دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ -IranSOS- مادر داغ دار دقایقی پیش از اعدام، رضایت داد و مانع از اعدام شد؛ پدری از قاتل فرزندش گذشت؛ اولیای دم مقتولی که چهارده سال قبل…؛ از این دست اخبار مدتی است که به وفور یافت میشود. به گزارش «تابناک»، موج گذشت اولیای دم از قصاص که از پیش از نوروز آغاز شده بود، مدتیست که با قدرت زیاد به پیش میرود و اینقدر اخبار خوش پیرامون آن مخابره میشود که شاید برای کسی چندان عجیب نباشد که از رسیدن این موج به دورترین نقاط کشور و میان اقلیتها و قومیتها بشنود.
گویی لذت بخشش تازه کشف شده که از یکسو عدهای میبخشند و از قصاص چشم میپوشند و در مقابل، عدهای چون ما میشنود، احسنت میگویند و منتظرند این موج از تب و تاب نیفتد و کماکان ادامه داشته باشد؛ هم ادامه داشته باشد و هم از جرم قبح زدایی نشده و در نهایت، شان قانون حفظ شود.
به عبارت بهتر، شرایط فعلی خوب ارزیابی شده و تداوم آن به عنوان هدفی نکو درخواست میشود اما نمیدانیم که راهکار امتداد بخشیدن آن چیست و چه باید کرد تا این اتفاق مثبت ریشه گرفته و درخت بخشش تا سالهای سال اینچنین بار بدهد.
دکتر مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران در این باره میگوید: در ابتدا باید توجه کنیم که بخشش از گذشته به این شکل وجود داشته و چه بسا از هر ده پرونده، پنج شش تای آن به کمک تلاش و کوشش مددکاران اجتماعی به بخشش ختم میشده اما قبلا کمتر به رسانهها راه مییافت و لاجرم کمتر مردم از آن آگاه میشدند و اکنون شرایط تغییر کرده است.
وی میافزاید: در بسیاری از پروندهای قتل غیرعمد، وقتی فشار از روی خانواده جان باختگان برداشته میشد، به یاری مددکاران بسیاریشان رضایت میدادند ولی اکنون این رضایتها رسانهای شده و این خانوادهها به احساس رضایت بیشتری میرسند و در نتیجه چرخه کامل تر شده است، اما به نظر بنده جو زدگی در آن به چشم میخورد و پنج شش ماهه یا کمی بیشتر، غیب میشود و دیگر اثری از آن نمیتوان یافت.
این جامعه شناس با تاکید بر اینکه برای تداوم این روند باید به سراغ زیرساخت های شکل گیری این اتفاقات در جامعه رفت، میگوید: باید بدانیم که بخشش ترحم نیست. برای درک این موضوع باید دقت کنیم که در دو زمان بخشش رقم میخورد؛ یکی در برابر قتل عمد و دیگری در برابر قتل غیر عمد. در قتل عمد که نمیتوان گذشت و حتما باید مجازات اعدام اجرا شود چراکه برای انجام آن برنامه ریزی شده و افرادی که دست به این کارها میزنند، با بخشش خانواده جان باختگان هم نمیتوانند از اعدام بگریزند.
وی میافزاید: از سوی دیگر، باید توجه داشته باشیم که در قتل غیر عمد، مجازات اعدام اشتباه است و به همین دلیل نمیتوان از گذشت سخن به میان آورد. اگر این قانون تصحیح شود، دیگر قصاص برای قتل های غیر عمد نخواهیم داشت که بحث گذشتن یا نگذشتن از آن مطرح شود؛ همانگونه که در دیگر کشورها عمل میشود و در کشور ما نیز پیش از انقلاب این گونه بود.
این استاد دانشگاه در ادامه میگوید: اگر بدانیم که قتل غیر عمد مانند کشتن فردی در تصادف، وارد آوردن ضربهای کنترل نشده در دعوا که منجر به مرگ میشود و امثال اینها قتل نیستند و میتوان با جریمه و زندان افراد را تنبیه کرد و به جامعه بازگرداند، آن زمان باید سراغ شناسایی چرایی بوجود آمدن این قتلها برویم و آن ها را رفع کنیم تا کار به اینجا نرسد.
اقلیما میافزاید: اگر شایسته سالاری و پاسخگویی همان گونه که رهبر انقلاب تاکید دارد، مورد توجه قرار گرفته و عمل شود، آن زمان چنین قتل هایی رخ نخواهند داد و به شدت از شمارشان کاسته خواهد شد چراکه فشار از روی مردم کاسته میشود؛ فشاری که مثلا در زمان تصویب حقوق برای سال جدید مورد توجه قرار نگرفته و با افزایش حدود صد هزار تومانی، مردم را به فقر سوق میدهد چراکه تورم هم اکنون ۳۵ درصد است اما افزایش حقوق ۲۵ درصد به تصویب رسیده، چون شایسته سالاری رعایت نشده است. آیا در پایان سال کسی از ایشان میپرسد که چرا تورم افزایش یافت و شما کمتر از رشد تورم، افزایش حقوق دادید؟
وی ادامه میدهد: از این دست مثال ها بسیار است که اگر مورد توجه قرار گیرند، در پایان سال باید وزیر را ده بار اعدام کنند چون جامعه را به هم ریخته و مطابق برنامه عمل نکرده است. اگر افراد بتوانند حق خود را مطالبه کرده و بگیرند، دیگر جنون آنی به کسی دست نخواهد داد که ناخواسته کسی را بکشد، در رانندگی بی دقتی کرده و با کسی تصادف کند و… و همه اینها به این دلیل رخ میدهند و تکرار میشوند که پاسخگویی پی گرفته نمیشود وگرنه این گونه نبود.
اقلیما میگوید: اگر استادی که نمره دلخواه میدهد، مورد بازخواست قرار گیرد، خبرنگاری که مینویسد تامین مالی داشته باشد و دست و دلش از نوشتن نلرزد، اگر کسی به اسلام و حقوق شهروندی تکیه کرده و در زندگی شخصی مردم تفحص نکند، تفتیش نکند و … آن زمان فشار ها از روی مردم کم خواهد شد و کسی نخواهد گفت: «حرفمان را به چه کسی بگوییم؟»
رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران با طرح این پرسش که «چرا این همه کارهای خطرناک میکنیم که به قتل های غیر عمد منجر میشود» در پاسخ میگوید: طبیعیست زمانی که هیچ مسئولی پاسخگوی کارهای خود نیست، وقتی سالانه ۸۰۰ هزار بیکار با مدرک لیسانس از دانشگاه ها به جامعه سرازیر میکنیم، وقتی بسیاری دخل و خرجشان همخوانی ندارد، حمایت شغلی لازم را دریافت نمیکنند و غیره، باید انتظار داشته باشیم که دزدی از کار صورت گیرد، اعتیاد فراگیر شود، جنون آنی بروز کند و این همه قتل غیر عمد رقم بخود.
اقلیما با تاکید بر اینکه برای پایدار کردن موج رضایت دادن مردمی باید علت های بروز آن شناسایی شده و تلاش برای رفع و رجوع آنها در دستور کار قرار گیرد، میگوید: باید در کنار شایسته سالاری و پاسخگویی که زیرساخت های لازم را فراهم میآورند، در گام نخست قتل های غیر عمد را از شمول قصاص خارج کنیم چراکه از نظر شرعی و دینی هم این موارد قصاص ندارند. اسلام میگوید کسی که سفیه است، قصاص ندارد. جنون آنی هم همان سفاهت است. یا در مواردی که کسی با تخطی از سرعت قانون جان کسی را میگیرد، تقصیر وی تخلف از قانونی در راهنمایی و رانندگی است که برای آن جریمه چند ده هزار تومانی در نظر گرفته شده؛ باید مانع رسیدن چنین تخلفی به اعدام شویم و به جریمه و زندان برای آن کفایت کنیم.