جمعه ۰۲ خرداد ۱۳۹۳ -IranSOS- پیام کمپین هنرمندان و نویسندگان و این هم پرسش ما از «دولت تدبیر و امید» – که کنسرن های نفتی را «محرم تر» می داند از مردم مان پیرامون چند و چون «قراردادهای جدید نفتی»، و نیز گفتگوهای پشت پرده در عمان با «مستکبران» درباره ی آینده ی ایران- آن هم با یاری از دفتر تحکیم وحدت، که همزمان بود با روی کار آمدن دولت اصلاحات و دنبال گیری سیاست های ورشکسته ی «سردار سازندگی»:
«در پیِ “درز کردن” گفتگویی میان وزارت خارجه ایران و انگلیس و بحث هایی که از پایان سال ۷۵ آغاز شد و “چنــــــــــد ماهی” به درازا انجامید، دفتر تحکیم وحدت کمی پس از گزینش خاتمی با صدور بیانیه ای، از مسئولان قضایی و مقننه و اجرایی خواست، پرونده ی “مذاکره ی خفت بار و ذلیلانه ی آقای محمد جواد لاریجانی را که در زمان انتخابات ریاست جمهوری مسکوت” گذاشته شده بود، به جریان اندازند و به محاکمه ی علنی او اقدام کنند. بنا به گزارش رسانه ها چند ماه پیش از انتخابات، وی با نیک براون، عضو ارشد وزارت خارجه ی انگلیس و رییس خاورمیانه ی وزارت خارجه آن کشور پیرامون “انتخاب جانشین برای هاشمی” گفتگوهایی داشته بود. کوشش برای دستیابی به چند و چونِ این “توافقات” هیچگاه برآیندی نیافت. واکنش محمد یزدی “”رییس عدلیه” ی رژیم ولایت فقیه گویاتر از هر چیزی بود، وقتی علیرغم سیل “اعتراض ها” برای رسیدگی به صحبت های فاش شده، اعلام کرد: بررسی مصاحبه ی لاریجانی در لندن مربوط به دستگاه قضایی نیست».
اصل پیام کمپین هنرمندان و نویسندگان
همزمان با رایزنی های نظام ولایی با کنسرن های نفتی پیرامون پیمان نامه های «مجهول و طولانی»، موج خصوصی سازی ها بالا می گیرد و یورش به جنبش های کارگری و دانشجویی و زنان دامنه تر می گردد. چرخش های کمابیش نوین در سیاست های اقتصادی-سیاسی جمهوری اسلامی آشکارا در ستیزند با منافع ملی ما: چه در پهنه ی کشوری، و چه در گستره ی منطقه ای-جهانی. بیهوده نیست که در مخالفت با این رویکردها که منافع توده ها و امنیت ملی را به خطر می اندازند، واکنش های اعتراضی فرامی گسترد. در این زمینه واکنش کارگران رزمنده ای که این بار «مراکز تصمیم گیری کلان» را نشان گرفته اند، نمونه وار است.
در دادخواست نوین شماری از سندیکاها و نهادهای کارگری می خوانیم: «ما خواهان حضور موثر نهادها و نمایندگان واقعی کارگران در “مراکز تصمیم گیری کلان!!!” به ویژه مراکز امور کارگری و بازنشستگان کارگری هستیم (افزوده ی ما: و نیز دولت، مجلس، دادگستری، آموزش و غیره) … گسترش فقر و فلاکت و بیکاری و شکاف طبقاتی ناشی از اجرای سیاست های آزادسازی قیمت ها و گسترش خصوصی سازی بر مبنای روش های صندوق بین المللی پول و بانک جهانی که نتایج شرم آمیز آنرا حتی در کشورهای اروپایی شاهد هستیم، محکوم کرده و خواستار حمایت های همه جانبه اقتصادی و اجتماعی از کارگران و زحمت کشان و اقشار ضعیف اجتماعی که به علت گناه کاری مدیران گرفتار شده اند، هستیم … بازنده اصلی جنگ و خون ریزی و نظامی گری طبقه کارگر و زحمت کشان و اقشار ناتوان اجتماعی هستند. بنابراین ما نیز همراه و هم صدا با همه کارگران و زحمت کشان و صلح دوستان جهان خواهان پایان جنگ و جنگ طلبی و گسترش صلح و عدالت و آزادی در سراسر جهان هستیم».
در پاسخ به این گونه خواست های ملی، دمکراتیک، دادخواهانه و صلح جویانه است که سرکوب ها و کشتارها فرامی شتابند: چه در سیاهچال های ولایی، و چه در یکان های اقتصادی- آموزشی. برگزاری بزرگترین رزمایش پس از خیزش هشتاد و هشت از سوی نیروهای بسیجی-سپاهی برای مقابله با اعتراض های احتمالی را نیز می بایست نشانی دانست از مخالفت روزافزون توده ها با این سیاست های خانمانسوز، و نیز تنگ تر شدن پایگاه اجتماعی ولاییان. یورش گسترده تر به کنشگران جنبش کارگری نیز نمایی است از لرزش های نوین در بنیان های نظام.
برای ژرفا دادن به جنبش بالنده ی کارگری، بجاست افزون بر گزینش تاکتیک ها و شعارهای پیشین، از رویکردها و آزمون های پاره ای از کارخانه ها که در گذشته نه تنها دست به اعتصاب زده، بلکه ساعت ها خیابان ها را به تصرف در آوردند، بهره گرفت. کوشش برای اعتصاب همـــــــــــــــــزمان در یکان های کوچک و بزرگ اقتصادی در سراسر کشور بر گرد چند خواست بسیار مشخص و دارای توان بسیجی بالا (از آن میان در مخالفت با رد شکایت کارگران به حداقل دستمزدها) نیز می تواند راهکاری باشد برای ژرفا دادن به جنبش. همان گونه که جنبش ملی شدن نفت و انقلاب مردمی بهمن به اثبات رسانده اند، تا زمانی که اعتصاب های پراکنده ی کارگری و دانشجویی و زنان به اعتصاب های همگانی و سراسری در یکان های اقتصادی و آموزشی و غیره نیانجامند، به دشواری می توان به این «شب سیاه» پایان داد.
پس از بیش از یکصد سال پیکار بی گسست، و علیرغم همه ی سنگلاخ ها و راهبندهای درون و برون مرزی، در این بزنگاه تاریخی گاه آن است که «پایینی ها» خانه ی مشترک و دیرپا، اما تاریک مان را، آفتابی کنند و بر دوران «توحش و بربریت» استعماری-نواستعماری نقطه ی پایان بگذارند. ما «نود و نه درصدی ها» این بار بر خلاف گذشته ها، نه تنها در مرحله ی سرنگونی «ابلیس ها» و «دیوها»، بلکه در برش پس از آن نیز، پرچمدار خستگی ناپذیر پیکار خواهیم ماند و جنبش را نیرومندانه و دلاورانه و هشیارانه به پیش خواهیم راند. آری، اگر ماه ها پیش از «بهار عربی» و «جنبش اشغال وال استریت»، خیابان های «رشک برانگیزمان» را به جهانیان هدیه کردیم، این بار با عزمی راسخ تر می رویم تا «کارخانه های رشک برانگیزمان» را به جهانیان ارمغان دهیم . به گفته ی یکی از رهبران جنبش کارگری کنونی ایران «باید کاری کنیم کارستان»: در هر یکان اقتصادی دست کم یک کمیته ی مخفی اعتصاب!
و این هم در پایان پرسش ما از «دولت تدبیر و امید» – که کنسرن های نفتی را «محرم تر» می داند از مردم مان پیرامون چند و چون «قراردادهای جدید نفتی»، و نیز گفتگوهای پشت پرده در عمان با «مستکبران» درباره ی آینده ی ایران- آن هم با یاری از دفتر تحکیم وحدت، که همزمان بود با روی کار آمدن دولت اصلاحات و دنبال گیری سیاست های ورشکسته ی «سردار سازندگی»:
«در پیِ “درز کردن” گفتگویی میان وزارت خارجه ایران و انگلیس و بحث هایی که از پایان سال ۷۵ آغاز شد و “چنــــــــــد ماهی” به درازا انجامید، دفتر تحکیم وحدت کمی پس از گزینش خاتمی با صدور بیانیه ای، از مسئولان قضایی و مقننه و اجرایی خواست، پرونده ی “مذاکره ی خفت بار و ذلیلانه ی آقای محمد جواد لاریجانی را که در زمان انتخابات ریاست جمهوری مسکوت” گذاشته شده بود، به جریان اندازند و به محاکمه ی علنی او اقدام کنند. بنا به گزارش رسانه ها چند ماه پیش از انتخابات، وی با نیک براون، عضو ارشد وزارت خارجه ی انگلیس و رییس خاورمیانه ی وزارت خارجه آن کشور پیرامون “انتخاب جانشین برای هاشمی” گفتگوهایی داشته بود. کوشش برای دستیابی به چند و چونِ این “توافقات” هیچگاه برآیندی نیافت. واکنش محمد یزدی “”رییس عدلیه” ی رژیم ولایت فقیه گویاتر از هر چیزی بود، وقتی علیرغم سیل “اعتراض ها” برای رسیدگی به صحبت های فاش شده، اعلام کرد: بررسی مصاحبه ی لاریجانی در لندن مربوط به دستگاه قضایی نیست».
با درودهای گرم به کارگران و پیکارگران درون مرز که :
علیرغم شرایط بسیار سخت امنیتی – نظامی
علیرغم سرکوب ها و کشتارهای پی در پی
علیرغم جو وحشت و مرگ
بی گسست حماسه می آفرینند!
کمپین هنرمندان و نویسندگان و کنشگران حقوق بشر
بیست و هشت اردیبهشت نود و سه – پیام شماره ۳۰ به یاران و رزمندگان درون مرز
پشتیبانان کمپین
http://www.farakhan-iran.com/html/poshtibanan.html
پیام ها به رزمندگان
http://www.farakhan-iran.com/html/payamha.html
بیانیه ها
http://www.farakhan-iran.com/html/bayanieha.html