کالبد شکافی شکنجه از منظر آیت الله بروجردی

08.04.09

کالبد شکافی شکنجه در نگهداری زوری در زندان و تبعات روحی و جسمی و خانوادگی و اعتباری آن را به وکلایم در داخل و خارج کشور یادآور می شوم.

در گذشته تعاریفی از عذاب زندانی بود و ترسیم محدودی از آزار تنی و روانی او؛ اما اینک به لحاظ پيشرفت علم  دگرآزاری و صنعت واژگونی هویت مخالفین و تکنیک  شکستن  مقاومت معارضین، ابزار نامحسوس و اسباب ناپیدایی به کار ِ در هم کوفتن سیاسی اعتقادی ها آمده که نتیجه اش از یک سو، وفور بغض حاکم و تکمیل کینه ظالم و
تثبیت استقامت در وجود ماست و از سوی دیگر، خرد شدن اسکلت و نابود گشتن اعصاب و سوختن احساس ِ بندی زنجیر شده ی دیکتاتور است. نوع تغذیه  در کمیت و کیفیت آن بگونه ایست که آدمی را به تدریج به بیماریهای معده و روده و ضعف جهاز هاضمه می کشاند. محل اقامت به شکلی ترتیب یافته که کم کم تنفس را مشکل کرده و در نهایت جهاز تنفسی را هدف قرار می دهد. طبابت پزشکان درمانگاه مربوطه و نحوه بر خورد آنها با بیماران، ایشان را به سمت نقاهتهای اعصاب و روان می برد. قوانین داخلی  زندان در بلند مدت، هویت بشری را سلب کرده و روح حیوانیت را در اسراء بند، حاکم می سازد.

قطع مراودات حضوری  و تلفنی زندانی با خانواده اش و یا تضییقات موجود در این رابطه، وسیله سردی شخص با  عزیزانش شده و کانون های خانوادگی را متلاشی می سازد. فقر شدید و نیازهای مالی زندانی و خانواده اش، تکیه گاه های ایمانی و اخلاقی را فرو ریخته و جامعه را برای فرو رفتن در منجلاب فساد و فحشا، مستعد می سازد.

 آلودگیهای شغلی و پیوندهای قبلی و قلبی زندانی با اعمال گذشته اش، تشکیل کلاسهای جنایی و خطرساز برای کسانی است که در این محیط بسته و خفقان بار، آماده قبول شخصیتهای جدیدی هستند. برخوردهای تند و تیز و تلخ  نگهبانان و مراقبین، سبب سرخوردگی و دلمردگی  و بی هدفی و انگیزه زدایی شده و مرگ لحظه ایی را وارد می کند. جدایی از وکلای آزاد و عدم دسترسی به پزشکان متعهد و مستقل، سکته های قلبی و مغزی را تشدید کرده و عمر را در معرض امحاء قرار داده و حیات یکبار مصرف را نابود می سازد.

 سيد حسين كاظميني بروجردي

19 فروردین 1388

 

HOME