دادگاه‌هایی که در آن متهمان به جای دفاع اعتراف می‌کنند

17.08.09

گزارش روزانه‌ی نقض حقوق‌بشر در ایران - یک شنبه 25 مردادماه

مجتبی سمیع‌نژاد

بیست وپنج مرداد ماه 88

هم‌زمان با روی کار آمدن صادق لاریجانی بر ریاست دستگاه قضایی کشور، شاهد برگزاری دادگاه سومین گروه از متهمانی بودیم که در اعتراض به «تقلب در انتخابات» در تظاهرات‌های خیابانی بنابر اصل 27 قانون اساسی شرکت کرده بودند. 25 نفر از متهمان امروز در دادگاه با اتهاماتی چون «اقدام عليه امنيت كشور از طريق اجتماع و تباني به قصد برهم زدن امنيت عمومي، فعاليت تبليغي عليه نظام از شركت در تجمعات غيرقانوني و شعاردهي عليه مسوولان نظام اسلامي، ايجاد شبهه‌ي جعل و تقلب در نتيجه‌ي انتخابات و سلب اعتماد عمومي نسبت به حاكميت و مراجع رسمي كشور، اخلال در نظم عمومي از طريق بلوا و آشوب و حركات غيرمتعارف و ايجاد وحشت در جامعه، مشاركت در تخريب و احراق اموال دولتي، عمومي و خصوصي، نگهداري تجهيزات دريافت تصاوير ماهواره‌اي و تمرد نسبت به ماموران حين انجام وظيفه از طريق حمله و پرتاب سنگ به سوي آنان» روبه‌رو بودند. 11 تن از متهمان در دادگاه در مقابل اتهامات وارد شده به ایراد سخنانی پرداختند. مساله‌‌یی که در این دادگاه نمود داشت معترف بودن متهمان به «فریب خوردنشان» بود و این‌که «اشتباه» کرده‌اند و خواهان «عفو و بخشش» از طرف «دادگاه» و «مردم» هستند. یکی از سوالات اصلی این دادگاه که برای ناظران و گروه‌های مدافع‌بشر پیش آمده، این نکته است که چه‌گونه همه‌ی متهمان بعد از به زندان رفتن به اشتباه بودن اعمال و رفتار خود معترف هستند و چه‌گونه در عرض دو ماه در زندان، در شرایطی که دست‌رسی به رسانه‌ها ندارند، از عقاید خود دست می‌کشند؟ چه‌گونه است که آنان حتا خواهان «برخورد با سران آشوب‌» می‌شوند؟ مساله‌یی که به طور مکرر از رسانه‌های هم‌سو با دولت تکرار می‌شود. این شبهات به شرایط سخت زندان و موارد اتفاق‌ افتاده‌ی نقض حقوق‌بشر در آن برمی‌گردد که برگزاری چنین دادگاه نامتعارفی را زیر سوال برده و از اهمیت حقوقی آن کاسته است. هم‌چنین امروز بار دیگر شاهد قرائت کیفرخواست «عمومی» برای متهمان بودیم که بر مبنای موارد قانونی نبوده و چنین امری مسبوق به سابقه نیست و در قانون محلی از اعراب ندارد. کیفرخواستی که به جای داشتن جنبه‌ی حقوقي جنبه‌ی «سیاسی» داشته و مورد قبول حقوق‌دانان نیست. در این کیفرخواست بازهم از حضور میلیون‌ها معترض به نتیجه‌ی انتخابات که بر اساس اصل 27 قانون اساسی به خیابان‌ها آمده بودند به «شورش خیابانی» تعبیر شده است که از موارد نقض «حقوق اساسی ملت» است. مهم‌ترین مساله‌ی مطرح در زمینه‌ی برگزاری این دادگاه‌ها این است که چرا در این دادگاه‌ها متهمان به جای دفاع از خود، به اعتراف علیه خود می‌پردازند؟ هم‌زمان با برگزاری این دادگاه‌ها شاهد برگزاری دادگاه‌های دیگری هم خواهیم بود. کانون صنفی معلمان ایران خبر داده «مهندس هاشم خواستار دبیر آموزش و پرورش مشهد بدون وکیل باید در روز 26 امردادماه 1388 به شعبه ی 1 دادگاه انقلاب مشهد رفته و دفاعیه‌ی خود را ارائه دهد.» در جنوب کشور و در جزیره‌ی کیش دروایش گنابادی هم در انتظار محاکمه به سر می‌برند. بنابر گزارش "مجذوبان نور" «جلسه‌ی رسيده‌گي به اتهامات 6 تن از دراويش سلسله‌ی نعمت اللهي گنابادي از صبح سه شنبه 27 مردادماه به مدت 2 روز در شعبه دادگاه انقلاب جزيره كيش برگزار مي شود.» اين دراويش به اتهام اقدام عليه امنيت ملي از طريق تشكيل گروه‌هاي غيرقانوني محاكمه مي‌شوند. اما از جنوب کشور که به سمت غرب کشور حرکت کنیم؛ شاهد تدوام کشتار مرزنشینان غرب کشور هستیم. بنابرگزارش‌های مجموعه فعالان حقوق‌بشر در ایران در روزهای گذشته «نیروهای نظامی در منطقه‌ی سورین سقز طی تیراندازی، شهروند کردی به نام احمد قادری را زخمی کردند. در همین روز و در منطقه "بله سور" سلماس نیروهای ناجا شهروندی دیگر به نام خالد را با تیراندازی مستقیم مجروح ساختند. هم‌چنین در روز گذشته نیز نیروهای انتظامی در محور حمزه آباد پیرانشهر با آتش گشودن به روی چند ماشین با تصور حمل کالای قاچاق موجب زخمی شدن چند تن و جان باختن شهروندی مهابادی به نام "مامه خالدی" شدند.» اما در پایتخت ایران در سایت "میدان زنان" می‌خوانیم «خانواده‌هاي جمعي از زندانيان كه هم‌زمان با مراسم تحليف احمدی‌نژاد در ميدان بهارستان و بازار تهران دستگير شده بودند، از صدور قرارهاي وثيقه سنگين 100 و 50 ميليون توماني براي آزادي اين بازداشت شده‌گان خبر داده‌اند.» در دیگر خبر از نقض حقوق‌بشر در منطقه‌ی  غرب کشور از "ایرنا" به نقل از رئيس كل دادگسترى در كردستان می‌شنویم «تعداد قابل توجهى از زندانيان كردستان زير اعدام هستند.» وی اکثریت محکومین و زندانیان این منطقه را «محکومین به مواد مخدر» اعلام کرده است. علی‌اکبر گروسی در مورد اجرای حکم این زندانیان گفته است «از دادستان سنندج هم خواستيم که جهت تسريع در اجراى احکام هم‌کارى لازم را انجام دهد.» در طی سالیان اخیر بسیاری از فعالین سیاسی و مدنی کرد به اعدام محکوم شده‌اند و هم‌اکنون در زندان‌های کردستان هستند. مادر هنگامه شهیدی از روزنامه‌نگاران بازداشت شده در دو ماه اخیر در مورد وضعیت دخترش ابراز نگرانی شدید کرده است. وی به سایت "جرس" ملاقات خود با دخترش را این‌چنین شرح داده است «وقتی وی را دیدم، چندان به حال خود نبود و وقتی در آغوش‌اش گرفتم و به سر و پشت وی دست کشیدم، به خاطر درد ناله می‌کرد. به او گفتم: مقاومت کن و علیه خودت اعتراف نکن. گفت: ای بابا! اینجا قرص‌هایی به من می‌دهند که ذهن‌ام کاملا خالی می‌شود و نمی‌توانم به چیزی فکر کنم. وی با ترس می‌گفت: هر روز چند بار به سلول‌ام می‌آیند و می‌گویند می‌خواهیم ببریم اعدامت کنیم.» پیش‌تر همسر محمد علی ابطحی نیز خبر داده بود که در ملاقات با همسرش، آقای ابطحی به وی گفته که در بازداشت‌گاه قرصی به او می‌دهند که وی را از دنیا فارغ می‌کند. در همین زمینه "موج سبز آزادی" نوشته «دخترهای محمدعلی ابطحی توسط بازجويان و نيروهای امنيتی به خاطر افشاگری‌هايی که اخيرا در مورد وضعيت جسمی و روحی پدر دربندشان کرده بودند، تحت فشار قرار دارن.» یک «منبع موثق» به این سایت گفته است که نیروهای امنیتی از دختر ابطحی خواسته‌اند «دادن قرص به پدر» خود را انکار کند. در غیر این صورت پدرش تحت فشار بیش‌تری قرار خواهد گرفت. در خبر دیگری از زندانیان از "ساوالان سسی" می‌شنویم «مهندس علیرضا فرشی استاد دانش‌گاه و از فعالین مدنی آذربایجانی که روز ۱خرداد ۸۸ و در جریان راهپیمایی خانواده‌گی در تبریز بازداشت شده بود پس از گذشت سه ماه بازداشت موقت همچنان در بازداشت به سر می‌برد.» دکتر سعید شیرکوند پس از بیش از 50 روز، جعفر آقا محمدی؛ دانش‌جو و از فعالین حقوق مدنی آذربایجان،  میرحمید حسن زاده مسئول سایت قلم، سعید نورمحمدی و زویا حسنی، دو عضو شاخه جوانان حزب مشارکت با تودیع وثیقه آزاد شدند. در مقابل جواد اسماعیلی کارگر خباز و عضو انجمن صنفی خبازان سنندج دستگیر شد. وی به قرنطینه زندان مرکزی سنندج انتقال داده شده است. خبرگزاری هرانا منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران

HOME