حق مسلم زبان مادری در آموزش و پرورش

تارا نیازی

به بهانه روز جهانی پاسداشت زبان مادری

لزوم آموزش به زبان مادری را از چند جنبه می توان مورد بررسی قرار داد . این مهم در کشوری چون ایران که یکی از چندنژاده ترین، چند فرهنگی ترین و چند زبانه ترین کشور های جهان میباشد ، تأمل ، تحقیق و کار بیشتری را می طلبد .

از منظر حقوق شهروندی از آنجاییکه زبان مادری اولین ابزار ارتباط هر فرد با جهان بیرونی است و نیز نخستین ابزار بیان احساسات و عواطف و زبان اندیشیدن و رویا ست ، آموزش به زبان مادری حق مسلم هر شهروند محسوب می شود . هایدگر، فیلسوف آلمانی می گوید : " انسان در خانه زبان است که فکر می کند و زبان مادری صرفاً زبان ارتباطی نیست . "

 در خصوص حق شهروندی آموزش زبان مادری در اصل  ۱۵ قانون اساسی کشور چنین آمده است: "استفاده از زبان‌های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‌های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.“  اما هنوز با وجود آنکه نزدیک به 30  سال از تصویب این قانون می گذرد ، این اصل به اجرا درنیامده است .

در بند دوم ماده 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر می خوانیم :" هدف آموزش و پرورش بايد شكوفايي همه جانبهء شخصيت انسان و تقويت رعايت حقوق بشر و آزادي‌هاي اساسي باشد. آموزش و پرورش بايد به گسترش حسن تفاهم، دگرپذيري و دوستي ميان تمام ملت‌ها و تمام گروه‌هاي نژادي يا ديني و نيز به گسترش فعاليت‌هاي ملل متحد در راه حفظ صلح ياري رساند. " و بند سوم همین ماده می گوید :"پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش براي فرزندان خود، برديگران حق تقدم دارند. "

در این باره  کمیسیون عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد در خصوص مسائل اقلیتها در روزهای ۱۵ و ۱۶ دسامبر ۲۰۰۸ در مقر سازمان ملل متحد در شهر ژنو تشکیل جلسه داد . هدف این نشست دستیابی به خط مشی و  راهکاری جهت ترویج و توسعه گفتگو و همکاریها در خصوص مسائل گروههای ملی٬ نژادی ٬ مذهبی و زبانی عنوان شده بود. راهکاری که بتواند دست آوردهای اساسی و تخصصی مورد نیاز برای کار مستقل روی این موضوع را تأمین کند. همچنین بررسی و تحقیق در خصوص بهترین راهکارهای عملی٬ فرصتها و اقدامات لازم برای پیشبرد بهتر قطعنامه حقوق گروههای ملی٬ نژادی٬ مذهبی و زبانی  در برنامه این نشست قراد داشت . این قطعنامه در تاریخ ۱۸ دسامبر ۱۹۹۲ به تصویب کمیسیون حقوق بشر مجمع عمومی سازمان ملل رسیده است . در این نشست کارشناسان در خصوص حق آموزش و تحصیل به زبان مادری در کشورهایی با تنوع زبان گفتگو کردند .

سال گذشته  "ماری اسمیت جونز" آخرین بازمانده بومیان "ایاک" آلاسکا و تنها کسی که می توانست به زبان  این گروه از سرخ پوستان ساکن شمال غرب آمریکا سخن بگوید، در سن ۸۹ سالگی درگذشت. با مرگ او یک زبان دیگر هم در دنیا از بین رفت. از خانم جونز هفت فرزند به جای مانده،  ولی آنها قادر به سخن گفتن به زبان مادری خود نیستند، چون در آلاسکا زبان آنها ممنوع بوده و مردم بومی مجبور بوده‌اند فقط به انگلیسی صحبت کنند. سازمان ملل متحد پیش‌بینی می‌کند که بیش از ۴۰ درصد از زبان های دنیا همانند زبان بومیان " ایاک " در معرض نابودی و فراموشی قرار دارند. برای نجات و حفظ این زبان ها و به منظور " احیای زبان مادری " سازمان ملل در سال 1999 ، روز ۲۱ فوریه برابر با دوم اسفند ماه را "روز جهانی زبان مادری" نامگذاری کرد . هر ساله این سازمان و یونسکو مراسم گوناگونی را برای گرامیداشت این روز در بسیاری از کشورهای جهان برگزار می کنند و از دولت ها می‌خواهند که حق اقوام ساکن کشور خود را برای آموزش به زبان مادری‌شان به رسمیت بشناسند و زمینه تدریس زبان آنها را در نظام آموزشی کشورشان فراهم آورند. به علاوه سازمان ملل سال 2008 را "سال زبان" نامگذاری کرد .

باید در نظر داشت که آموزش به زبانی غیراز زبان مادری موجب سر درگمی کودک در برقراری ارتباط با محیط جدیدی که در آن قرار گرفته ، می شود و این موضوع می تواند تبعاتی همچون افت تحصیلی و عدم  رشد فرهنگی را به دنبال داشته باشد و اینگونه هویت کودک  در معرض تهدید قرار می گیرد. روانشناسان معتقدند که آموزش حداقل در مقطع ابتدایی باید به زبان مادری باشد ، چرا که کودک در پنج سال اول زندگی خود حدود80  درصد از کل اطلاعاتی که می بایست در طول دوره زندگی اش در خانواده بدست آورد را کسب می کند و بعد وارد محیط مدرسه می شود . در واقع مدرسه واسطه میان خانواده و اجتماع به حساب می آید و کودک با حضور در مدرسه برای حضور در اجتماع تمرین می بیند . از آنجاییکه تکلم چیزی نیست غیر از تبدیل افکار و ایده ها و احساسات به آوا ، بیشتر کودکانی که از تحصیل به زبان مادری محروم می شوند ، اعتماد به نفس خود را از دست داده و علاقه خود را نیز به مدرسه از دست می دهند و ما حصل این رخداد  علاوه بر افت تحصیلی ، تاثیرسوء روانی- شخصیتی بر روی این گروه از کودکان می باشد . بر این اساس سطح بیسوادی در چنین جوامعی در مقایسه با جوامعی که افراد فرصت تحصیل به زبان مادری را دارند بالاتر است .

اخیراً پژوهشگران ایتالیایی  کشف کرده اند که زبان مادری در مغز چاپ شده است . آنها یک منطقه مغزی را کشف کرده اند که فعالیت الکتریکی آن می تواند نوع زبان مادری افراد را بدون اینکه نیاز به سخن گفتن باشد، نشان دهد ، این ناحیه که "ناحیه شکل دیداری واژگان" نام دارد و در دایره نرمی شکل چپ کورتکس پس سری- گیجگاهی واقع شده است ، می تواند به طور خودکار شکل حروف و واژگان را تشخیص دهد . در آزمایش کنترل فعالیت بیوالکتریکی مغز مشاهده شد موج اول این فعالیت با عنوان N170  که در منطقه دیداری چپ مغز ظاهر شد ، تفاوت زیادی با موج دوم داشت. موج دوم مربوط به واژه خوانده شده با زبان مادری و یا با زبانی است که پس از پنجمین سال زندگی آموخته شده است. این پدیده نشان می دهد که یادگیری زبان مادری همزمان با یادگیری آگاهیهای مفهومی و هنجاری مثل تجربیات حسی و جسمی توسعه می یابد. نتایج این تحقیقات نشان می دهد زبان مادری فردی که حرف نمی زند، می تواند با پاسخ بیوالکتریکی که این فرد به واژگان می دهد ، درک شود. در حقیقت افراد حتی اگر توانایی سخن گفتن را نداشته باشند، باز مغز آنها زبان مادری را درک می کند و نتیجه این که در حقیقت یکی از مهمترین تفاوتهای میان زبان دوم و زبان مادری در این است که زبان مادری همزمان با یادگیری دنیای پیرامون آموخته می شود درحالی که یادگیری زبان دوم تنها به معنی ترجمهء کنشِ زبانیِ زبان مادری است . با توجه به این کشف مهم اگر بخواهیم لزوم آموزش به زبان مادری را از جنبه علمی هم بررسی کنیم ، آیا می توان کودک را از آنچه که در مغزش حک شده و تداعیگر شناخت و دریافت او از دنیای پیرامون است ، جدا ساخت و او را به اندیشیدن و احساس کردن با زبانی غیر از زبان مادری اش مجبور ساخت؟.

شاید دلیل مخالفت با آموزش به زبان مادری را بتوان این برداشت کلیشه ای و نادرست گروهی که آموزش به زبان مادری را برابر با " تجزیه طلبی " می دانند ، به حساب آورد . اما در این رهگذر می توان از تجربه کشورهایی نظیر هند استفاده کرد که با وجود گوناگونی زبان و تنوع گویشها و لهجه ها ، تمامیت عرضی در این کشور حفظ شده و یا کشور سوئیس و کانادا که چندین زبان به شکل رسمی در آن استفاده می شود .

 کسانیکه با زبان مادری انسانها در می افتند در واقع با عمیق‌ترین جنبه هویت آنها مبارزه می کنند و در این میان تنها تلاش همه اقشار مردم است که می تواند دولتها را متقاعد به پذیرش این مهم بنماید که آموزش و تحصیل و سخن گفتن به زبان مادری حق مسلم تمام افراد و گروههای نژادی است و زبان هر قوم نباید صرفاً محدود به یک ابزار واسطه برای برقراری ارتباط میان گویشگران آن زبان شود .


تارا نیازی

 

 

HOME