خبرگزاري
دانشجويان ايران
- تهران
سرويس:
آسيبهاي
اجتماعي
اينقدر در
اين مراكز اردوگاهي،
وسط زمستان
يخ حوض را
شكستيم و معتادان
را با كله
داخل آن
كرديم و تا
صبح
داديم كتك
زدند ... اينقدر
دهان
معتادان را
باز كرديم و
لگنهاي بزرگ
پرمنگنات را
با
شيلنگ توي
حلق آنها
ريختيم كه از
دماغشان بيرون
زد و بعد سر و
تهشان كرديم
و كاملا
جامعنگرــ
نه جامعهنگرــ
آنها را در
هواي سرد،
برهنه توي
اتاقهايي با
كف سيماني و
درهاي نردهاي
انداختيم و
گفتيم «ترك كن»!
آنها هم ترك
ميكردند؛
صبح سرحال به غلط
كردن افتاده
بودند و بعد
كتك مفصلي ميخوردند
و بسته به اين
كه در چه مدتي
آدم
ميشوند،
آنها را در
مركز،
نگهداري ميكرديم.
معتادان پاك
شده هم ميرفتند
و هفته
بعد برميگشتند؛
منتها دفعه
اول كتك
خورده و رفته
بودند؛ اما
بعد كه برميگشتند چيزهاي
بيشتري هم
ياد گرفته و
كمي هم به
ايدز و
هپاتيت و ... آلوده
شده بودند.
ميشود
اين كارها را كرد،
هيچ اشكالي
هم ندارد، ما
هميشه شيوه
آزمون و خطا
داشتهايم.
به گزارش
گروه «اجتماعي»
ايسنا
چند سال
پيش هيچ كس
باور
نميكرد
ديروز كه
جامعه ما
شاهد اين
شيوه ترك
اعتياد بود،
امروز آن قدر
پيشرفت را شاهد
باشد كه نه
تنها براحتي
نامي از
درمانهاي
نگهدارنده
اعتياد
بياورد،
بلكه بر سر درمان
اعتياد با
متادون،
رقابت هم سر
بگيرد.
خوب است كه
هم اكنون تمامي
دستگاههاي
مرتبط با امر
اعتياد وارد
حيطه درمان
شدهاند تا
شاخ «غول
اعتياد» را
بشكنند اما
اين كه شاخ
غول اعتياد
چگونه شكسته
ميشود، خود
حديثي ديگر
است؛ بايد حمله
برد و شكستش
داد يا اول
فريبش داد،
بعد يواشكي و
در اولين
فرصت، شاخش
را شكست
و كم كم
وجودش را
تجزيه كرد.
حالا اين
غول زشت و بدتركيب،
همه را دعوت
به مبارزه
كرده است.
«ما به
دنبال آن
هستيم
معتاداني كه
براي درمان
به مراكز
بازپروري
مراجعه ميكنند،
رها نشده و طي
پروسهاي
بعد از ترك به مراكز
درماني
هدايت شوند. در
صورت عدم
مراجعه
معتادان
تزريقي و
پرخطر به
مراكز درماني،
نيروي
انتظامي
نسبت به جمعآوري
و انتقال
آنها به
مراكز
بازپروري در 10 كلانشهر
كشور اقدام
خواهد كرد.»
رييس
مركز مبارزه
با مواد مخدر
ناجا ضمن اين
هشدارها، از
پليس درمانمدار
و هدايت
معتاد به
عنوان بيمار
به مركز درماني
تحت پوشش
نيروي
انتظامي (شفق) ياد
ميكند.
او
همچنين از
صدور كارت
شناسايي
براي معتادان
جهت دريافت
متادون مورد
نياز خود خبر
ميدهد و
بدين ترتيب،
وظيفه نيروي انتظامي را
ايجاد فاصله
بين مصرفكننده
و
توليدكننده
ميداند.
فقيه،
رييس سازمان
بهزيستي هم
در اين ميان معتقد است
كه اگر
متادون در
اختيار تمام
مراكز
درماني تحت
پوشش
بهزيستي
قرار گيرد، قادر است
بار درمان
همه معتادان
را بر دوش بكشد.
دست
نگهداريد! درمان
اعتياد خوب
است اما
حضور
متخصصان چه
شد؟
متعاقب
فعاليت مركز «شفق»
كه مسوولان
ناجا از آن
به عنوان
مركز «پاك» ياد
ميكردند، 78
متخصص ترك
اعتياد،
رفاه
اجتماعي،
پزشك، روانپزشك
،اقتصاددان،
و ... در نامهاي
سرگشاده
نوشتند كه: «دست
نگهداريد! درمان اعتياد خوب
است؛ اما كار
پليس نيست! پس
حضور متخصصان
چه شد؟»
آنها
نگران بودند
كه نكند قصه
درمان اعتياد
باز هم به
بيراهه رود و
شكست بخورد.
به
گفته دكتر
رفيعي، روانپزشك
و عضو هيات علمي
دانشگاه
علوم
بهزيستي،
اين متخصصان
كه براي باز
شدن جايگاه
درمان
اعتياد و طرح آن در محافل
تصميمگيري
و خبري تلاش
كرده بودند
در نامه خود
يادآور شدند: «در حاليكه از
پايان عمر
اردوگاههاي
معتادان، حدود
نيم قرن در
جهان و يك دهه
در كشور ميگذرد
و ناموفق
بودن اين
رويكرد چه در
درمان و اصلاح
معتادان و چه
از جهت بار اقتصادي
متحمل بر
دولت و ملت،
بارها به
روشهاي
علمي،
مشاهده و ثبت
شده است، بار ديگر شاهد
تصميمي در
سطوح كلان
كشور براي
احياي
اردوگاههاي
معتادان
هستيم.»
مهمترين
دلايل
صاحبنظران
براي مخالفت
با اين
تصميم و
تقاضاي
تجديد نظر،
در اين نامه
چنين ذكر شده
بود: «نيروي
انتظامي
وظيفه مقابله
با عرضه را
برعهده دارد
و تاكنون
تلاشهاي
زيادي مصروف
اين وظيفه
مهم كرده است اما
درمان نه در
شرح وظايف و
نه در توان اين
نيروست و
بعلاوه بيم
آن ميرود كه اشتغال
نيروي
انتظامي به
اداره
اردوگاهها، مانع
از انجام
وظيفه اصلي
آن شود كه
همان كشف
سازمانهاي
مخوف قاچاق
مواد مخدر و
مبارزه با
آنهاست. آيا
در حالي كه
اخباري از گسترش عرضه
مواد مخدر
شنيده ميشود،
به اين ترتيب
آب به آسياب
اين جرم
سازمانيافته نريختهايم
و ناخواسته
در كمال حسن
نيت، فضا را
براي اعمال
جنايتكارانه
آنها امن و مهيا نكردهايم؟»
نويسندگان
نامه
دستگيري
بيماران
قرباني در خيابانها
براي اعزام
آنها به اردوگاهها
را صرفا سبب
گسترش رعب و
وحشت در جامعه
و ايجاد
فضاي پليسي
دانسته و
تاكيد كردند: «مطابق
قانون،
دستگيرشدگان
را حداكثر به مدت دو ماه
ميتوان در
اردوگاهها
نگهداشت و
اين مدت
تكافوي هيچ
گونه برخورد
درماني واصلاحي
را نميدهد؛
بنابراين با
توجه به
تجارب پيشين
كاملا واضح
است كه با رقم بسيار
بالاي عود پس
از ترخيص
مواجه شويم! بعلاوه
تجربه گذشته
حاكيست، با
وجود همه سختگيريها،
هرگز نميتوان
كاملا مانع
ورود مواد
مخدر به
اردوگاهها
شد و لذا
پيامد ناگوار
اقامت در
اردوگاه،
توسعه
روشهاي پرخطري
همچون تزريق
در بين
معتادان است. تمام اين
مستندات
حاكيست كه
امروز سياست
نهادينه شده
درمان
اعتياد در
جامعه حرف
اول را ميزند
اما مشكلاتي
زيربنايي
نظير تداخل و
عدم توجيه
دستگاهها در
انجام وظيفه خود را دارد
كه بايد به
آنها توجه
كرد تا طرح شكست
نخورد.»
اكنون
بحث درمان
اعتياد در
جامعه ايران
پا گرفته
است و رشد
قابل توجهي
را حتي به
عنوان الگو
در سطح جهاني
معرفي ميكند.
همه
ما معتاد
بالقوهايم
گروه
اجتماعي
خبرگزاري
دانشجويان
ايران به
منظور بررسي
دقيق شيوههاي
درمان
اعتياد و
نقاط قوت و
ضعف موجود
جهت پرهيز از اشتباهات
گذشته،
ميزگردي را
با حضور
ابراهيم
رضواني،
مديركل امور
اجتماعي استانداري تهران،
دكتر عزيزي،
معاون
پيشگيري از
اعتياد
بهزيستي
تهران، دكتر
معتمدي،
روانپزشك، عضو
هيات علمي
دانشگاه
علوم
بهزيستي و
مشاور معاون
دفتر
آسيبهاي
اجتماعي
بهزيستي، دكتر
رفيعي،
روانپزشك و
معاون سابق
دفتر پيشگيري
از اعتياد
سازمان
بهزيستي
كشور و دكتر
نصيريمنش،
رييس مركز
كاهش آسيب
اعتياد
تهران برگزار
كرد.
ابراهيم
رضواني، مديركل
امور
اجتماعي
استانداري
تهران در
پاسخ به اين
پرسشها كه: «آيا
مساله درمان
معتادان در
جلسه شوراي
اجتماعي
كشور مطرح
شده است؟
اساسا چه شد
كه يكباره نيروي
انتظامي كه
وظيفه
مقابله با
عرضه و توزيع
مواد مخدر را
داشت، وارد
حيطه درمان اعتياد شد،
آيا اين
نشانه
كوتاهي
دستگاههاي متولي
است؟» گفت: هم
اكنون در
كارگروه پديدهها،
آسيبها و
ناهنجاريهاي
اجتماعي
وزارت كشور،
طرحي در خصوص
درمان
معتادان در دست تهيه است
تا با توجه به
اطلاعات و
آمار دقيق و
استفاده از
تجارب
ارزنده در
خصوص درمان
معتادان،
طرح جامع و
پختهاي به
شوراي
اجتماعي
كشور ارايه
شود.
وي
با تاكيد بر
تغيير باور
مردم و آگاهي بخشي در
خصوص درمان
معتادان
افزود: امروز
نگرش مردم با
مسؤولان
بسيار
متفاوت است چرا كه آنها
در مواجهه،
ابتدا به
خطرناك بودن معتادان
اشاره كرده و
حتي ممكن است پيشنهاد
جمع كردن و
رها كردن
آنها در دريا
را نيز
بدهند، لذا
ضرروي است
ابتدا اين باور كه
معتاد نيز حق
حيات دارد را
در بين جامعه
دروني كرد.
مديركل
امور
اجتماعي
استانداري تهران تصريح
كرد: همه ما،
معتاد
بالقوهايم
و ميتوانيم
فردا در كنار
معتادي قرار بگيريم كه
امروز در
منظرمان آدم
مطرودي است، بنابراين
بايد پذيرفت
كه معتاد نيز زماني
داراي
جايگاه و
منزلت
اجتماعي و
قائل به حق
حيات براي
خود بوده و
امروز اين ماييم كه
براي او حق
حيات نيز قائل
نيستيم.
رضواني
با تاكيد بر
اين كه معتاد
ندانسته پا در مسير
اعتياد
گذاشته چرا
كه هيچ وقت
فردي كه در
ابتداي
اعتياد است
نميگويد قراراست
كاري كند كه
راه برگشت
نداشته
باشد، تصريح
كرد: در
صورتيكه
نگاه مردم به اعتياد و
معتاد تغيير
كند اين
وضعيت در
تعويض نگاه
دستگاههاي
اجرايي نيز
مؤثر بوده و ديگر نه
تنها در مورد
شلاق درماني
معتادان فكر
نكرده بلكه
آن را از
ذهنمان براي هميشه پاك
خواهيم كرد.
به
گفته وي بايد
معتاد را فرد
مسمومي بدانيم
كه به هر دليل
يا خود يا به
واسطه ديگري
به اين
مسموميت
كشيده شده و
بيمار است، با
اين تفاوت كه
مسموم
اعتياد ممكن
است خود توان
رفتن به سمت
درمان را
نداشته باشد
كه ما آنها را
به معتادان
هشيار و
غيرهشيار
تقسيم ميكنيم.
وقتي
«نظارت» 55
دقيقه پشت در ميماند
«حدود 55
دقيقه پشت در
ورودي مركز «شفق» ايستاده
بوديم تا ردههاي
بالاي
انتظامي مسوول
در مركز،
براي ورود
مسؤولان
دستگاه نظارتي
كه بايد هر
زمان با
اراده، شب يا
نصف شب، بدون
تاخير
بتوانند
وارد مركز شوند،
هماهنگي
لازم را
انجام دهند. جالب
اين كه مامور
جلوي در
ورودي نيز
اظهار ميكرد
كه «من مامورم
و معذور!» اما
بالاخره
وارد شديم و
آن زمان گفتند،
دوربين ممنوع! در
مقابل
بازگشت و
اظهارات ما
براي اطلاع
داشتن از
نقاط كور
مركز شفق جهت بررسي روند
اجراي طرح،
هماهنگيها
براي ورود دوربين
نيز انجام شد.
«فضا بسيار
تأسفانگيز
بود»
«فضا،
بسيار تاسفانگيز
بود! نميدانم
چه تعبيري
ميتوان
براي آن
گذاشت. ما متاسفانه
قصد درمان
انسانها به
بدترين شكل
ممكن را
داريم. معتادان
مركز شفق
نسبت به
وضعيت غذاي
خود خيلي
معترض بودند. بعضي ميگفتند
يك ماه است كه
هيچ ميوه و
سبزي نخوردهاند.
هواخوري
بسيار محدود
و تحت كنترلهاي
شديد بوده و
طبيعي است
وقتي فردي را تحت
فشار
نگهداري كنيد
بايد در هواخوري
هم مراقبش
باشيد تا
زيادي نفس
نكشد.»
اين
توصيفات
مديركل امور
اجتماعي استانداري
تهران از
مركز «شفق» است
كه گفت: «در
كنار بازديد
از اين مركز،
به مراكزي مراجعه
كرديم كه
پذيراي
افراد
خودمعرف
بودند؛ هيچ
حصار و سيم
خارداري
نداشتند و افراد با
پاي خود به
آنجا مراجعه
كرده و 35 هزار
تومان براي 28
روز نگهداري ميپرداختند.
اگر
فيلمسازان و
برنامهسازان
به مراكز
پذيرش افراد
خودمعرف
مراجعه كنند،
ميتوانند
ساعتها
فيلمهاي
بسيار
آموزنده
بسازند»
به
اعتقاد
رضواني،
معتادان
طالب درمان
به جهت
رسيدن به
هشياري، خود
به سمت درمان
ميروند.
وي
در اين خصوص
تاكيد كرد: در
مورد معتادان
غيرهشيار
نيز به هيچوجه
روش «شفق» يعني
گرفتن
معتادان،
نگهداري در
بدترين شرايط
و حبس كردن و
برخورد
همانند يك
زنداني با
آنها را نميپسنديم،
كما اين كه در بازديد از
شفق،
معتادان هشيار
تحت درمان
متادون، اين
روش ترك را
قبول نداشتند؛
زيرا معتقد
بودند همين
فشار موجب
تقاضاي آنها
براي رفتن به
دنبال تسكيندهنده
ميشود.
نگهداري
معتادان
هشيار در «شفق» اساسا غلط
است
مديركل
امور
اجتماعي
استانداري
تهران تأكيد
كرد: معتاد «غيرهشيار»
به هشياري رسيده
را بايد دست
مراكزي كه به
درمان هشياران
ميپردازند،
سپرد. پس
نگهداري
معتادان
هشيار در «شفق» اساسا
غلط بوه و
تنها براي
به هشياري
رساندن آنها
به عنوان
شروع كار
مناسب است. اين
در حاليست كه هماكنون
معتادان
هشيار را در
شفق، محلي كه
در و نردههايي
شبيه زندان
دارد، بدون داشتن حق
ورود و خروج
نگهداري ميكنيم.
رضواني
تصريح كرد: اگر
مديريت حاكم
بر درمان
معتادان را
از كلمه «مبارزه»
جدا كرده و
نظارت بر كل
امور را در يك
مديريت واحد
بگنجانيم،
نگاهمان به
سلسله مراتب
سازمانها
اعم از
غيردولتي تا
مديريت ناظر، بسيار متفاوت
خواهد بود.
معتاد
درمان شده
بايد سفير ما
در بين افراد
در معرض خطر
باشد
وي
نگاه كنوني
ستاد مبارزه
با مواد مخدر به معتادان
را مبارزهاي
ندانست و با
اشاره به اين
كه شاهد
دفاعي در خصوص
راه اندازي
خودسرانه
مراكز
درماني
همچون شفق از سوي
ستاد مبارزه
با مواد مخدر
نبوده است،
خاطرنشان
كرد: اين
اختلاط به
آشفتگي
برنامهريزي
براي درمان
معتادان
مرتبط است؛
اگر
سازماندهي
درستي در
خصوص مديريت
درمان
معتادان و
مراكز
درماني
داشتيم چنين مشكلي
ايجاد نميشد.
كما اين كه در
مباحث
بهداشت و
درمان كشور
همه ميدانند
كه بيمار
يا مصدوم را
بايد به كجا
منتقل كرد،
چه كسي او را
تحويل ميگيرد
و چگونه ترخيص
ميشود. به
عبارتي،
اورژانس
كار، مشخص
است. همانطور
كه از گذشته
در ذهن مردم اورژانس
بيماران و
مصدومين جا
افتاده است؛
بايد
اورژانس
اجتماعي، نه
براي معتاد بلكه براي
هر آسيبديده
اجتماعي نيز
دروني شود و
در اين شرايط
ديگر
خانوادهها
براي درمان
فرزند معتاد
خود اول با
پليس تماس
نگرفته و راه
درست و نگرش
صحيحي نسبت
به نحوه
درمان فرزند
معتاد خود
پيدا خواهند
كرد.
به
گفته وي، با
ايجاد
اورژانش
اجتماعي، بكارگيري
كلماتي مثل «اردوگاه»
براي مسايل
اجتماعي
صورت نميگيرد
و اصلا دور از
شان ميشود.
يا طرح ضربت
كه از سخن ميگوييم
و كاري
عملياتي
است، در خصوص
مسايل اجتماعي اصلا معنا
ندارد.
مديركل
امور
اجتماعي
استانداري
تهران بر اين باور
است كه براي
امور ذكر شده
در بالا، هيچ
برنامهريزيي
در طرح «شفق» نشده است.
او
اعتقاد دارد
كه معتاد
درمان شده را بايد سفير
خود در
خانوادهها
و در جمع
افراد و
بويژه
جوانان در
معرض خطر قرار
دهيم.
در
همه جاي دنيا
سازمانهاي
غيردولتي بازوي
اجرايي دولت
در پيشگيري و
درمان آسيبهاي
اجتماعي
هستند
دكتر
نصيريمنش،
رييس
مركز كاهش
آسيب اعتياد نيز در
ميزگرد
ايسنا، در
تأكيد نقش
سازمانهاي
غير دولتي
درمان
اعتياد، با
بيان اين كه
در همه جاي
دنيا
سازمانهاي
غيردولتي
بازوي اجرايي
پيشگيري،
درمان و
آسيبهاي
اجتماعي بوده
و دولت نقش
حمايتي و
نظارتي در
اين زمينه
دارد، اذعان
كرد: در هيچ
جاي دنيا با
هر سطح فرهنگي،
مذهبي،
اجتماعي،
توسعه اقتصادي
و ... از
پاكستان تا
استراليا،
دولت درگير
عمليات اجرايي
آسيبهاي
اجتماعي به شكل
مستقيم
نيست؛ لذا ما
تلاش نداريم
تا مدل غربي
كاهش آسيب
اعتياد را به
زور به خودمان
بقبولانيم.
وي
ادامه داد: بعلاوه
كار كاهش
آسيب اعتياد،
غيردولتي
است، نه ضد
دولتي؛ به
عبارتي
نيازمند
استفاده از
پتانسيلهاي
مردمي براي
پر كردن
خلأهايي است
كه دولت نه
وقت، نه نيروي
انساني و نه
اطلاعات آن
را دارد؛
چراكه سطح
فعاليتهاي
دولت در
مباحث كلانتر
و وسيعتر
سلامت
اجتماعي است.
نصيريمنش،
ضمن تأكيد بر
اين كه
مدلهاي درماني
نظير كاهش
آسيب
اعتياد،
دادگاه مدار،
متادون ، TC ، سم
زدايي، NA و ... سالهاست
كه تست شدهاند،
گفت: بر اين
اساس براي
درمان
اعتياد يك
مدل واحد وجود ندارد؛
چراكه نميتوان
يك لباس واحد
را به تن همه
معتادان
پوشاند و هيچ
كدام اين مدلها بهتر
از ديگري
نيست و هر
كدام براي
دستهاي خاص
از معتادان
در زماني
مشخص مناسب
است.
وي
با بيان اين
كه هم اكنون
تخصص و سطوحي از
كارشناسي
راهاندازي
مدل زيباي
اورژانس
اجتماعي در
كشور وجود
دارد، تصريح
كرد: با
پايلوت اين
برنامه ميتوان
آن را جزء
استراتژيها
قرار داد چرا
كه هم اكنون مدلهاي
اجتماعي،
درماني و
پيشگيري
اعتياد از
مجمع تشخيص
مصلحت نظام
تا ساير ردههاي اجرايي
تاييد شده و
تنها پيش
بيني هزينه
لازم و فضاي
فيزيكي مورد
نياز آن مطرح ميشود.
فضاي
فيزيكي
درمان
اعتياد را در
همه جاي
دنيا
شهرداري به
عنوان پدر و
مادر شهر تامين
ميكند
وي
با اشاره به
اين كه فضاي
فيزيكي اين فعاليتها
را در همه جاي
دنيا،
شهرداري به
عنوان پدر و
مادر شهر در
اختيار
سازمانهاي غيردولتي
قرار ميدهد،
گفت: متاسفانه
در كشور ما
شهرداري در
اين سيستم به صورت
قوي وارد
عمل نشده و
ضروري است تا
در اين باره
سليقهاي
عمل نكند.
به
گفته وي در
دورهاي كه
احمدينژاد شهردار
تهران بود،
صراحتا بر
راهاندازي 40
مركز كاهش
آسيب در
تهران تاكيد
كرد؛ اما بايد ديد كه
چرا حرف
شهردار وقت
تهران به
شهرداران 22
منطقه ،
ترجمه به
عمليات نشد و اين نشان
ميدهد كه
جايي از كار
نقص دارد.
داروي
رايگان
مهمترين
نياز
معتادان بعد
از تامين
مراكز
درماني است
25درصد
بيماران
خيابانخواب
را به خاطر
دريافت
هزينه
متادون از
دست داديم
رييس
مركز كاهش
آسيب
اعتياد،
نياز اين مراكز بعد
از فضاي
فيزيكي را
داروي
رايگان براي
معتادان
خياباني
دانست و
اظهار كرد: تا اسفند سال
گذشته
متادون
رايگان كه
روزي 300 تومان
هزينه آن است
را به كارتنخوابهاي
معتاد ميداديم؛
اما با تمام
شدن بودجه هم
اكنون از معتاد
خياباني ماهانه 10
هزار تومان
بابت متادون
دريافت ميكنيم
و اين سبب شده
است تا 25 درصد معتادان
بيمار خود را
نيز از دست
بدهيم و رهايشان
كنيم.
وي
ادامه داد: ممكن
است كسي
بگويد چرا معتاد، پول
سيگار و ... را
دارد كه در
پاسخ بايد
گفت: اين
جوابي نيست
كه بتوان به بحث سرمايهگذاري
براي سلامت
اجتماعي
كشور داد. ممكن
است بگوييم
براي چه بايد
واكسن هپاتيت B را به
خاطر بالا
بودن هزينه
آن بزنيم اما
در نگاه كلان
حتي كشورهاي
داراي سرانه
بهداشتي كم
در خصوص اين
واكسن
سرمايه گذاري
ميكنند.
براي
متادون 300
توماني بايد 100 برابر
سرمايهگذار
كرد
وي
در ادامه
ميزگرد
ايسنا تأكيد
كرد: بر اين
اساس براي
متادون 300
توماني بايد 100
برابر
سرمايه
گذاري كرد.
در
خصوص توليد
آن نيز شايد
گفته شود كه
به لحاظ
بين المللي INCB بايد
مجوز متادون
را آزاد بدهد
كه اين نهاد
ميگويد من
به ازاي
معتادان
شما، متادون
ميدهم؛ آيا
شما سيستمي
داريد كه آن
را از بوروكراسي بيرون
بياوريد؟
نصيريمنش
با اشاره به
اين كه از دو
سال پيش
وزير بهداشت
به عنوان شخص
اول درمان
كشور، رفع
بوروكراسي
اداري رسيدن
متادون به سرويسهاي
درماني كاهش
آسيب اعتياد
را امضا كرده
است، تصريح
كرد: در خصوص
دسترسي كشور
به متادون
نيز عليرغم
كشورهايي
چون پاكستان
، روسيه،
عربستان و ... كه
اصلا دسترسي
به متادون
ندارد،
ايران
دسترسي كامل
به اين دارو
دارد.
وي
دسترسي به
متادون براي
درمان راحت
تر چند صد
هزار نفر را
نيز ممكن
دانست و
اذعان كرد: هم
اكنون
شركتهاي
دارويي شربت متادون را
نيز توليد
كردهاند كه
ميتوان با
دستگاههاي
مكانيزه
آنها را به
تعداد و دقت
بسيار بالا
توزيع كرد.
رييس
مركز كاهش
آسيب اعتياد
در خصوص جلوگيري
از ورود
متادون به
بازار قاچاق
نيز گفت: بسياري
از واحدها
وارد عمل شده
و اين
مهم را كنترل
كردهاند.
وي
در پاسخ به
اين كه «آيا
علت عدم
تامين فضاي
كافي درمان
اعتياد، عضو
نبودن
شهرداري در
ستاد مبارزه
با مواد مخدر
نيست؟» اذعان
كرد: روش
كوتاه مدت
اين مهم آن
است كه
سازمانهاي
غيردولتي از
سوي بخشهاي دولتي و
خيريه حمايت
شوند تا در
راهاندازي
مراكز با
مشكلات
عديدهاي
روبرو
نباشند. به
عنوان مثال
وقتي دادن
سرنگ از سوي
رياست قوه
قضاييه
تاييد شده
است، افسر
كلانتري نبايد اجازه
نظر دادن در
خصوص بد بودن
اين فعاليت
را داشته
باشد.
نصيريمنش
با اشاره به اين كه
سالانه حدود 60 ميليارد
تومان به امر
مبارزه با
عرضه، درمان
و پيشگيري و
كاهش آسيب
اعتياد اختصاص
مييابد،
خاطرنشان
كرد: مدل
منطقي توزيع
اين بودجه آن
است كه 25 درصد
از 100 درصد
بودجه در 4
قسمت ذكر
شده، پخش شود
و بعلاوه
بايد 25 درصد
بودجه بخش
كاهش آسيب اعتياد در
جاي خود
هزينه شود و
اگر 50 درصد از
فضاي فيزيكي
مورد نياز ما
كه بايد توسط
شهرداري در
اختيار قرار
گيرد، از
مكانيزمهاي
ديگري
تامين، تا
بخش اعظمي از
اين مشكلات
برطرف شود.
به
گفته وي
بخشهاي
دولتي نيز به
جاي سد گذاشتن
بهتر است
پولي كه ستاد
آنها را موظف
به توزيعش
كرده را
بموقع در
اختيار سازمانهاي
غيردولتي
قرار دهد؛
چرا كه مثلا ذيحسابي
ميتواند از 100
بند كه ما از آنها
اطلاعي
نداريم،
استفاده
كرده و بگويد
اين پول را به
شما نميدهم.
200 هزار
معتاد
تزريقي در
كشور با پوشش
زير 5 درصد
وي
با بيان اين
كه تخمين زده
ميشود حدود 200 هزار
معتاد
تزريقي در
كشور و 40 هزار
در تهران
وجود داشته
باشد و لذا
تعداد مراكز
مورد نياز
اين دسته از
معتادان نيز
مشخص است،
تصريح كرد: هم
اكنون پوشش
ما زير 5 درصد
و نهايتا 10
درصد است؛
يعني 90 درصد
نيازمندان
دريافت به
خدمات، از آن محرومند
وعقبه آن
بالا رفتن HIV/ ايدز،
هپاتيت C، پر شدن صف
زندانها،
جريمه و .... است.
با
هزينه صرف
شده در مركز «شقق»
ميتوانستيم
چندين مركز
كاهش آسيب را
راهاندازي
كنيم
وي
هزينه صرف شده
در مركز «شفق» را
يك ميليارد
تومان براي 450
معتاد بيان و
تصريح كرد: با
اين ميزان
هزينه ميشد
چندين مركز
كاهش آسيب
راه انداخت و 20
برابر 450 نفر
مراجعه
كننده را با
فرض هزينه 100 هزار
توماني براي
يك نفر در طي
يكسال
پذيرفت.
نصيريمنش
ادامه داد: اين
در حاليست كه
هم اكنون
عليرغم
تشكيل
معاونت
سلامت در
شهرداري و
اثبات عدم
تضاد با راهاندازي
مراكز كاهش
آسيب
اعتياد، به
دنبال راهاندازي
اردوگاههايي
ديگر خارج از
شهر با هزينههاي بسيار گزاف
بوده و در
حقيقت نقطه
مخالف تمام پيشرفتهاي
15 ساله را با
خط بطلاني بر روي تمام
تلاشها و
الگوبرداريها
و مدلهاي
امضاء شده ،
انتخاب كردهايم.
مدلهاي
سيار از
مراكز DIC و گذري
هم كمخرجتر
و مؤثرتر است
معتاد
تزريقي كه 14
بار دستگير
شده، معتاد
ترياكي كاسب
وسط بازار
نيست
اولويت
ما درمان
معتاداني
است كه قصد بردن
آنها به
اردوگاه را
دارند
جاي
تأسف است كه
عليرغم
ايرانيزه
شدن الگوهاي
درمان
اعتياد شاهد
برخوردهايي
از اين دست
باشيم
نصيريمنش
در خصوص
وضعيت
فعاليت
مراكز ترك اعتياد
سيار گفت: مدلهاي
سيار از DIC و
مراكز گذري
نيز كم
خرجتر،
مؤثرتر و
راحتتر بوده و براي
گروه پرخطري
كه زندانها
را پر كرده و HIV/ ايدز مي
آورند بسيار موثرترند.
وي
ادامه داد: هم
اكنون
اولويت ما
همين معتاداني
هستند كه
برخي
ارگانها قصد
ساخت اردوگاه
براي آنها را
دارند؛ غافل
از اين كه
معتاد
تزريقي كه 14
بار دستگير
شده، معتاد
ترياكي كاسب
وسط بازار
نيست.
نصيريمنش
با بيان اين كه
روش تيم سيار نيز در كشور
تست شده و با
نظارت
سازمانهاي
دولتي در حال
انجام است،
گفت: اين تيمهاي
سيار با
مشكلات
عديدهاي
روبرو
هستند؛ چون
بايد شناخته
شوند و نيروي انتظامي
بايد همكاري
خوبي با آنها
داشته باشد
چون مواردي
هم بوده است
كه كلانتري محل در حين
فعاليت تيمهاي
سيار مزاحم
فعاليت آنها
شده و حتي
دستگيرشان
كرده و سپس با وساطت
دستگاههاي
اجرايي از
جمله نيروي
انتظامي
مشكل برطرف
شده است.
به
گفته رييس
مركز كاهش
آسيب اعتياد
تهران زماني
كه رييس قوه
قضاييه اين
مدل را
پذيرفته بهتر
است كه
دستگاههاي
لايههاي
مياني و
پايين به
وظيفه خود
عمل كنند و هم
اكنون عليرغم
ايرانيزه
شدن اين
مدلها جاي
تأسف است كه
شاهد چنين
برخوردهايي
باشيم.
وي
با تاكيد بر
اين كه با
چنين مدلي ميتوان
هزينه را به
يكصدم
رسانده و
بازدهي را
چند 10 برابر
كرد، افزود: حتي ميتوان
متادون را در
مدلهاي سيار
با خوردوهاي
مخصوص بويژه
به معتاداني
كه هيچ وقت به مراكز
مراجعه نميكنند؛
ارائه داد
اين نه مدلي
شيك و
فانتزي، بلكه
روشي سخت و خياباني
است، كما اين
كه
الگوبرداري
اساسا گناه
نيست و ما
قرار نيست
علم را
دوباره بسازيم.
سابقا
گفته ميشد
كه اگر به
معتاد ايراني
سرنگ بدهيد
لوس ميشود
به
گفته وي
سابقا نيز
گفته ميشد
كه اگر به
معتاد
ايراني سرنگ
بدهيد لوس و
اعتيادش 10
برابر ميشود
اما آزمايش
كرديم و ديديم 70
درصد
معتادان به
درمان و 20 درصد
نيز به
درمانهاي
پرهيز مدار
روي آوردند.
نصيريمنش
در ادامه
ميزگرد
ايسنا، در
خصوص نحوه
ارائه خدمات
به معتاداني
كه چندان
خطرآفرين
نبوده و درون
خانوادهها
هستند، اذعان
كرد: قطعا
مدلهاي كاهش
آسيب يا
درمان پرهيز
مدار ميتواند
در كل طيف
حركت كند و بعلاه راهاندازي
خط بحران كه
مدل ايراني
آن نيز تست
شده است،
براي خدمات
رساني به
مبتلايان به
بحرانهاي
اجتماعي و
آسيب اعتياد
بسيار مؤثر
خواهد بود.
وي
ادامه داد: در
اين مدل
افراد متخصص حوزه
اعتياد با
تماسهاي
گرفته شده ميتوانند
به سمت محل
كار، منزل و
اجتماعي كه معتاد در آن
است مراجعه
كرده و در
درمان وي مداخله
كنند.
راهاندازي
بيمارستانهاي
تخصصي درمان اعتياد
به شرط آمادهسازي
مدل، مناسب
است
رييس
مركز كاهش
آسيب
اعتياد، راهاندازي بيمارستانهاي
تخصصي درمان
اعتياد را به
شرط آماده
سازي مدل
براي پوشش
كلي مناسب دانست و با
اشاره به اين
كه با خدمات
كم خرجتري
نظير تأسيس
مراكز
بهداشت
خانواده و ... نيز ميتوان
درمان را
ادامه داد،
اذعان كرد: در
زمينه توزيع
داروي
متادون در داروخانهها
نيز شايد هم
اكنون
بسياري از
وزارتخانه
ها آمادگي
ارائه
متادون را نداشته
باشند اما
مسلما اجراي
آن نيازمند
نوشتن
پروتكلهايي
قوي و اجراي
آزمايشي آن است.
كشورهاي
موفق در
درمان
اعتياد
متادون را به
علت كمخرجبودن
در داروخانهها
توزيع كردهاند
متادون
در بازار
قاچاق هست و داروخانهها
نيست
به
گفته وي
كشورهاي
موفق در
درمان
اعتياد متادون
را به علت كم
خرج بودن در
داروخانهها
توزيع ميكنند؛
چرا كه
معتقدند هر اندازه
درمان
اعتياد از
روشهاي پر
خرج، تخصصي و
پيچيده خارج
شود، موثرتر
خواهد بود.
وي
ادامه داد: هم
اكنون بخش
قابل توجهي
از متادون
در بازار
قاچاق وجود
دارد و اين در
حاليست كه در
هيچ
داروخانهاي
متادون نداريم
؛ به عبارتي
همواره علت
رفتن دارو به
بازار
قاچاق، عدم
هماهنگي در
سيستمهاي عرضه و
تقاضاست.
با
توزيع
متادون در
داروخانهها، معتادان
روستاهاي
آخر خط كشور
نيز با يك
نسخه به
متادون ميرسد
نصيريمنش
توضيح داد: اگر
متادون پس از اجراي
پايلوت وارد
داروخانهها
شود با حدود 40
تا 45 هزار پزشك
عمومي موجود
در سطح كشور
حتي در
روستاي آخر
خط كشور نيز
ميتوان
معتادان را
با يك نسخه به
متادون رساند.
اين
صدها تحقيق
گفتند كه
اردوگاه به درد
نميخورد
دكتر
معتمدي، روانپزشك
و مديركل
سابق دفتر آسيبهاي
اجتماعي
سازمان
بهزيستي نيز در
ميزگرد ايسنا،
تحليل خود را
از برخورد با
مسايل و آسيبهاي
اجتماعي
كشور چنين
ارايه كرد: متاسفانه
ما كشور
آزمون و
خطاييم؛
حقوق كارگرها
را به 200 هزار
تومان
رسانده و سپس 50 هزار
تومان كاهش
ميدهيم و
بعد كارخانهها
به هم ميريزد،
آزمون و
خطاست ديگر! حال اگر كمي
بهم ريختيم،
اشكالي
ندارد. ما ميتوانيم
هر كاري كنيم؛
اصلا نيازي
به نگاه
علمي نيست؛ 3
هزار سال
تاريخ داريم
و علم از آن
كساني است كه
تاريخ
ندارند؛ پس نگاه علمي
كشك است. و هر
دم از اين باغ
بري ميرسد،
من گاهي
صبحها كه از
خواب بيدار ميشوم، ميترسم
تلويزيون را
روشن كنم و
تمام آموختههايم
زير سؤال
برود. گاهي به عنوان
روانپزشك
نميدانم
دارويي را كه
بايد به
بيمارم
تزريق كنم، تاييد
ميشود يا نه.
بايد
ببينيم در
مراكز
اردوگاهي كه
قصد راهاندازي
آنها را
داريم هدف مد
نظرمان چيست. اگر
به هدفمان ميرسيم،
آن را اجرا كنيم. در ضمن
به
كارشناسان و
محققان نيز
گفته شود كه ما
150 تحقيق انجام
داديم و تحقيقات
شما در خصوص
عدم موفقيت
اردوگاهها در
مقابل
تحقيقات ما
جواب نداد و
حال قصد اجرايي
كردن طرح را
داريم.
در
اين مدت ما
چيزهاي
زيادي ياد
گرفتيم. ياد
گرفتيم كه
اردوگاه به
درد نميخورد.
از يكي ــ دو
كشور نيز
بازديد
كرديم و در نهايت
گفتيم اين
صدها تحقيق
كه ميگويد: «اردوگاه
به درد نميخورد.»
بايد
بپرسيم آيا
معتادان آدم
هستند يا نه؟
اگر اردوگاه
محل نگهداري
آدمهاست؛
خودمان چند
روزي آنجا
زندگي كنيم
در
شرايطي كه
ظرفيت تمام
مراكز كاهش آسيب
اعتياد زير 50
نفر تعريف
شده به دنبال
راهاندازي
اردوگاه
هستيم!
دكتر
معتمدي با
اشاره به اين
كه در شرايطي كه ظرفيت
تمام مراكز
كاهش آسيب
اعتياد كشور
زير 50 نفر
تعريف شده
باز به دنبال راهاندازي
اردوگاه
هستيم! گفت: بايد
پرسيد آيا
معتادان
آدم، هستند
يا نه؟ آيا اردوگاه
محل نگهداري
آدمهاست يا
نه؟ اگر اردوگاه
محل نگهداري
آدمهاست خود
ما هم چند
روزي آنجا
زندگي كنيم
چون معتادان
نيز ميخواهند
زندگي كنند
نه مردگي.
وي با بيان
اين كه
معتادان
همانند
بيماران رواني
خيلي مزمن به هشيار و
غير هشيار
تقسيم ميشوند،
تصريح كرد: اگر
قرار به
برخورد
اردوگاهي
است پس
بايد همه بيماران
رواني خيلي
مزمن را نيز
يك جا بريزيم
و در را به
رويشان
ببنديم اما
هم اكنون بيش
از 100 مركز
نگهداري اين
بيماران در
كشور وجود
دارد كه
جمعيت آنها زير 50 تا 100
نفر است. چون
حتي در مورد
بيماران
رواني نيز
شيوه نگهداري
اردوگاهي رد شده است.
تلافي
جرم اعتياد
نه زندان كه
درمان است
بين 50
ماه ترك و 50 تا
يك ماه ترك چه فرقي
وجود دارد؟
برادران
نيروي
انتظامي،
اردوگاه دار زدن
معتادان است
معتمدي
با تاكيد بر
اين كه نهضت
نگهداري HOSPITALISATION متعلق
به اوايل قرن
نوزدهم بوده
و هم اكنون رد
شده است ،
جرم و بيماري
را در
معتادان
تركيبي
دانست و
تصريح كرد: به
نظر من
اعتياد جرم و
معتاد مجرم است، ولي
تلافي و
مجازات جرم
معتاد، نه
زندان بلكه
درمان است؛
لذا اگر
معتادي به درمان روي
نميآورد
بايد به زور
درمانش كرد.
وي
توضيح داد: بين
50 ماه ترك و 50 تا
يك ماه
ترك چه فرقي
وجود دارد؟
بالاخره
معتاد 50 ماه در
ترك بوده و
اين يعني از
نظر اقتصادي
كمتر مصرف
مواد داشته ،
خطر ابتلاي معتاد
به ايدز و
هپاتيت كمتر
بوده، به قاچاقچيان
لطمه زده و از
همه مهمتر در
كانون خانواده
بوده است.
وي
ادامه داد: بايد
به برادران
نيروي انتظامي
گفت مگر شما
مجرمي كه
مثلا بستني
ميدزدد را
دستگير نميكنيد.
اگر 50 بار هم دزدي
كند، جرمش
همان بستني
دزدي است و
بعد از دفعه
پنجاهم
يكباره او را
دار نميزنيد.
به
گفته اين
روانپزشك، «اردوگاه»
همان دار زدن معتاد
است.
دكتر
معتمدي در
ادامه در
خصوص راه
اندازي خط
تلفن
ارتباطي كمك
به معتادان
با اشاره به
راهاندازي
خط 123 آسيبهاي
اجتماعي در بهزيستي
اذعان كرد: در
همان زمان
اعلام شد كه
اين خط،
انحصاري دفتر
آسيبهاي
اجتماعي بهزيستي
نبوده و ميتوان
آن را تعميم
داد. 123
امكانات
بسيار وسيعي
دارد و فكر نميكنم
مخالفتي در
خصوص تقويت
اپراتورهاي
اين خط وجود
داشته باشد.
وي
ادامه داد: در
اين شرايط
اگر كسي با مشكل
اعتياد با
اين شماره
تماس بگيرد
اين پتانسيل
بسيار قوي در
بهزيستي
وجود دارد كه
اپراتورهاي
اعتياد نيز
پاسخگوي
آنها باشند.
بايد
اسامي
بانيان طرح
راهاندازي اردوگاهها
براي
پاسخگويي به
عملكردشان
در جايي ثبت
شود
آيا
در امر طلاق و
ازدواج نيز
حاضر به آزمون و
خطا هستيد؟
دكتر
معتمدي
معتقد است: اگر
مسؤولان طرح اردوگاهها
را مجددا راه
انداختهاند
بايد اسامي
بانيان
طرحها در
جايي ثبت شود تا بعدها
پاسخگوي
عملكرد خود
باشند و پاسخ
اين عمل نيز
بايد
متقابلا
نگهداري اين
افراد در
اردوگاه
باشد تا
بينند زندگي
اردوگاهي خوب
است يا نه؟
وي
در تأييد
اظهارات
دكتر نصيريمنش
در خصوص
اين كه
پيرامون طرح
شفق، 99 درصد
كارشناسان
كار را منفي
دانسته
بودند، اذعان كرد: بايد
پرسيد آيا در
امر طلاق و
ازدواج نيز
حاضر به
آزمون و خطا
هستيد؟ 20 سال پيش به طور
كلي 60 تا 70 هزار
معتاد در
كشور وجود
داشت؛ اين در
حاليست كه طي
دو دهه گذشته 5/2
ميليون
دستگيري
داشتهايم و
اين بيانگر
جواب ندادن
اين گونه
كاركردها
است و در يك
كلام آزموده
را آزمودن
خطاست.
اين
كارشناس
آسيبهاي
اجتماعي
بيان كرد: متاسفانه
اين تفكر در
بين
ارگانهاي
كشور وجود
دارد كه مثلا
وقتي از
شهرداري
درخواست مكاني ميكنيم
ميگويند
اگر مكان
بدهم همه
كارهايش را
نيز خودم انجام
ميدهم؛
يعني به
نوعي به اسم
خود تمام
كردن!
وي
در ادامه
ميزگرد
ايسنا گفت: با
فرض اين كه طرح
فوق يك درصد
نيز جواب
نداد و دچار
مشكل شد،
قيمت كاهش
نرخ اعتماد
جامعه چقدر است؟ قيمت
كاهش ميزان
امنيت در
جامعه به
واسطه عدم
مقبوليت
طرحها و
بانيان آنها چيست؟
معتمدي
با اشاره به
اين كه
همواره
نگاهمان در خصوص
آسيبها
دفاعي بوه و
امنيت را در
آن ميبينيم
كه مثلا
معتاد از
جامعه پاك شود و كسي آن
را نبيند،
تصريح كرد: چرا
بايد بخشي از
جامعه را كه
ناپاك است،
پاك جلوه
داد؟ چرا
مردم نبايد
كودك
خياباني را
ببينند؟
بايد به مردم
گفت كودك
خياباني كثيف است،
فحشا، كثيف
است، اعتياد
كثيف است و ...! ببين
جامعهات را
چه كردهاي؟
به دروغ
كه نميشود
اينها را پاك
كرد.
ادامه
دارد...
|