یکشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۴-۲۰۱۵-۰۶-۲۱-IranSOS- حنیف حیدرنژاد: بر اساس گزارش سال ۲۰۱۵ کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان ملل متحد، سال ۲۱۰۴ نزدیک به ۶۰ میلیون نفر به دلیل جنگ و درگیری و بحرانهای متعدد محلِ زندگی خود را ترک کرده و آواره شدهاند. این رقم، بالاترین میزان بعد از جنگ جهانی دوم است. از مجموع ۵۹٫۵ میلیون نفر در حال فرار در سال ۲۰۱۴، ۳۸٫۲ میلیون نفر در داخل کشور خود آواره و جابجا شدهاند و ۱۹٫۵ میلیون نفر به خارج از کشور خود پناه بردهاند. ۱٫۸ میلیون نفر نیز در کشورهای مختلف درخواست پناهندگی دادهاند.
بالاترین میزان آوارگان در حال حاضر مربوط به سوریه است. از این کشور ۷٫۶ میلیون نفر آواره و بی خانمان شدهاند. از این تعداد ۳٫۸ میلیون نفر کشور خود را ترک کردهاند. کشورهای افغانستان با ۲٫۵ میلیون نفر و سومالی با ۱٫۱ میلیون نفر بعد از سوریه قرار دارند.
آمار ثبت شده پناه جویان در جهان توسط کمیساریای عالی امور پناهندگی سازمان ملل حدفاصل سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۴
به گزارش سازمان ملل متحد روزانه ۴۲٫۵۰۰ نفر در حال فرار و در جستجوی محلی امن برای ادامه زندگی هستند. در سال ۲۰۱۴ ۲۱۹٫۰۰۰ نفر با عبور از دریا، خود را به نقطه دیگری رساندهاند. حد فاصل سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ ۲۳٫۰۰۰ نفر از پناهجویانی که قصد داشتند از طریق دریای مدیترانه خود را به اروپا برسانند، در دریا غرق شدهاند. تعداد پناهجویانِ در دریا غرق شده تنها در سال ۲۰۱۵، ۳٫۵۰۰ نفر و در شش ماه اول سال ۲۰۱۵، ۱٫۸۶۵ نفر بوده است. سازمان عفو بینالملل وضعیت حاضر را “بدترین بحران پناهندگی بعد از جنگ جهانی دوم” توصیف کرده است.
پناهندگی دلایل مختلف دارد. در شکل زیر به طور ساده عوامل سه گانه ژئوپولتیک پناهندگی نشان داده شده است:
۱٫ دلایل ملّی (داخلی): حاکمیت نظامهای دیکتاتوری، خودکامه و تمامیت خواه، عدم یا ناکارآمدی مدیریت و فساد مالی
نتیجه: نارضایتی افزاینده مردم، عدم اطمینان و امنیت نسبت به وضع موجود، ندیدن چشم انداز مثبت برای آینده خود یا خانواده. نتیجه: ترک کشور
مثال: تونس، مصر، سوریه، ترکیه، ایران، آذربایجان، روسیه سفید، چین
۲٫ دلایل منطقهای: رقابتهای سیاسی- ایدئولوژیک، اقتصادی؛ دعوا بر سر کسب رهبری سیاسی
نتیجه: افزایش درگیرهای مسلحانه منطقهای، جنگ، عدم امنیت، ناراضیاتی افزاینده مردم، عدم اطمینان و امنیت نسبت به وضع موجود، ندیدن چشم اندار مثبت برای خود و خانواده در آینده. نتیجه: ترک کشور
مثال: جنگ در سوریه و یمن و نقش ایران و عربستان سعودی و رقابتهای ایدئولوژیک- سیاسی آنها
۳٫ دلایل و زمینههای گلوبال و جهانی: توزیع ناعادلانه قدرت سیاسی و مالی، حمایت از حکومتهای دیکتاتور و خودکامه و فاسد از سوی کشورهای غربی یا قدرتهای مهم جهانی و منطقهای، مقدم دانستن منافع اقتصادی بر ارزشهای حقوق بشری و کنوانسیونهای جهانی
نتیجه: تقویت میکند احساس بی عدالتی و عدم مشارکت را
دامن میزند دخالت سیاسی- نظامی- افتصادی در ابعاد ملّی و منطقهای را
مثال: شورای امنیت سازمان ملل متحد، اختلاف اعراب و اسرائیل، (قطعنامههای بسیار که وتو شده یا به اجرا گذاشته نمیشوند)، جنگ و حمله به عراق و پیامدهای آن در تقویت تروریسم اسلامی
بحران سیاسی حاکم بر جهان
در یک گزارش کوتاه، برنامه تلویزیونی “ت ت ت” از شبکه اول تلویزیون آلمان به بی اثر شدن سازمان ملل و ساز و کارهای آن در سیاست جهانی میپردازد. این گزارش پیوند عوامل مختلف، به ویژه عامل گلوبال در ایجاد و یا متوقف کردن بحرانهای جهانی، از جمله بحران پناهندگی را به روشنی توضیح میدهد.
ترجمه آزاد بخشهائی از این گزارش تلویزیونی در زیر میآید.
دنیا دارد در هرج ومرج غرق میشود و سازمان ملل متحد آشکارا مستاصل است. آیا سازمان ملل بعد از ۷۰- سال به آخر خط رسیده است؟
بعد از جنگ جهانی اول جامعه یکصدا معتقد بود که دیگر چنین فاجعهای نباید تکرار شود. این طور بود که در سال ۱۹۲۰ “جامعه ملل” بنیاد گذاشته شد. اما تنها دو دهه بعد آلمان جنگ جهانی دوم را شروع کرد. بعد از جنگ جهانی دوم، دوباره با هدف جلوگیری از تکرار فجایع بیشتر سازمان ملل متحد تاسیس شد. الان اما باید شاهد بود که کشورهای مؤسس سازمان ملل چطور قوانینی که خود تصویب کردند را نقض کرده یا به آن بی توجهی میکنند. “حق وتو” همه چیز را به بازی گرفته است.
آیا از سال ۲۰۱۴ زمانه عوض شده؟ چند نمونه:
– جنگ و بحران در اوکراین: ۶۰۰۰ کشته و صدها هزار نفر آواره
– جنگ در غزه: کشتههای بسیار و ویرانی گسترده مناطق مسکونی
– غرب آفریقا: گسترش ویروس “ایبولا” و ۸۰۰۰ قربانی
– جنگ در سوریه: تقریبا ۲۵۰٫۰۰۰ کشته و پیشرویهای “حکومت اسلامی”. آیا نمیتوان جلویش را گرفت؟
این وسط سازمان ملل چه کار میکند؟ این نهاد جهانی که وظیفهاش کمک کردن و حل این بحرانهاست واقعا چه میکند؟
”آندریاس سوماخ” نویسنده و گزارشگر مسائل سازمان ملل متحد، در کتابی با تیتر “هرج و مرج جهانی، سازمان مستاصل ملل” وضعیت فعلی سازمان ملل را این گونه تشریح میکند: ۲۶۰ جنگ در طی ۷۰ سال.
کارنامه و بیلانی تلخ؟ سوماخ مینویسد: ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل متحد در عملی کردن وظیفهای که منشور سازمان ملل برای رها ساختن بشریت از کابوس جنگ بر آن تاکید کرده است شکست خوردهاند. در عین حال باید تاکید کرد بدون همین سازمان ملل، جهان میتوانست شاهد منازعاتی بازهم بیشتر باشد و بیشتراز ۲۶۰ جنگ را پس از سال ۱۹۴۵ به خود ببیند. جنگهائی که در برخی از آنها چه بسا تسلیحات اتمیهم استفاده میشد.
”گونتر پلویگر” نماینده آلمان در سازمان ملل در سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ هم نسبت به نقش و اهمیت سازمان ملل ملل متحد نظری متناقض دارد. او بر این باور است که سازمان ملل در وضعیتی دشوار قرار دارد، اما بدون آن همین حداقل نظام جهانی نیز از هم میپاشد.
اگر سازمان ملل تنها نهاد جهانی است که میتواند قوانین بینالمللی را به اجرا بگذارد، پرسش اینجاست که پس چرا منشور و مصوباتش کارکردی ندارد؟ شاید بی اثر بودن سازمان ملل را بتوان در سخنان جرج بوش به خوبی دید. جرج بوش در یکی از سخنرانیهایش در آستانه حمله به عراق گفت: “اگر باید عمل کنیم، پس عمل خواهیم کرد. برای این کار هم واقعا نیازی به موافقت سازمان ملل نداریم.”
بی توجهی و نقض مصوبات سازمان ملل آن هم توسط کشورهای عضو یکی از همان مواردی است که “سوماخ” در کتابش به آن اشاره داشته و از آن شکایت میکند. از جمله این کشورها و جلوتر از همه ایالات متحده آمریکا قرار دارد. “سوماخ” در کتابش از جمله به مقدمهسازیهای ایالت متحده آمریکا برای حمله به عراق اشاره میکند و اینکه چگونه این کشور در سال ۲۰۰۳ زمانی که “کولین پاول” وزیر دفاع این کشور در جلسه علنی شورای امنیت در مقابل دیدگان جهانیان گزارشی در مورد سلاحهای کشتار جمعی قرائت میکرد، با دروغهای خود سازمان ملل متحد را تحقیر کرد. در آن زمان آلمان یکی از اعضای شورای امنیت بود. “گونتر پلویگر” نماینده آلمان در سازمان ملل در سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ در این مورد میگوید: زمانی که کولین پاول دلایل خودش را در جلسه شورای امنیت برای توجیه حمله به عراق بیان میکرد همه میدانستند که گفتههای او توهم پراکنی است و با واقعیت همخوانی ندارد.
”آندریاس سوماخ”، نویسنده و گزارشگر مسائل سازمان ملل متحد ۲۵ سال نظارهگر آن است که چطور بعد از شورای امنیت، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو دومین مکانی است که تراژدی بی توجهی و نقض مصوبات سازمان ملل در آنجا رقم میخورد. چگونه؟ این شورا به طور دائم با کسری پرداخت حق عضویت کشورهای عضو درگیر است. کشورهای بزرگ و قدرتمند حق عضویت خودشان را به موقع پرداخت نمیکنند و از این طریق اگر مصوبهای باب میلشان نباشد سازمان ملل را تحت فشار قرار میدهند. اقدامیکه تبعات بسیار هولناکی با خود به همراه دارد. برای مثال در پایان سال ۲۰۱۴ سازمان ملل ناچار شد برنامه توزیع مواد غذائی و کمک به ۱٫۷ میلیون پناهجوی سوری را متوقف کند. وضعیتی که تا کنون نمونهاش در تاریخ سازمان ملل دیده نشده است.
سازمان ملل متحد البته اتهامات مربوط به بی اثر بودنش را به عنوان ادعاهائی کلی رد میکند و میگوید: ما همان قدر میتوانیم قوی و موثر باشیم که کشورهای عضو، به ویژه اگر قدرتمندترینها اجازه آن را بدهند.
با همه این اوصاف باید گفت البته بعضی وقتها نمونههای مثبت اقدامات سازمان ملل متحد را میتوان دید. برای مثال زمانی که سازمان ملل موفق شد در سال ۱۹۸۸ جنگ طولانی بین عراق و ایران را پایان دهد. یا زمانی که در سال ۱۹۹۹ قرارداد منع استفاده از مینهای ضد نفر را از تصویب گذارند.
اما در طی این سالها جهان تغییر کرده و طور دیگری شده است. کشورهای پیروز در جنگ جهانی دوم یعنی ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، فرانسه، روسیه و چین که امروز اعضای دائم شورای امنیت هستند، خودشان بیشتر و بیشتر مشکلساز میشوند. این کشورها در تاسیس سازمان برای خود “حق وتو” قائل شدند، حقی که با آن جلوی تصویب و اجرای بسیاری از قطعنامهها را میگیرند. “گونتر پلویگر” نماینده آلمان در سازمان ملل در سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ در این مورد میگوید: حق وتو از سوی ۹۵% اعضای سازمان ملل به عنوان امری غیر دمکراتیک و نامتناسب با زمانه تفسیر میشود. این حق از سوی پنج عضو دائمیسازمان ملل تقریبا همیشه بر اساس تامین منافع ملی خودشان [ و نه صلح جهانی یا ارزشهای حقوق بشری و … ] استفاده میشود.
مدتهاست که زمان رفرم در ساختار سازمان ملل فرا رسیده است. کشورهای قدرتمند باید از “حق وتو” چشم پوشی کرده و به جای آن مجمع عمومیسازمان ملل را تقویت کنند. آندریاس سوماخ، نویسنده و گزارشگر مسائل سازمان ملل متحد در این مورد میگوید: ما سازمان مللی نیاز داریم که در ساختارهایش رفرم انجام شده باشد. نهادی که برای اجرای وظایفش توانا باشد. به چنین نهادی جهانی نیاز داریم زیرا یک ردیف مشکلات جهانی در جلویمان قرار دارد که واقعا ماهیتی گلوبال دارند و فقط هم در کادری گلوبال و به طور جمعی میتوان آنها را برطرف کرد، تازه اگر بشود!
۵۵ میلیون نفر (آمار تازه منتشر شده: ۶۰ میلیون نفر) در جهان در حال فرار هستند، رقمیکه بعد از جنگ جهانی دوم بی سابقه است. میلیونها نفر دیگر به خاطر تغییرات آب و هوائی آواره شده یا جابجا میشوند. وقتی به جنگ و منازعات نگاه میکنیم باید گفت، آری! نیاز به سازمان ملل متحد وجود دارد، اما یک سازمان ملل قوی که منافع همه انسانها را نمایندگی کند.
پناهندگی پدیدهای جهانی
پناهندگی پدیده ای جهانی است. موضوع پناهجویان مسئلهای پیچیده و چند وجهی بوده و راه حلی درازمدت همراه با آیندهنگری نیاز دارد. تا زمانی که در کشورهای مبداء پناهجویان حداقلهای آزادی شخصی، اجتماعی و آزادیهای سیاسی، مشارکت مردمی، کار و اشتغال، مبارزه با فساد محقق نگردد، مردمانی پیدا خواهند شد که برای زندگی بهتر، برای برخورداری از امنیت و برای تامین آینده خود و فرزندان یا خانوادهشان کشور خود را ترک کنند، هر چند این کار با خطر همراه باشد.
تا زمانی که کشورهای غربی و قدرتمند جهان به صدور قوانین یا اِعمال سیاستهای ناعادلانه در قبال کشورهای فقیر و در حال توسعه ادامه دهند و تا زمانی که این کشورها از حاکمان فاسد و مستبد دفاع کرده و به آنها برای ادامه حکومتشان یاری برسانند و تا زمانی که قدرتهای جهانی دفاع از منافع اقتصادی را بر دفاع از ارزشهای حقوق بشری و صلح و سلامت و امنیت جهانی ترجیح دهند، در ایجاد زمینههای پناهندگی (سرکوب و اعدام و شکنجه، جنگ و ناامنی، فقر، بیکاری، نابودی منابع طبیعی و… ) مسئولیت داشته و ناگزیرعواقب و پیامدهای آن را نیز باید به عهده بگیرند. از جمله پذیرش پناهجویانی که از هر طریق خود را به این کشورها میرسانند.
۲۰ ژوئن ۲۰۱۵/ روز جهانی پناهندگان
http://www.hanifhidarnejad.com
———————————————————————————-
منابع:
http://www.unhcr.de/home/artikel/f31dce23af754ad07737a7806dfac4fc/weltweit-fast-60-millionen-menschen-auf-der-flucht.html
https://www.uno-fluechtlingshilfe.de/fluechtlinge/zahlen-fakten.html
http://www.tagesschau.de/ausland/unhcr-fluechtlingszahlen-101.html
http://www.zeit.de/politik/ausland/2015-06/fluechtlinge-unhcr-jahresbericht
http://www.sueddeutsche.de/panorama/koeln-glocken-laeuten-mal-ein-mal-fuer-jeden-toten-fluechtling-1.2528853
https://www.amnesty.de/2015/6/15/bericht-zur-lage-der-fluechtlinge-weltweit?destination=startseite
گزارش تلویزیونی شبکه یک آلمان
Die Vereinten Nationen werden 70, brauchen wir sie noch