پنج شنبه ۰۵ فروردین ۱۳۹۵-۲۰۱۶-۰۳-۲۴-IranSOS- حنیف حیدرنژاد : اتحادیه اروپا در روز ۱۸ مارس از یک “توافقنامه“با ترکیه بر سر حل و فصل “بحران پناهجوئی” خبر داد. مطابق این “توافقنامه” از ساعت ۰۰٫۰۰ یکشنبه ۲۰ مارس ۲۰۱۶ هر پناهجوئی که به طورغیرقانونی از ترکیه وارد یونان شود، به آن کشور برگردانده میشود. شروع اخراج پناهجویان به ترکیه از ۴ آوریل ۲۱۰۶ خواهد بود.
پناهجویانی که به یونان وارد میشوند میتوانند در این کشور درخواست پناهندگی دهند. در یک بررسی سریع، دولت یونان باید به سرعت به درخواست پناهندگی پناهجوی تازه وارد رسیدگی و مشخص کند آیا متقاضی پناهندگی باید به ترکیه اخراج شود یا خیر. اتحادیه اروپا میپذیرد از چهارم آوریل در برابر هر یک نفر پناهجوی سوری که به ترکیه اخراج میشود، یک نفر پناهجوی جدید سوری را تا سقف ۷۲٫۰۰۰ نفر بپذیرد. این پناهجویان مطابق توافق کشورهای اتحادیه اروپا بین کشورهای مختلف تقسیم خواهند شد.
اتحادیه اروپا در جهت حمایت از پناهجویان و برای کم کردن فشار بر روی دولت ترکیه، در مجموع و تا سال ۲۰۱۸ شش میلیارد یورو به ترکیه کمک خواهد کرد. اتحادیه اروپا در صورتی که از پیشرفت کار در ارتباط با رسیدگی به پناهجویان در ترکیه و همکاری این کشور بر سر مفاد توافق راضی باشد، از اول ماه ژوییه شرط ویزا برای مسافرت به اتحادیه اروپا برای شهروندان ترکیه را لغو میکند. همچنین اتحادیه اروپا میپذیرد روند بررسی عضویت ترکیه به اتحادیه اروپا را تسریع کند.
شکست برای اتحادیه اروپا
آنچه اتحادیه اروپا آن را “توافقنامه” میخواند، در اساس یک معامله شرمآور بر سر پناهجویانی است که به دنبال امنیت و یک زندگی انسانی هستند. از جمله اصول بشردوستانه که اتحادیه اروپا در منشور خود بر آن پای میفشارد عبارتند از: توجه به حقوق بشر و حساسیت نسبت به نقض حقوق بشر، آزادی، دمکراسی، برابری، حاکمیت قانون و تقویت روحیه همبستگی. اما اتحادیه اروپا نتوانست طی بیش از شش ماه “مشکل” تقسیم و توزیع پناهجویان بین کشورهای عضو را حل کند و به جای همبستگی بر سر این موضوع، چند پاره شد و برخی کشورها بی توجه به دیگران به تصمیمگیریهای یک جانبه و تکروانه روی آوردند.
در شش ماه گذشته چندین توافق اتحادیه اروپا از جمله بر سر توزیع ۱۶۰٫۰۰۰ پناهجو از ایتالیا و یونان به دیگر کشورها نتیجه قابل توجهی نداشت. از ۱۶۰٫۰۰۰ نفر پناهجو، تنها حدود ۵۰۰ نفر، آن هم بین چند کشور مشخص تقسیم شدند. نیروهای راست در برخی از کشورها حمله به پناهجویان و خارجیستیزی را گسترش دادند. در برخی انتخابات (شهرداریها در فرانسه، انتخابات ایالتی در سه ایالت در آلمان، انتخابات در لهستان و تغییر دولت در این کشور)، نیروهای راست تقویت شده یا به قدرت رسیدند.
راه حل یا راه فرار؟
اتحادیه اروپا به جای مبارزه با ریشههای پناهندگی و حل مشکل حضور پناهجویان در بین کشورهای عضو، راه فراری در بیرون از خود را جستجو کرد: معامله با ترکیه! اتحادیه اروپا نشان داد که در برابر تهدیدهای ترکیه فشارپذیر است. ترکیه نشان داد با تهدید به باز کردن مرزها برای راهی شدن پناهجویان به طرف اتحادیه اروپا، نقش باجگیر سر گردنهای را بازی میکند که اگر به او پول پرداخت نشده و شرط و شروطش پذیرفته نشود، میتواند هر زمان که اراده کند اتحادیه اروپا را به دردسر انداخته و به بحران بکشاند. همکاری با ترکیه که به هیچ وجه نمیتوان روی قول و قرارهایش حساب کرد، ورود به یک بازی خطرناک است. بازیای که اتحادیه اروپا خود را در آن به ترکیه وابسته کرده نمیتواند نتیجه چندان قابل پیشبینی داشته باشد. اتحادیه اروپا در این بازی بیش از آنکه تاثیرگذار باشد، فشارپذیر است.
پایمال کردن حقوق بشر
معامله با ترکیه که در ماههای اخیر به سرکوب مردم کُرد پرداخته و دهها غیر نظامی را کشته است نشان داد آنجا که لازم باشد، اتحادیه اروپا حاضر است به راحتی و بدون هیچ “شرم”، چشم بر روی نقض حقوق بشر توسط حکومت کنونی این کشور ببندد. ترکیهای که در چند ماه اخیر دهها خبرنگار را دستگیر یا سرکوب کرده و رئیس جمهور آن چهار نعل به طرف دیکتاتوری فردی میتازد اینک طرف معاملهی اتحادیه اروپا شده و نه تنها از سوی اتحادیه اروپا هیچ فشاری بر آن نمیآید، بلکه چندین میلیارد یورو نیز دریافت میکند. اتحادیه اروپا با سیلست خود در قبال پناهجویان (بستن مرزها، تحقیر و تبعیض در مورد آنها به ویژه در مجارستان و سرانجام بسته شدن مرز مقدونیه و منتظر ماندن دهها هزار نفر در یونان در مرز “ایدومِنی” در گِل و شُل و زیر باران، معامله با ترکیه و تسلیم در برابر باجگیری این کشور) نشان داد که به راحتی حاضر است ارزشهای حقوق بشری را زیر پای خود له کند. به این ترتیب اتحادیه اروپا نه تنها نتواست پیروز از حل بحران پناهجویان بیرون آید، بلکه با بحران خودساختهای که همانا بحران هویتی است مواجه شده که تاثیرات آن در آینده بیشتر آشکار خواهد شد.
یک شکست برای آنگلا مرکل
در سپتامبر سال ۲۰۱۵ آنگلا مرکل با باز کردن مرزها بر روی پناهجویان احترام بسیاری از سوی فعالان حقوق بشر را بر انگیخت. حتی بسیاری از آنان که با مواضع سیاسی آنگلا مرکل موافق نبودند با صدای بلند سیاستهای او در قبال پناهجویان را ستودند. آنگلا مرکل در چند ماه گذشته به شدت از سوی بخشی از همپیمانان و یاران حزبیاش زیر فشار بود. بسیاری از ناظران شکست حزب آنگلا مرکل، حزب دمکرات مسیحی، در انتخابات ایالتی در سه ایالت در آلمان در ۱۳ ماه مارس را نیز حاصل همین مخالفتها با آنگلا مرکل میدانند. با وجود همه این فشارها، مرکل از سیاست خود عقبنشینی نکرد.
اینک اما، شاید بتوان گفت توافق با ترکیه که مرکل در تحقق آن بسیار تلاش کرد، درِ عقبی برای فرار از فشارهائی است که بر روی او متمرکز شده است. به نظر میرسد مرکل برای آنکه حاضر نبود مستقیم و صریح اعتراف کند که تصمیماش در سپتامبر ۲۰۱۵ اشتباه بوده، یک راه فرعی و پر هزینه، یعنی همکاری با ترکیه و تن دادن به خواستههای اِردوغان را انتخاب کرد. راهی که باید آن را تحمیلِ مرکل بر اتحادیه اروپا دانست. مرکل که نتوانست اتحادیه اروپا را در پیدا کردن یک راه حل برای تقسیم پناهجویان در بین کشورهای عضو متحد کند، توانست همه ۲۸ کشورعضو را در توافق با ترکیه به وحدت برساند. اگر چه او تلاش میکند، این توافق را پیروزی خود جلوه دهد، اما او به دلیل چشمپوشی از ارزشهای اروپائی و به دلیل تن دادن به فشارهای ترکیه- که در بسیاری از زمینهها ناقض حقوق بشر است- در واقع به یک شکست خفت بار تن داده است. اینکه بعد از این، مرکل با چه پیامدهای سیاسی روبرو خواهد شد، به خوبی روشن نیست، اما از هم اکنون میتوان یک تاثیر آن که تقویت نیروهای راست در آلمان بوده را به خوبی دید. آنگلا مرکل در بندبازی بین پراگماتیسم و یا پایبندی به اصول، پراگماتیسم را برگزید. اینکه آیا او بتواند از پیامدهای این بازی سیاسی و پر هزینه به سلامت خارج شود، ناروشن است.
۲۹ اسفند ۱۳۹۴/ ۱۹ مارس ۲۰۱۶
http://www.hanifhidarnejad.com