جمعه ۱۷ مهرماه ۱۳۹۴ مهرماه ۱۳۹۴-۲۰۱۵-۱۰-۰۹-IranSOS- مردی که متهم است ۱۲ سال قبل دوستش را به خاطر طلب ۵ میلیون تومانی به قتل رسانده، با رضایت اولیای دم از چوبه ی دار رهایی یافت. خبرگزاری هرانا گزارشی از این پرونده را به نقل از روزنامه جوان در اختیار خوانندگان قرار می دهد.
۱۷ مردادماه سال ۸۲ مأموران کلانتری ۱۳ چهاردانگه از کشف جسد مردی در بیابانهای اطراف با خبر شدند.
مأموران در محل حادثه با جسد مرد جوانی که دست و پاهایش با طناب بسته شده داخل گودالی روبهرو شدند.
بررسیهای اولیه نشان داد مرد ناشناس در محل دیگری به قتل رسیده است و عامل یا عاملان حادثه جسد را به این مکان منتقل کردهاند.
پس از این جسد به دستور بازپرس ویژه قتل برای مشخص شدن هویت و علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی فرستاده شد و تیمی از کارآگاهان تحقیقات خود را درباره این حادثه آغاز کردند.
مأموران در بررسی پرونده افراد مفقود شده با شکایت مرد مسیحی روبهرو شدند که اعلام کرده بود برادرش به صورت ناگهانی ناپدید شده است، از آنجایی مشخصات ظاهری مقتول با فرد گمشده شباهت زیادی داشت، مأموران مرد مسیحی را برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی دعوت کردند.
وی پس از شناسایی جسد برادرش گفت: “چند روزی بود از برادرم که گیرش نام داشت، خبری نداشتم به همین خاطر نگرانش شدم و به خانهاش که حوالی خیابان مجیدیه است، رفتم که فهمیدم از روز ۱۷ مردادماه به خانهاش نرفته است”، وی ادامه داد: “مدتی قبل برادرم به یکی از دوستانش به نام سرژیک مبلغ ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان قرض داد، او برای دادن قرضش همیشه بهانه میآورد تا اینکه چند روز قبل برادرم برای گرفتن طلبش به خانه سرژیک رفت و از آن روز به بعد برادرم ناپدید شد”.
من احتمال میدهم سرژیک به خاطر ندادن قرضش برادرم را به قتل رسانده است، پس از این مأموران درباره ارتباط مقتول با سرژیک دست به تحقیق زدند. تحقیقات پلیسی نشان داد مقتول روز حادثه به خانه دوستش سرژیک رفته است.
بنابراین مأموران سرژیک را به عنوان مظنون حادثه بازداشت کردند و مورد بازجویی قرار دادند.
وی ابتدا در بازجوییها با تناقضگویی قصد فریب پلیس را داشت اما وقتی با دلایل روبهرو شد به قتل دوستش اعتراف کرد، متهم گفت: “من کارمند یک شرکت دریایی هستم، مدتی قبل با مشکل مالی روبهرو شدم و از دوستم ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان قرض گرفتم تا اینکه روز ۱۷ مردادماه او برای گرفتن طلبش به خانه ما آمد، من به مقتول گفتم که در حال حاضر پولی ندارم تا قرضم را بدهم اما او اصرار داشت تا اینکه با هم مشاجره لفظی کردیم”.
وقتی درگیری ما بالا گرفت گیرش ابتدا به همسر و پدر همسرم توهین کرد و بعد هم شیشه بطری آبی را به طرف من پرتاب و شیشه به پای راستم برخورد کرد. خیلی عصبانی شدم و تکهای از شیشه شکسته شده را برداشتم و ضربهای به گردنش زدم، پس از این طنابی را به گردنش انداختم و آنقدر فشار دادم که دیگر نفس نداشت. همان لحظه پشیمان شدم و به او تنفس مصنوعی دادم اما فایدهای نداشت و فهمیدم فوت شده است.
وی ادامه داد: “پس از این دست و پای جسد را با طنابی بستم و جسد را با خودروام به بیابانهای حوالی چهاردانگه انتقال دادم. متهم بعد از تحقیقات تکمیلی در شعبه ۸۰ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد”.
در جلسه دادگاه اولیای دم برای قاتل درخواست قصاص کردند و هیئت قضایی هم قاتل را محکوم به قصاص کرد.
رأی دادگاه پس از تأیید در یکی از شعبههای دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی فرستاده شد تا اینکه چند روز قبل اولیای دم به دادسرای جنایی رفتند و رضایتنامه کتبی خود را به قاضی شعبه ارائه دادند، بدین ترتیب مرد مسیحی که در یک قدمی چوبه دار قرار داشت موفق به جلب رضایت از اولیای دم شد.