ ماه از تاریخ یاد شد مسئولان زندان می‌گویند که آن‌ها تمامی مو ارد و ضرورت و تقاضای عمل عروق را به مقامات قضای اعلام کرده‌اند، اما این‌که وزارت اطلاعات یا مقام‌های قضایی و امنیتی موافق رسیده‌گی درمانی به زندانیان وجدانی و سیاسی نیستند یا مخالف ادامه درمان هستند، از عهده‌ی آن‌ها خارج است.

پنج عضو کمپین یک میلیون امضا نیز در روز 14 فروردین‌ماه به دادگاه احضار شده‌اند. نفیسه آزاد، پرستو اللهیاری، ناهید کشاورز، سارا ایمانیان و محبوبه حسین زاده بنا بر احضاریه‌های کتبی که دریافت کرده‌اند در فروردین ماه جاری باید به دادگاه انقلاب مراجعه کنند.

هم‌چنین بنابه گزارشات رسیده از زندان مرکزی اصفهان (دستگرد) قرار است حکم اعدام  زندانی حبیب باقریان 29 ساله، 30 فروردین ماه به اجرا در آید. به خانواده‌ی این زندانی گفته شده است که اگر هم شاکی خصوصی وی رضایت دهد تاثیری در عدم اجرای حکم اعدام وی نخواهد داشت. این در حالی است که او مرتکب قتل نشده است. وی دی ماه 1382 دست‌گیر شد و به بازداشت‌گاه اداره‌ی آگاهی شاهین شهر منتقل شد. مامورین آگاهی برای گرفتن اعترافات مد نظر خود او را به مدت 10 روز تحت شکنجه‌های جسمی قرار دادند. وی به اتهام آدم ربائی و تجاوز محکوم به مرگ شده است.

نوروز 88 در حالی به پایان رسید که از همان لحظه‌ی تحویل سال، نقض حقوق بشر هم‌راه ایرانیان شد. بسیاری از زندانیان عقیدتی – سیاسی که از سال گذشته و سال‌های گذشته در زندان بودند، هم‌چنان در روندی غیر انسانی، به دور از خانه و خانواده، در زندان ماندند و سفره‌ی هفت‌سین‌شان را به دور از عزیزان‌شان پهن کردند. دکتر حسام فیروزی، فرزاد کمانگر، کامیار و آرش اعلایی، عباس خرسندی، بهروز جاوید تهرانی، حمیدرضا محمدی ماهان، مسعود کردپور، محمد حسین فلاحیه زاده، جواد علیزاده، عالیه اقدام‌دوست، روناک صفارزاده، شببنم مددزاده و صدها زندانی سیاسی و عقیدتی دیگر هم‌چنان در زندان هستند.

مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران

HOME