سه شنبه ۱۵ مرداد٬ ۱۳۹۸-۲۰۱۹-۰۸-۰۶-SOS Iran- در روزبیستم یولی ۱۹۴۴ کلاوس شنک گراف از خاندان اشتافن گراف(Klaus schenk Graf von Stauffenberg)، سرهنگ ارتش دست به ترور علیه جانِ هیتلر زد. این بمبگذاری به مقصود نرسید، اِشتافن گراف و تعداد زیادی از همدستان او که این کودتا را جهت براندازی هیتلر سازماندهی کرده بودند دستگیر و اعدام شدند.
در آن مقطع زمانی شکست آلمان در جنگ دوم جهانی حتمی شدهبود. برای نجبای مالک شرق اِلب (Ostelbische Grundbesitzer) خطر اینکه زمینهایشان را در برابر ارتش شوروی که در حال پیشروی بود ازدست بدهند افزایش مییافت – این محفلی بود که با اعتماد به اشتفن برگ، او را تشویق به این ترور کرده بود.
چه کسانی از هیتلر پشتیبانی میکردند؟
نیروهای اصلی طبقه سرمایهداری آلمان طبعا هنوز از هیتلر پشتیبانی میکردند. ویلی دیکهوت (Willi Dickhut) متفکر و یکی از اعضای موسس «حزب مارکسیست- لنینیست آلمان» (MLPD) در جنبش مقاومت مخفی، بلافاصله بعد از ترور مینویسد < اگر در پشت ژنرالها… سرمایه مالی قرار میداشت این ترورمیتوانست موفق باشد…. ولی پشت این ترور بخشی از طیف بورژوازی….با هجوم حیرتانگیز و سریع ارتش سرخ تا مرزهای آلمان آنها نه تنها میدیدند تمامی آنچه را که هیتلر به همراهانش قول داده بود، از جمله مال و زمین در لهستان، اکرائین، روسیه سفید و در کشورهای بالتیک (Baltenländer) دیگر خبری نیست بلکه املاک خودشان هم مورد مخاطره است>.1
گروه گورِدلر(Goeredler) بدنبال چه بود؟
اضافه بر آن در بین سرمایه انحصاری تزلزل و تردیدهای در باره چگونگی برخورد با این وضعیت وجود داشت. از کارل و ربرت بوش، هیالمار شاخت، کارل فریدریش زیمنس و دیگران، شهردار لایپزیک کمیسار فاشیست رایش و مسئول تنظیم قیمتها، کارل فریدریش گوردلر بعنوان جانشین هیتلر بیشتر مورد توجه بود. او بعنوان مغز سیاسی گروه توطئهگران بعد از نابودی هیتلر برای مقام نخستوزیری رایش در نظر گرفته شدهبود. <گروه گوردلر در نظر داشت افراد مورد اعتماد سرمایه انحصاری را جایگزین دولت هیتلر کند که توسط فاشیسم هیتلری کاملا جذب سیستم نشده بودند….این دولت میبایست یک دیکتاتوری نظامی علیه مردم اعمال کند و هرگونه کوشش برای کسب آزادیهای دمکراتیک را سرکوب نماید. توطئهگران در نظر داشتند بعد از سرنگونی دولت هیتلر سلطه کامل سرمایه انحصاری را در ریخت یک نظام پارلمانی پادشاهی و یا بصورت دولتی با التزامات سلسله مراتب و خودکامه تحقق بخشند…طرحهای آماده قوانین، احکام دولتی و قانون اساسی همگی ضد دمکراتیک و بری از هرگونه حق آزادیهای سیاسی مانند تحزب و اعتصاب بودند و دیگر اینکه حزب کمونیست آلمان نیروی رهبری کننده در جنبش فاشیستی میبایست همچنان سرکوب شود.>2
در سیاست خارجی کوشش میشد با قدرتهای امپریالبیستی برای رسیدن به صلحی جداگانه علیه شوروی به توافق برسند. این خود گویای طبیعت ارتش فدرال است. «آرمین واگنر»(Armin Wagner) رئیس موزه تاریخی ارتش در درسدن (Dresden) بمناسبت افتتاح نمایشگاهی ویژه در این ماه میگوید:<زنان و مردان بیستم یولی تا به امروز جایگاه خاصی از درک سنتی از ارتش فدرال دارا هستند.۳>
توطئهگران دِمکرات؟
درست شش سال پیش در یک سخنرانی رسمی در پلوتسنزه (Plözensee) مکان اعدام توطئهگران، آشکارا اعلام شد که اینان بهیچوجه دمکرات نبودهاند، با وجود این ازهرگونه انتقادی ممانعت بعمل آمد. البته این از موضع بظاهر قدرت صورت گرفت که ریشه در برخورد کور ضد کمونیستی داشت. گردش به راست دولت و خواستهای جاده صافکن فاشیسم مانند «بدیل برای آلمان» (AfD) از آن زمان همواره باعث اعتراضات وسیع شده و تبلیغ ارتش فدرال هم بعنوان <نیروی صلح > با مقاومت گستردهای مواجه گردیده است و نیزافشای تحرکات فاشیستی ارتش و پلیس و عوامفریبی های مِرکل (Merkel) و فون در لین (von der Leyen) را برملا کردهاست. کوشش آنها بی حاصل خواهد بود اگر در سالگرد این ترور چهرهسازی جدیدی از <عمل قهرمانانه> و <ارزشهای عرفی> مردان بیستم یولی ارایه شود.۵
نظرات اشتافن برگ در زیر ذره بین؟
او میگوید <ما خود را در روان و عمل میراثهای رسیده از نسلهای گذشته مردمان پایبند میدانیم، سنت و عاداتی که از امتزاج مبدا یونانی و مسیحی ما نشأت میگیرد و هستی انسان اروپائی را شکل دادهاست>. این برای آلمانیها بدین معنی است که <نیروهای فرا خوانده شدهاند که جامعه خلقهای اروپائی را به زندگی بهتری رهنمون گردند>. چنین قرائتی خودپسندانه، ضد دمکراتیک و عوامفریبانه از جهانبینی سرهنگ اشرافزاده اشتافنبرگ، دروغ و پوچ بودن گفتمان پیروان او را در مراسم رسمی یاد بود و بزرگداشت این فرد بخوبی نشان میدهد. او بعنوان فردی در رکاب حمله ارتش هیتلر به لهستان در سال ۱۹۳۹ درباره خلقهای فرودست مینویسد: <تودهای غیر قابل تصور از اراذل و اوباش و تعداد زیادی یهودی و همچنین خلقهای مختلط که فقط در زیر شلاق احساس راحتی میکنند.۶ >
حال چه میتوان در باره جوهره فکری نمایندگان اصلی دولت امثال یواخیم گوک (JoachimGauck) رئیسجمهور قبلی آلمان گفت که توطئهگران بیستم یولی را <چهرههای درخشان تاریخ مینامد.>
پینویسها:
۱-ویلی دیکهوت -«مقاومت پرولتاریائی علیه فاشیسم و جنگ» بخش دوم دوسلدورف۱۹۸۷، ص.۶۹۱
۲- تاریخ جنبش کارگری آلمان فصل یازدهام، از سپتامبر ۱۹۳۹ تا مه ۱۹۴۵ برلین ۱۹۶۸، ص.۱۸۲/۱۸۱
۳- نشریه فرانکفورت آلگماینه، هفتم ژانویه ۲۰۱۹ ، ص. ۱۲
۴- نگاه کنید به «شکل موذیانه ضد کمونیسم» پرچم سرخ ۲۰۱۳/۳۱ ص. ۲۵
۵- نگاه کنید به کپی از کتاب «اشتافنبرگ، چهره یک تروریست» از توماس کارل اُف در فرانکفورت آلگماینه، نهم مارس ۲۰۱۹ ص.۱۱
۶- نقل قول از: تو بینگن در کانون. روزنامه شهری، ۲۵ یولی ۲۰۱۴ ، ص.۲
ادبیات پیشنهادی در این باره:
مقاومت پرولتاریائی در برابر فاشیسم وجنگ در دو جلد، ۷۹۶ صفحه ۵۰/۲۵ یورو. برای دریافت به آدرس زیر سفارش دهید:Verlag Neuer Weg Alte Bottroper str.42,45356 Essen Tel/020125915 vertrieb@neuerweg.de
www.people-topeople.de
تذکر: این نوشته از نشریه «پرچم سرخ»- حزب مارکسیت- لنینیست آلمان- شماره ۱۵ یولی ۲۰۱۹ برداشت شدهاست.
برای اطلاعات بیشتر به سایت این سازمان رجوع نمائید. نشانی سایت و ایمیل:
www.mlpd.de E-Mail: info@mlpd.de
هدف از ترجمه این مقاله آشنائی جامعه فارسیزبان با گوشهای از چگونگی تاریخ نویسی مدافعین بورژوازی در باره جانیان فاشیسم و تبرئه آنها از جنایتهای گذشته است. انتشار این نوشته از سوی ما به معنای تائید تمامی مواضع سیاسی سازمانMLDP)) نیست.
ترجمه و تکثیر< یکی ازفعالین چپ در وین – اتریش >
Kontaktadresse: Iran-Rat, Amerlinghaus, Stiftgasse 8, A-1070 Wien
E-mail: linksaktivist@gmx.at