پنجشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۴-۲۰۱۵-۱۲-۱۷-IranSOS- پیمان حاجمحمودعطار، حقوق دان و وکیل دادگستری می گوید که در طول اجرای قانون مبارزه با مواد مخدر و برخورد کیفری با مرتکبان جرائم مربوطه، این قانون نقش قابل توجه و چشمگیری در کاهش این گونه جرائم ایفا نکرده و افزایش تعداد اعدامهای متهمان این گونه جرائم و حبسهای طویلالمدت و مجازاتهای دیگر نتوانست در کاهش آمار مرتکبان این جرائم کمک کند.
به گزارش هرانا به نقل از قانون، پیمان حاجمحمودعطار، حقوق دان و وکیل دادگستری می گوید که پس از تصویب قانون مبارزه با مواد مخدر در مجمع تشخیص مصلحت نظام و در طول اجرای این قانون و برخورد کیفری با مرتکبان جرائم مربوط به مواد مخدر،”این قانون نقش قابل توجه و چشمگیری در کاهش این گونه جرائم ایفا نکرده و افزایش تعداد اعدامهای قاچاقچیان و حبسهای طویلالمدت و مجازاتهای دیگر نتوانست در کاهش آمار مرتکبان این جرائم کمک کند.”
این وکیل دادگستری در مورد تاریخچه قانون مبارزه با مواد مخدر گفت: “پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار قوانین اسلامی در دستگاه قضایی، مجلس شورای اسلامی پالایشی اساسی برای اسلامی کردن قوانین رژیم گذشته انجام داد و با تصویب قانون حدود، قصاص، دیات و تعزیرات در دهه۶۰ تحولی چشمگیر در اسلامی کردن قوانین کیفری و سیاست جنایی ایران صورت گرفت”.
وی همچنین گفت که همزمان با این موضوع به جهت افزایش تعداد ارتکاب جرائم مواد مخدر، مجلس شورای اسلامی، قانونی تحت عنوان قانون مبارزه با جرائم مواد مخدر “اعم از تولید، توزیع، حمل و مصرف موادمخدر” را تصویب کرد. اما به جهت این که طبق قانون اساسی همه مصوبات مجلس از جهت انطباق با شرع و قانون اساسی باید در شورای نگهبان بررسی و کنترل شود این قانون نیز مانند سایر قوانین، جهت بررسی نهایی به شورای نگهبان ارسال شد. به جهت آن که در شرع مقدس اسلام برای استعمال و تولید مواد مخدر جرمانگاری نشده بود و این اعمال گناه محسوب نمیشد، فقهای شورای نگهبان، مصوبه مجلس را از جهت قابل مجازات بودن تولید و توزیع و استفاده از مواد مخدر خلاف شرع دانسته و طرح قانون مبارزه با موادمخدر به مجلس اعاده شد.
این وکیل دادگستری ادامه داد: “در این راستا مجلس شورای اسلامی به جهت مصالح عالی کشور در لزوم مبارزه با این پدیده شوم و تصویب این قانون پافشاری کرد و در نتیجه موضوع در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شد و این مجمع تصویب قانون مبارزه با موادمخدر را به مصلحت نظام دانست. متاسفانه در طول اجرای این قانون و برخورد کیفری با مرتکبان جرائم مربوط به مواد مخدر، این قانون نقش قابل توجه و چشمگیری در کاهش این گونه جرائم ایفا نکرده و افزایش تعداد اعدامهای قاچاقچیان و حبسهای طویلالمدت و مجازاتهای دیگر نتوانست در کاهش آمار مرتکبان این جرائم کمک کند.”
مواد جدیدالورود
وی خاطرنشان کرد: “همزمان با این نقیصه بزرگ در سیاست کیفری ایران با پیشرفت تکنولوژی، موادمخدر شیمیایی و صنعتی نیز به مواد مخدر سنتی افزوده شد و دولتمردان با استقبال بسیار زیاد برخی از شهروندان با مواد مخدر شیمیایی نظیر کریستال، شیشه و قرصهای توهم زا و اعتیادآور روبهرو شدند، درحالی که در قانون مبارزه با مواد مخدر برای مبارزه و مجازات تولیدکنندگان، توزیع کنندگان و مصرفکنندگان این مواد مخدرجدیدالورود جرمانگاری نشده بود و نیروهای انتظامی و دستگاه قضایی با نبود قانون روبهرو بودند. در این خصوص هم مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام قانون را اصلاح کردند و قانون مبارزه با مواد مخدر به مبارزه با موادمخدر شیمیایی نیز تسری پیدا کرد و مرتکبان اینگونه از جرائم نیز مشمول اعدام و مجازاتهای سنگین شدند.”
انتقادات فقها و مراجع به اعدام قاچاقچیان
عطار ادامه داد: “متاسفانه بازهم شاهد بودیم که تسری دادن مجازات اعدام و حبسهای طویل المدت مرتکبان مواد مخدر به مرتکبان مواد مخدر شیمیایی نیز نقش آنچنانی در کاهش این جرائم نداشت. از سوی دیگر برخی از فقها و مراجع تقلید و صاحبنظران حقوقی و فقهی در زمینه اعدام قاچاقچیان مواد مخدر انتقاداتی داشتند که چنانچه این قاچاقچیان در ارتکاب جرائمشان از سلاح سرد یا گرم استفاده نکنند نمیتواند مشمول قاعده فقهی محاربه و افساد فیالارض باشد، لذا انتقادهای زیادی به اعدام قاچاقچیانی که بدون حمل سلاح و اخافه در میان مردم مرتکب این جرم میشدند و در دادگاههای انقلاب مشمول اعدام میدانستند به عمل آمد.”
از سوی دیگر نیز برخی از فقها به این قانون انتقاد دیگری هم داشتند و این بود که اجرای حدود الهی “که محاربه و افساد فیالارض نیز از جمله حدود شرعی است” باید توسط حاکم شرع و مجتهد جامعالشرایط انجام پذیرد درحالی که قضات کنونی دادگاههای ما از جمله دادگاههای انقلاب، دارای درجه اجتهاد و اجتهاد مسلم فقهی نیستند بلکه همگی قضات ماذون هستند و قاضی ماذون در شرع مقدس اسلام اجازه قضاوت در خصوص جرائم حدی از جمله محاربه و افسادفیالارض را ندارد.
وی ادامه داد: “انتقاد دیگری که صاحبنظران حقوقی و فقهی به اعدام قاچاقچیان مواد مخدر میکنند این است که سلب حیات باید دارای شرایط خاص باشد و در قرآن و منابع فقهی برای اعمالی که مجازات آن اعدام و سلب حیات باشد محدودیت و وسواس زیادی توسط شارع مقدس اعمال شده است. از جمله میتوان به «قاعده درء» اشاره کرد.”
براساس این قاعده چنانچه حاکم شرع که به یکی از جرائم حدی رسیدگی میکند در رسیدگی به این پرونده دچار شبهه موضوعه یا شبهه حکمی شود، باید از اجرای حد الهی صرفنظر کند. در قضیه قاچاقچیان موادمخدری که فاقد سلاح بودند و ازجهت اینکه انطباق رفتار آنها با محاربه و افساد فیالارض دارای شبهه است به نظر میرسد که باید قانونگذار در این خصوص نیز از قاعده تدروا الحدود بالشبهات استفاده کرده و مجازات اعدام را نسبت به این گونه مجرمان اعمال نکند. از دیدآسیب شناسی اجتماعی نیز هنگامی که سرپرست یک خانواده به اتهام ارتباط باموادمخدراعدام می شود خانواده این شخص به ناهنجاریهای اجتماعی و بعضابه ارتکاب جرائم دیگر حتی ادامه راه پدردرارتکاب همان جرائم موادمخدریاانحرافات اخلاقی و جرائم دیگر کشیده می شوند.
انطباق قوانین با میثاقهای بینالمللی
این وکیل دادگستری خاطرنشان کرد: “آخرین ایرادی که صاحبنظران و اساتید حقوقی به اعمال مجازات اعدام به قاچاقچیان غیرمسلح وارد میکنند این است که دولت ایران به دو میثاق بینالمللی از جمله میثاق حقوق مدنی و حقوق سیاسی ملحق شده است که به موجب این میثاقها دولتهای عضو این میثاق مکلفند قوانین داخلی خود به ویژه در خصوص جرائم و مجازاتها را با مواد این میثاق منطبق کنند. با نگاهی به مفاد این میثاق متوجه میشویم که محدودیتهای قابل توجهی برای اعمال مجازات به ویژه در خصوص جرائم موادمخدر پیشبینی شده است و قانونگذار جمهوری اسلامی موظف است قوانین داخلی خود را مطابق بااین میثاق تدوین و قانونگذاری کند. اما همانطور که همه ساله شاهدیم گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل ایراداتی را در خصوص نقض حقوق بشر در ایران مطرح میکند که یکی از آنها را عدم انطباق سیاست جنایی و کیفری ایران در اعدام قاچاقچیان با میثاق حقوق مدنی و سیاسی حقوق بشر دانسته است. عطار در خاتمه یادآور شد: به نظرمی رسدطرح اخیری که تعدادی ازنمایندگان دلسوز مجلس شورای اسلامی در اصلاح قانون مبارزه باموادمخدردرحذف اعدام ازقاچاقچیانی که فاقد سلاح هستند تقدیم کردهاند درصورت تصویب نهایی و تاییدشورای نگهبان،دگرگونی مثبتی درنگرش بین المللی به سیاست کیفری ایران پدیدخواهدآورد. “