متهم به قتل مامور يگان ويژه به قصاص نفس محكوم شد

1385/06/07

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران

پسري كه متهم است براي فرار از دست ماموران، يك مامور يگان ويژه را با شليك گلوله به قتل رسانده، از سوي 5 قاضي شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران(عزيزمحمدي، رحيمي، شهرابي فراهاني، سليماني و عبداللهي) به اتفاق آرا به قصاص نفس محكوم شد.

به گزارش خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،طبق كيفرخواست صادره، آرش 27 ساله بازداشت با قرار بازداشت موقت، متهم به مباشرت در قتل عمدي مامور يگان ويژه حسينعلي و سرقت دو قبضه سلاح گرم متعلق به ناجا و ايراد صدمه‌ي بدني عمدي نسبت به دو مامور ديگر غلامرضا و محمود است.

در 29 ارديبهشت ماه سال گذشته ساعت 19:30 در كيلومتر 8 جاده مخصوص كرج گشت نيروي انتظامي به يك دستگاه پرايد مشكي مظنون و آن را متوقف مي‌كند. در بررسي اوليه‌ي پرايد يك قبضه سلاح پلاستيكي و سه قبضه قمه كشف و در نتيجه آن مجتبي، مجيد و محمد دستگير و آرش متواري مي‌شوند. افسر گشت به تعقيب وي پرداخته و متعاقب آن مقتول با خودروي پرايد به دنبال افسر گشت مي‌رود. آرش موفق به گرفتن اسلحه‌ي افسر گشت شده و با استفاده از آن، حسينعلي را مورد اصابت گلوله قرار مي‌دهد و دو ماه بعد خود را معرفي مي‌كند.

متهم به قتل در اين پرونده اتهام قتل را قبول كرد اما گفت ناخواسته مرتكب آن شده است و قصد دزديدن اسلحه يا ارتكاب قتل را نداشته اما وقايع به نحوي رخ داد كه اين اتفاقات به وقوع پيوسته است.

وي در جلسه صبح امروز در پاسخ به اين سوال قاضي كه چه‌طور با ماموران انتظامي درگير شدي؟ اظهارداشت: هنگامي كه ما را دستگير كردند، من از وجود اسلحه‌ي قلابي و قمه‌ها بي‌اطلاع بودم. براي همين چون نمي‌خواستم بي‌دليل مقصر شناخته شوم فرار كردم. يكي از افسرها به دنبال من آمد و در حين تعقيب من شروع به فحاشي نسبت به من كرد. بعد از چند دقيقه دويدن ايستادم و رو به سمت او كردم. او اسلحه‌اش را به سمت من گرفت تا مرا بزند. آرام آرام به سمت او رفتم. او از عقب به داخل جوي آب افتاد و سرش به لبه‌ي جوي خورد. اسلحه‌اش را برداشتم و به سمت خودرو رفتم.

وي در ادامه‌ي اظهاراتش گفت: در حين رفتن به سمت ماشين بودم كه ديدم خودروي پرايد با سرعت و دنده عقب به سمت من مي‌آيد. فكر كردم دوستانم هستند اما ناگهان افسر پليس از خودرو پياده شد و به سمت من آمد. اسلحه‌اش را به سمت من گرفت. من هم اسلحه‌ام را به سمت او گرفتم. يك ضربه محكم با اسلحه به سرم كوبيد، من كاملا گيج شدم. در آن لحظه نفهميدم چگونه او تير خورد. از من خواست او را به بيمارستان ببرم. او را سوار ماشين كردم و تا نزديكي‌هاي بيمارستان رساندم و از ترسم فرار كردم.

قاضي به متهم به قتل گفت: با توجه به اين‌كه شما در حالت دوئل مقابل هم ايستاده بوديد، اگر اسلحه‌ات را به زمين مي‌گذاشتي مسلما اين اتفاق نمي‌افتاد. وي گفت: در آن لحظه آن‌قدر ترسيده بودم كه فرصت هيچ گونه فكر كردن نداشتم و نتوانستم تسليم شوم.

5 قاضي شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران پس از شور متهم پرونده را به اتفاق به قصاص نفس(اعدام)محكوم كردند.

HOME