دولت روحانی و مسئله‌ای به نام «حقوق بشر» 

وحید پوراستاد – 
پس از انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران نگاه فعالان و سازمان‌های حقوق بشری به دولت جدید دوخته شده که رئیس جمهور جدید ایران چه موضعی درباره مسایل حقوق بشر خواهد گرفت.

در هفته‌های گذشته احمد شهید که از سال ۲۰۱۱ میلادی توسط شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به عنوان گزارشگر ویژه در  ایران انتخاب شده است نامه‌هایی به دفتر حسن روحانی ارسال کرده و از رئیس جمهور جدید درخواست کرده با سفرش به ایران و تهیه گزارش موافقت کند.



هرچند عباس عراقچی، سخنگوی وقت وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد احمد شهید را گزارشگری منصف نمی‌دانند و او بیشتر در نقش یک اپوزیسیون ظاهر می‌شود. آقای عراقچی همچنین گفت اقدامات احمد شهید اصلاً برای ما قابل فهم و پذیرش نیست که ایشان خارج از چارچوب وظایف با افرادی ملاقات کنند در جاهایی مصاحبه کنند و در مجامعی حاضر شوند که مربوط به مسئولیت ایشان نیست. سخنگوی وقت وزارت امور خارجه اعلام کرد اجازه سفر احمد شهید را به ایران نمی‌دهند.

رئیس قوه قضائیه ایران هم در تاریخ ششم شهریور ماه با اشاره به نامه اخیر احمد شهید به حسن روحانی گفت البته همه ما از انتخاب حسن روحانی خوشحالیم ولی خوشحالی گزارشگر ویژه حقوق بشر وجهی ندارد. چرا که به تعبیر او ارزش‌های دینی و بنیان‌های قانون اساسی و قوانین حقوقی و قضایی نظام اسلامی ایران با آمدن و رفتن رئیس جمهور تغییر نمی‌کند.

محمد جواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه هم پنجم شهریور ماه از اینکه گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران از رسانه‌ای به رسانه دیگر می‌رود به شدت انتقاد کرد و او را هنرپیشه‌ای تبلیغاتی خواند که علیه جمهوری اسلامی ایران عمل می‌کند.

در برنامه دیدگاه‌های این هفته به بررسی نگاه دولت حسن روحانی به مسایل حقوق بشر می‌پردازیم. در این برنامه با سه کارشناس و فعال حقوق بشر این موضوع را بررسی می‌کنیم: تقی رحمانی، فعال و تحلیل‌گر سیاسی در پاریس، الهه شریف‌پور (هیکس) مدیر اجرایی همیاران برای حقوق بشر در نیویورک و عبدالکریم لاهیجی رئیس فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر.
 

در ابتدا با آقای تقی رحمانی شروع می‌کنیم و این سئوال را می‌پرسیم که آقای روحانی که در طول این مدت از گفت‌وگو و مذاکره با دنیای غرب بر سر مسایل اختلافی سخن گفته‌اند اما سخنگوی وزارت خارجه ایشان اعلام کرده که ما به آقای احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران اجازه ورود نمی‌دهیم و به نوعی باب گفتگو را فعلا بستند. شما در این باره نظرتان چیست؟ 

به نظر من کاری صورت نگرفته. ولی اگر من خودم را بخواهم بگذارم جای این سیستمی که در حال حاضر هست آقای روحانی یک بوروکراتی است با لابی در درون حاکمیت و تلاش می‌کند که حتی زندانیان و رهبران جنبش سبز را آزاد کند. از یک طرف دیگر اجازه ورود احمد شهید با هماهنگی با رئیس قوه قضائیه باید صورت بگیرد و مواضع رئیس قوه قضائیه الان تند و گاهی خیلی افراطی و در  عین حال با مغلطه در موضوع حقوق بشر است و با شاهد مثال‌هایی که می‌آورد مدام حقوق بشر حمله [می‌کند].

به این خاطر این موضع در درون حاکمیت اگر باشد قابل نقد [است]. ولی یک مشکلی که در حکومت جمهوری اسلامی در میان اصلاح‌طلبان وجود دارد، اینها دنبال امنیت دولت اند و در مقابل راست‌ها که دولت امنیتی می‌خواهند به وجود بیاورند. امنیت دولت کمتر به مسایل مدنی توجه می‌کند. ولی باید توجه کنند همین هم پاشنه آشیل‌شان خواهد [بود]. چون برای حتی معامله با جناح راست افراطی به حمایت مردم نیاز دارند و حمایت حقوق مردم به اصطلاح به نفعشان خواهد بود و مسئله حقوق بشر یک مسئله مردمی است.

مسئله دوم. به نظر من اگر آقایان راست می‌گویند… این را باید حقوق‌دان‌هایی مثل آقای لاهیجی و حقوق‌دانان دیگر توضیح دهند مثل خانم هیکس (شریف‌پور) در وهله دیگر وقتی اینها می‌گویند این گزارش سیاسی است اجازه بدهند آقای احمد شهید بیاید حرف‌های اینها را هم گوش بکند خود به خود به تعادل می‌رسد. یعنی صرفا با یک اتهام که مسئله‌ای حل نمی‌شود. این روش به اصطلاح روش جواب‌ناداده‌ای است. ولی من یک مقدار هم خودم را جای آنها می‌گذارم به نظر من آقای روحانی دنبال لابی‌هایی هست و الان هم بحث‌هایی هست که بتواند افراد را آزاد کند. ولی این به نظر من با رفتار تعامل با جهان و جامعه جهانی هماهنگ نیست.

آقای لاهیجی، صحبت‌های آقای رحمانی را شنیدید. من می‌خواهم ببینم که به هر حال آقای روحانی در صحبت‌های خودش در کنفرانس‌های خبری بحث از گفتگو که می‌کند سعی می‌کند حداقل در زبان و ادبیات این مسئله را رعایت کند که ما اهل گفتگو هستیم. اما در این مورد حتی با این زبان هم صحبت نشد و خیلی رسما و علنا اعلام شد که اجازه ورود به آقای احمد شهید را نمی‌دهیم چون آدم منصفی نیست. شما نگاهتان به این قضیه چیست؟ 

نخست من باید یادآوری کنم که جمهوری اسلامی با آقای احمد شهید مذاکره می‌کند منتها در ژنو. یعنی رئیس هیات نمایندگی جمهوری اسلامی بارها و بارها با آقای احمد شهید به درخواست آقای احمد شهید گفتگو کرده. بنابراین این یک دروغ بزرگی است که بگویند ما با احمد شهید گفتگو نمی‌کنیم. ولی نمی‌خواهند پای احمد شهید به ایران برسد. به لحاظ اینکه در گذشته گزارشگرهای دیگری که رفتند دیدند که رسیدن پای گزارشگر به ایران یعنی بیرون آمدن بسیاری از خبرهایی که ما به جامعه بین‌المللی می‌دهیم و هیئت جمهوری اسلامی چه در داخل و چه در خارج همیشه تکذیب می‌کند و با رفتن گزارشگر ویژه خب مسلم می‌شود که این اخبار و این گزارش‌ها واقعیت دارد. با بازدید از زندانها، با گفتگو با زندانیان و دیگر مسایل.
دوم اینکه این با جمهوری اسلامی نیست که بگوید آقای احمد شهید از حوزه بیطرفی خارج شده و… به خاطر اینکه تشخیص سندیت یا بی‌اعتباری گزارش گزارشگر ویژه با همان مرجعی است که گزارشگر ویژه را تعیین کرده یعنی با شورای حقوق بشر. ولی به عقیده من مسئله عمیق‌تر از اینهاست. مسئله این است که در موازنه قوا بین دولت چه به ریاست آقای روحانی باشد و چه با دیگران… این را به تجربه دوران آقای خاتمی می‌گویم. برای اینکه در دوران آقای خاتمی بود که پای گزارشگران ویژه به ایران باز شد و گفته من بر اساس تمام گزارش‌هایی است که بعدا علاوه بر گزارش‌های کتبی خصوصی به من دادند. و از جمله دوستم آقای لویی ژوانه، رئیس گروه کاری مربوط به بازداشت‌های خودسرانه.

واقعیت این است که در این موازنه قوا که بین قوه قضاییه و دولت از یک طرف و بعد نهادهای امنیتی و قوه قضاییه… شما این خبر چند روز اخیر را ملاحظه کنید رونقی ملکی که الان در شرایط بسیار خطرناکی زندگی می‌کند. بالاخره ناگزیر می‌شوند او را به بیمارستان می‌فرستند. ولی چند ساعت بعد یک عده پاسدار می‌روند از بیمارستان در می‌آورند و برمی‌گردانند زندان. یعنی می‌خواهم بگویم روابط و موازنه قوا در جمهوری اسلامی خیلی پیچیده‌تر از این است که آدم بتواند به همین صورت از دور قضاوت کند که آیا آقای روحانی یا رئیس دولت دیگری که بخواهد تغییراتی بدهد قادر به انجام این تغییرات خواهد بود یا نه. متاسفانه تجربه دوران آقای خاتمی در خاطر من هست. و من را نسبت به تحقق برنامه‌هایی که آقای روحانی به طور کلی در ارتباط با وضعیت آزادی‌ها و به قول خودشان حقوق شهروندی و دیگر مسایل در دوره ریاست جمهوری داده، زیاد خوشبین نمی‌کند.

آقای لاهیجی، در صحبت‌هایتان به مسئله گزارشگران قبلی اشاره شد. در حالی که هم آقای گالیندو پل، همین کاپیتورن در گزارش‌هایی که به ایران می‌آمدند و گزارش می‌دادند وقتی که می‌توانستند وارد ایران شوند خب هم نشانه‌ای از تعامل جمهوری اسلامی با گزارشگران بود و هم گزارش‌های به نسبه معتدل‌تری بود. فکر نمی‌کنید اگر آقای احمد شهید به ایران بروند گزارش‌های متعادل‌تری را صادر کنند، برخلاف صحبت شما که گفتید اگر به ایران برود جمهوری اسلامی نمی‌خواهد به آن چیزهایی که می‌خواهد دسترسی پیدا کند؟ 

مسئله گزارش تند و ملایم نیست. مسئله گزارش مبتنی بر واقعیت‌هاست. یعنی بر دلایل و مستندات. آقای احمد شهید تعداد اعدام‌ها را از خودش استخراج نمی‌کند. تعداد اعدام‌هایی که جمهوری اسلامی می‌کند هرچند که جمهوری اسلامی آمار نمی‌دهد ولی از لابه‌لای خبرهایی که در روزنامه‌های ایران در می‌آید استخراج می‌شود توسط سازمان‌های حقوق بشر به آقای احمد شهید داده می‌شود و آقای احمد شهید آن را در گزارشش می‌آورد. مسئله بدرفتاری، شکنجه زندانی‌ها، با بازداشت‌شدگان به ویژه پس از وقایع انتخابات چهار سال پیش را آقای احمد شهید مستند کرده به شهادت کسانی که در خارج از کشور بوده. از این نوع مسایل. من می‌گویم که جمهوری اسلامی با ندادن ویزا به آقای احمد شهید همیشه این دستاویز را برای خودش حفظ کرده که بگوید نه آقا اینها ارقامی است که مبتنی بر هیچ سند و مدرک و واقعیتی نیست. ولی وقتی آقای احمد شهید به ایران برود، به داخل زندان‌های ایران برود  و آنجا زندانی‌ها شهادت مستقیم به آقای احمد شهید بدهند یا خانواده‌هایشان و دیگران و همه مسایل نقض حقوق بشر، دیگر این حربه را از دست جمهوری اسلامی خواهد گرفت.

خانم شریف‌پور، شما فکر می‌کنید چه تفاوتی است بین گزارش‌ها و عملکرد و حتی رفتار آقای احمد شهید با گزارشگران سابقی که وارد ایران می‌شدند، آقای گالیندوپل و آقای کاپیتورن بین این افراد تفاوت‌هایی وجود دارد که به هر حال جمهوری اسلامی در آن دوره‌ها به این دو گزارشگر اجازه ورود به ایران داد اما در مقابل آقای احمد شهید حتی دولت آقای روحانی رسما و علنا اعلام می‌کنند که حق سفر ندارند. 

من اگر اجازه داشته باشم به چند مسئله که در صحبت‌های آقای رحمانی و استاد بزرگوار آقای دکتر لاهیجی اشاره شد… اگر اجازه داشته باشم… دولت آقای روحانی هنوز بعد از سفرشان به نیویورک و بعد از حضور هیات نمایندگی ایران در شورای حقوق بشر وقت دارد که عکس‌العملی نشان بدهد به سفر آقای احمد شهید به  ایران. ما در طول ۳۴ سالی که از عمر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران می‌گذرد، آقای احمد شهید چهارمین گزارشگر ویژه بررسی حقوق بشر در ایران است. و همانطور که آقای دکتر لاهیجی هم فرمودند گزارشگران ویژه موضوعی به ایران سفر کردند. گزارش آقای کاپیتورن، آقای گالیندوپل بعد از سفر از ایران… من با شما کاملا هم عقیده نیستم که موضعی معتدل‌تر گرفتند. باید دید هدف از سفر یک گزارشگر و تعیین یک گزارشگر ویژه برای سفر به یک کشوری در درجه اول چی هست.
مسئله ارزشی وجود یک گزارشگر ویژه این است که برود و یک گفتمانی با مقامات جمهوری اسلامی ایران باز کند و کمکی کند که این معضلات و مشکلاتی که در این گزارش‌ها بهش اشاره شده… ما از این بالاتر نداریم که در سه سال گذشته دبیرکل سازمان ملل متحد هم گزارش ویژه‌ای راجع به وضعیت وخیم نقض حقوق بشر در ایران به مجمع عمومی هر سال ارائه می‌کند. مسئله این نیست که آقای احمد شهید برود ایران از یک زندان یا دو زندان بازدید کند وگزارشی بنویسد. ما هیچکدام یادمان نرفته که آقای گالیندوپل به زندان اوین رفت دیوارهای اوین را رنگ کردند و حتی کسی که با آقای کاپیتورن صحبت کرده بود بعدها در زندان اوین اعدام شد. دوای درد ایران سفر آقای احمد شهید به ایران نیست.

از آنجا که شما فرمودید موضع آقای روحانی هنوز موضع‌گیری نکرده ولی آقای احمدی‌نژاد روز اولی که پایش را گذاشت به نیویورک گفت مسئله حقوق بشر نخ‌نما شده. در طول هشت سالی که زمام قدرت را در ایران به دست داشت هیچ اهمیتی به مسئله حقوق بشر نمی‌داد. گزارشات آقای احمد شهید همگی صحیح و کامل هست. اگر ذره‌ای اگر مسئله‌ای در این گزارشات بود که خلاف واقع بود مقامات جمهوری اسلامی می‌توانستند به راحتی آقای احمد شهید و کمیساریای عالی حقوق بشر و شورای حقوق بشر را در مجامع بین‌المللی اعلام کنند که این گفته‌ها گفته‌های دقیقی نیست و کذب محض است. ولی عملکرد آقای احمد شهید متاسفانه به دلیل این که نتوانسته به کشور ایران برود به نظر من به نظر کسی که دوشادوش بقیه در انتخاب یک گزارشگر ویژه سعی خودش را کرده و همیشه گفته که اهمیت خاصی دارد که ایران یک گزارشگر ویژه داشته باشد، عملکرد آقای احمد شهید عملکردی نبوده که برای کسی که برای پیشبرد و ارتقای حقوق بشر سعی کند که یک گفتمان با مقامات جمهوری اسلامی ایجاد کند. هم آقای دکتر لاهیجی و هم آقای رحمانی می‌دانند که مقامات کمیساریای عالی مستقیما با آقای لاریجانی، مستقیما با ستاد حقوق بشر در تماس هستند.

دولت جمهوری اسلامی، قوه قضائیه از خانم ناوی پیلای دعوت کرده، کمیسر عالی حقوق بشر، که به ایران برود. همه این ارتباطات هست در ژنو. ولی متاسفانه، این نظر شخصی من است، که وقتی که من یک مثالی برای شما می‌زنم… اگر وقت باشد… زمانی که من در سال ۹۶ همزمان که آقای کاپیتورن در ایران بودند، در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، آقای عابد حسین و بقیه گزارشگرها هم بودند، من به عنوان نماینده سازمان نظارت بر حقوق بشر هم به ایران دعوت شده بودم برای بررسی وضعیت حقوق بشر قبل از انتخابات مجلس پنجم. من در یک روزی از آقای عابد حسین گزارشگر ویژه آزادی بیان خواستم که اگر امکان داشته باشد از تسهیلات سازمان ملل استفاده کنم از دفتر سازمان ملل در تهران و همراه ایشان نه در ملاقات ایشان بلکه همراه وسیله نقلیه ایشان به قم بروم چون من هم مایل بودم که با مرحوم آیت‌الله منتظری که در حصر بودند در آن زمان ملاقات جداگانه‌ای داشته باشم. آقای عابد حسین به من گفتند در آن زمان که الهه اگر تو با ماشین من بیایی بعدا حمل بر این خواهد شد که من تحت نفوذ نماینده سازمان دیدبان حقوق بشر هستم و باید استقلال خودمان را حفظ کنیم.

آقای احمد شهید موضع‌گیری‌هایی که می‌کنند، حضورهایی که در بعضی جلسات و پنل‌ها حضور به هم می‌رسانند من در گزارش ایشان هیچ نقطه ضعفی نمی‌بینم. در عملکرد ایشان هست. به عنوان مثال دنیا دنیای تغییر یافته دنیای دیجیتالی شده. دنیای تلویزیون و ماهواره شده. وقتی که یک اپوزیسیون کسی که معتقد هست به براندازی جمهوری اسلامی از طریق مسالمت‌آمیز و هیچ انتقادی هم در آن نمی‌بینم، وقتی عنوان می‌کند که روز گذشته با آقای احمد شهید ملاقات کرده علنا و عکس‌هایش هم هست و بعد می‌گوید که گزارش من سازمان من کاملا در گزارش آقای احمد شهید انتقال پیدا کرده، این بهانه را… توجه داشته باشید که این بهانه را می‌دهد دست مقامات جمهوری اسلامی که بگویند آقای احمد شهید سیاسی عمل می‌کند. که اگر آقای احمد شهید محافظه‌کاری بیشتری ملاقات‌هایشان را… محل ملاقات‌هایشان را… نوع ملاقات‌هایشان را انتخاب کنند بهانه‌ها را از دست جمهوری اسلامی می‌گیرند.

آقای رحمانی، شما صحبت‌های خانم شریف‌پور را شنیدید. شما فکر می‌کنید آیا این انتقاداتی که در بخش‌هایی از عملکرد آقای احمد شهید خانم شریف‌پور گرفتند، آیا بخشی‌اش به عملکرد خود دولت و حاکمیت جمهوری اسلامی بر نمی‌گردد؟ 

بله. دولت جمهوری اسلامی باید بپذیرد که آقای احمد شهید برود آنجا و ببیند. ولی یک تجربه‌ای من بگویم به عنوان این که آقای کاپیتورن آمد توی زندان و آن موقع من زندان بودم. گالیندوپل همچنین این آقای لویی ژوانه هم زندان بودم. ببینید. نسبت حقوق بشر با جامعه ما و زندان… حقوق بشر باعث شد ما را خفه نکنند. ولی توجه حقوق بشر باعث شد بخش افراطی حکومت ما را بیشتر تحت فشار قرار داده. ولی خوبی اش این بود که مصونیت‌های جانی برای بعضی زندانی‌ها ایجاد شد. تضمین‌هایی که بیشتر داغان نکنند و بیشتر زخمی نکنند. یک فشار من می‌گویم موثر. رفتار فعالان حقوق بشری به خصوص ایرانی‌ها یک حرکت موثر…  در درون جمهوری اسلامی یک بازی است معمولا وقتی اصلاح‌طلبان می‌آیند فضا بازتر می‌شود. به نظر من تندروها که الان در قوه قضاییه دست بالا را دارند همچنان می‌خواهند آن فضای هشت سال پیش را حفظ کنند. آنها دارند الان با این زبان حرف می‌زنند. منطق آقای لاریجانی گمان نکنم منطق آقای روحانی باشد. به مرور زمان آقای روحانی هم باید تجربه کند به این سمت برود که فضا را باز کند. این به نظر من یک مقدار زمان می‌خواهد.

آن موقع اگر این زمان وجود داشت جمهوری اسلامی می‌تواند در مقابل ادعاهایی که از طرف آقای احمد شهید غلط می‌داند بیاورد و در مورد آن قضاوت نهایی صورت بگیرد. ولی این منظر را هم باید نگاه کنید که یک مقدار درک خارجی‌ها به میزان اختیارات این قوا در ایران مشخص نیست. مثلا رئیس جمهور در ایران یک جاهایی اصلا اختیار ندارد و چندان نمی‌تواند بازیگر باشد. الان مثلا من گفتم. اول هم توضیح دادم که ایشان الان در صدد آزادی زندانیان جنبش سبز و برداشتن رفع حصر آن سه نفر است و تلاش هم کرده. ولی خب حیطه مسئولیتش نیست. این به لابی‌گری‌ها، مانور خاص جامعه مدنی نیاز دارد و همچنین درخواست نهادهای حقوق بشری. یک مقدار به نظر من پیچیده است و یک مقدار هم این مسئله زمان بر است ولی دقت هم باید بکنید. تناسب قوای سیاسی در ایران به نحوی است که اگر آقای روحانی برود افراد تندتر و افراطی‌تر مثل احمدی‌نژاد حاکم خواهند شد. آقای روحانی هم با چالش‌های زیادی مواجه است. این چالش‌ها نیاز دارد راه حل‌هایی هم برای حل مسئله ارائه دهیم. البته حقوق‌دانها و آنها که واردند درخواست درست حقوقی دارند. مجامع جهانی درخواست حقوقی دارند. ولی آنها که نگاه سیاسی دارند نه حقوق بشر سیاسی باید راهکارهایی هم ارائه دهند طرح کنند که اگر آقای روحانی توانست انجام بدهد و اگر نتوانست پاسخگو باشد.

ما الان در حقیقت وارد این دوره و این مقطع و این نوع چالش با دولت روحانی هستیم و به خصوص آن نگاه افراطی که بخشی در قوه قضائیه هنوز وجود دارد و دوست هم دارد که اصلا کل بازی به هم بخورد و مواضع آقای لاریجانی معاون حقوق بشر قوه قضاییه که دیگر اظهر من الشمس است و جای مثال زدن نیست. ایشان اصلا حقوق بشر را ملعبه می‌داند و نگاهش به حقوق بشر اصلا یک نگاه منفی است و هرجا هم لازم باشد به نفعش باشد بهش استناد می‌کند. به این گزارش‌های عفو بین‌الملل در کشور آمریکا اینها استناد می‌کنند. وقتی به ایران می‌رسد می‌گویند سیاسی است. این مشکل هم هست و وجود دارد. ولی به نظر من باید رفت جلو و الان به یک راه حل‌های تعاملی طرح کرد. مسئله حقوق بشر را به شکل‌های تعاملی که بشود این بندها را تغییر داد و قوانین را در ایران بشود تغییر داد، بهش نگاه کرد و به چالش کشید.

آقای لاهیجی، در یکی دو دهه اول انقلاب قبل از اینکه مسئله هسته‌ای مطرح شود غربی‌ها بیشتر به مسایل حقوق بشر در ایران اهمیت می‌دادند. الان هم گویا دولت جمهوری اسلامی فهمیده که الان اولویت دنیای غرب مسئله هسته‌ای است و مسئله حقوق بشر در ایران از اهمیت کمتری به نسبت آن برخوردار است. آیا از این فضا دولت جمهوری اسلامی نمی‌تواند استفاده کند که به نسبت به مسئله حقوق بشر کم اعتناتر باشد یا اهمیتی ندهد؟ 

اصولا مسئله حقوق بشر یا دیگر اختلافاتی که جامعه بین‌المللی با یک دولت و از جمله جمهوری اسلامی ایران دارد در گرو این است که اصلا یک دولتی سیاستش در مسیر گفتگو، مذاکره و رسیدن به تفاهم با جامعه بین‌المللی است یا نه، سیاست درهای بسته را پیش می‌گیرد. در زمان آقای رفسنجانی با توجه به اینکه در دوران جنگ ایران و عراق ایران دچار یک انزوای غیرقابل قبول برای جمهوری اسلامی و بدون سابقه بود و بعد هم احتیاج داشتند به این که از هر جهت تجدید نظر کنند در سیاست هشت نه ساله دوران جنگ، بنابراین رفتند به سیاست جامعه باز. یعنی درهای ایران را باز کردند به روی ناظران بین‌المللی و شروع کردند به گفتگو کردن. درباره خیلی از مسایل و از جمله مسئله حقوق بشر. فقط مسئله میلیاردها معاملاتی که با کشورهای غربی و در صدر آنها آلمان می‌شد که مسئله حقوق بشر نبود که. بسیاری از مسایل بود. در همان زمان است که حقوق بشر هم مطرح می‌شود و ناظران سازمان ملل هم به ایران می‌روند و گزارشگر ویژه راجع به ایران و یا گزارشگران موضوعی.

ولی مسئله الان مسئله این نیست که به ویژه دوران یعنی از دوره دوم ریاست جمهوری خاتمی بگیرید تا هشت ساله دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد. مسئله اصلا تغییر سیاست است. یعنی جمهوری اسلامی رفته دومرتبه به سمت سیاست درهای بسته. من نمی‌خواهم دفاع از آقای احمد شهید را به عهده بگیرم. ولی مسئله این است که درهای ایران طی شش هفت سال گذشته بر روی تمام گزارشگران سازمان ملل بسته بوده. فارغ از اینکه آیا احمد شهید در روشی که پیش گرفته تمام زوایای قضایا و جوانب احتیاط را رعایت کرده یا نکرده. هیچ گزارشگری طی شش سال گذشته پایش به ایران نرسیده. بله. جمهوری اسلامی همیشه چون سیاستش ما در مجمع عمومی دیدیم، در کمیته سوم دیدیم، در کمیسیون شورای حقوق بشر گذشته، در شورای حقوق بشر کنونی… جمهوری اسلامی سیاستش سیاست معامله است. بنابراین از طریق دوستی، از طریق دعوت، از طریق پاکت دادن، پاکت‌های نقدی… پول… می‌دانید… سعی می‌کند هیات‌های نمایندگی را بخرد. از جمله کمیسرهای کمیساریای حقوق بشر را به ایران برای مهمانی دعوت کند.

ما این را با خانم اما رابینسون دیدیم. با خانم لوییزا آربر هم دیدیم. با خانم پیلای هم چندین بار دیدیم. خوشبختانه خانم پیلای در اثر زنهارهایی که بهش داده شده گفت بارها به جمهوری اسلامی پاسخ داده که پذیرش دعوت منوط به پذیرش احمد شهید است. یعنی اگر پای احمد شهید به مجرد اینکه از ایران درخواست ویزا کرد، به ایران رسیده بود اصلا موجبی برای گفتگو با سازمانهای سیاسی و از جمله سازمانهایی که می‌خواهند براندازی کنند موردی نداشت. ولی وقتی که درهای ایران به روی گزارشگر ویژه بسته است… گزارشگر ویژه برای مستند کردن گزارش خود چاره‌ای جز گفت‌وگو با همه سازمان‌های سیاسی فارغ از مواضع سیاسی‌شان، فارغ از هدف‌هایشان ندارد. به خاطر اینکه در غیر این صورت گزارش یک گزارش یک‌جانبه خواهد بود.

اجازه بدهید آخرین پرسش را از خانم شریف‌پور داشته باشم. اگر آقای روحانی و دولت ایشان نخواهند درهای حقوق بشر را بر روی گزارشگران ویژه و همچنین سازمانهای بین‌المللی باز کنند و همچنان این درها را بسته نگاه دارند، فکر می‌کنید در وجهه آقای روحانی در وجهه دولت ایشان و تاثیراتی که ممکن است روی دولت ایشان بگذارد چه اتفاقی خواهد افتاد و این سازمان‌های بین‌المللی چگونه نگاه خواهند کرد به دولت آقای روحانی؟ 

باید فرصت داد به دولت آقای روحانی. اولا اضافه کنم که یک گزارشگر ویژه بایستی با تمامی اقشار، اپوزیسیون، گروه‌های برانداز و حتی مسلح هم گفتگو داشته باشد. این به این معنی نیست که اگر گزارشگری گفتگو نکند گزارشگر خوب یا بدی هست. ولیکن آقای روحانی به هر حال سیاست خارجی‌شان تحت ریاست آقای دکتر ظریف آنچه که من پیش‌بینی می‌کنم سعی می‌کنند که به جامعه بین‌الملل به خصوص نهادهای بین‌المللی حقوق بشر، فعالان حقوق بشر همان مسئله تعامل و گفت‌وگو را درهایش را باز کنند. امید بر این است که آقای احمد شهید راهکارهای عملی برای بهبود و ارتقاء حقوق بشر ارائه دهد.

دولت آقای روحانی بیشتر از چند ماه دیگر فرصت ندارد و برای ماها که مسایل حقوق بشر را از نزدیک دنبال می‌کنیم متاسفانه خارج از ایران فقط یک سال بیشتری نمانده که آقای روحانی و دولت آقای روحانی و کسانی که در این دولت هستند به نظر می‌رسد که اینقدر با جامعه بین‌الملل و روابط بین‌الملل و دنیای خارج آشنایی کامل داشته باشند که بدانند در کنار مذاکرات هسته‌ای مسئله حقوق بشر هم یک اهرم بسیار بسیار پر اهمیتی است.

دولت جمهوری اسلامی و عملکرد آن در سال آینده در ماه ژوئن دوباره برای بررسی دوره‌ای در شورای حقوق بشر پرونده‌اش بررسی خواهد شد. دولت آقای روحانی و آقای دکتر ظریف باخبر هستند از این مسئله و من مطمئن هستم که می‌دانند یکی از این اهرم‌ها مسئله حقوق بشر است و تا زمانی که درها را برای گفتگو با نهادهای بین‌المللی باز نکنند و تا زمانی که پیشنهادها را پذیرا نباشند مسئله هسته‌ای ایران هم اگر حل شود مشکل حقوق بشر هم باید حل شود و امیدوار هستیم که دولت آقای روحانی این مسئله را که من مطمئن هستم به آن اطلاع کامل دارند قدم‌هایی را بردارند. زمان زمان کوتاهی است. من این مثال را می‌زنم. ماه عسل ایشان در رابطه با حقوق بشر فقط یک سال است. باید دید قدم به قدم مقامات دولت آقای روحانی چه خواهند کرد.

‏http://www.radiofarda.com/content/f12_viewpoints_iranian_president_human_rights/25101199.html

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Copyright © ۱۴۰۳ استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع آزاد است. All rights reserved.



ارسال