سه شنبه ۰۳ اسفند، ۱۴۰۰-۰۲٫۲۲٫۲۰۲۲-SOS Iran- دو زندانی در شهرهای کرمانشاه و تهران که پیشتر در پروندههای جداگانه از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بودند، با گذشت اولیای دم از مجازات اعدام رهایی یافتند.به گزارش ایسنا، یک زندانی در کرمانشاه پس از گذشت ۵ سال، با کسب رضایت از اولیای دم از چوبه دار رهایی یافت.
معاون توسعه حل اختلاف دادگستری استان کرمانشاه در تشریح جزییات این پرونده اظهار کرد: سال ۱۳۹۶ در جریان یک نزاع خانوادگی، یکی از طرفین دعوا به قتل می رسد که پس از حضور پلیس آگاهی برای شناسایی متهم تحقیقات اولیه آغاز می شود.
وی ادامه داد: پس از انجام تحقیقات اولیه، فرد مظنون شناسایی و در بازپرسی ها به قتل اعتراف می کند.
معاون توسعه حل اختلاف استان به صدور حکم اعدام پس از طی مراحل قانونی رسیدگی به پرونده اشاره کرد و گفت: خانواده متهم پس از صدور این حکم درخواست کردند تا این پرونده برای کسب رضایت از اولیای دم به ستاد صبر استان ارجاع شود.
وی تصریح کرد: این پرونده پس از ورود به شورای حل اختلاف استان در شعبه ۴۵(شعبه ویژه صلح و سازش در قتل) مورد بررسی قرار گرفت و تلاش برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول آغاز شد.
فتاحی خاطرنشان کرد: خوشبختانه با تلاش های بی وقفه اعضای این شعبه، ریش سفیدان، بزرگان، متنفذین و معتمدین محلی سرانجام از خانواده مقتول رضایت گرفته شد و این زندانی از کابوس پنج ساله چوبه دار رهایی پیدا کرد.
رهایی یک زندانی از اعدام در تهران
به گزارش همشهری آنلاین،یک زندانی در تهران پس از گذشت ۱۱ سال، با کسب رضایت از اولیای دم از چوبه دار رهایی یافت.
بر اساس این گزارش، این پرونده از آذر سال ۸۹ جریان افتاد. ساعت ۵ صبح آن روز جسد مردی در حاشیه اتوبان تندگویان پیدا و از همان زمان تحقیقات آغاز شد. ماموران پلیس در بازرسی از جیبهای متوفی، کارت ملی او را پیدا کردند که هویت وی را فاش میکرد. مقتول مردی بود متولد سال ۵۷ و در همان محدودهای که جسدش پیدا شده بود زندگی میکرد. او متاهل بود و یک فرزند دختر داشت که در آن زمان (آذر سال ۸۹) ۷ ساله بود.
با این سرنخ مأموران به سراغ همسر وی رفتند و زن جوان گفت: شوهرم شب قبل از سرکار به خانه آمد. بعد از دقایقی گفت سیگارش تمامشده است و برای خرید سیگار از خانه بیرون رفت اما دیگر برنگشت. معمولا او از سوپرمارکت نزدیک خانه سیگار میخرید و حداکثر نیم ساعته برمیگشت اما آن شب رفتن او بازگشتی نداشت و هرچه به موبایلش زنگ میزدم پاسخی نمیداد. حتی به کلانتری و بیمارستان هم سر زدم اما اثری از او نبود.
با وجود اظهارات زن جوان ماموران به او مشکوک شدند. چرا که متوجه اختلافاتی میان او و شوهرش شده بودند. در این شرایط وی با دستور قاضی جنایی بازداشت و در بازجوییها اعتراف کرد.
زن جوان گفت: چند وقتی بود که با همسرم دچار اختلافاتی شده بودم. او مردی بداخلاق بود و مرا کتک میزد. حتی چندین بار قهر کردم و به خانه پدرم رفتم اما خانوادهام طلاق را بد میدانستند و ناچار بودم دوباره با شوهرم آشتی کنم و به خانه برگردم.
وی ادامه داد: در نهایت از جوانی به نام مهدی که او را میشناختم خواستم شوهرم را گوشمالی بدهد. از او خواستم با ماشین به او بزند تا پاهایش بهشدت آسیب ببیند و مدتی در بیمارستان بستری شود. طوری که نتواند از جایش تکان بخورد و محتاج من باشد. اما به جای اینکه در تصادف پایش آسیب ببیند، سرش بهشدت با جدول برخورد کرد و این اقدام به قیمت جانش تمامشد.
با اعتراف این زن، متهم اصلی پرونده بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد. وی گفت: ما قرارمان قتل نبود. همسر مقتول گفته بود که با شوهرش اختلاف دارد و از من خواسته بود فقط به او صدمه بزنم. من هم روز حادثه به کمین نشستم و وقتی مقتول رسید با ماشینم به او کوبیدم اما متأسفانه سرش بهشدت با جدول برخورد کرد و فوت شد.
متهمان این پرونده پس از مدتی در دادگاه کیفری محاکمه شدند و اولیای دم که پدر و مادر و دختر مقتول بودند خواستار مجازات متهم شدند.
پس از پایان محاکمه، قضات متهم اصلی را به اعدام و متهم ردیف دوم(همسر مقتول) را به اتهام معاونت در قتل عمدی به زندان محکوم کردند. حکم در دیوان عالی کشور قطعی شده و به شعبه دوم اجرای احکام فرستاده شد.
آن زمان بود که شمارش معکوس برای اعدام متهم پرونده شروع شد. در این شرایط تیم صلح و سازش تلاش خود را برای گرفتن رضایت از اولیای دم شروع کردند. تلاشها نتیجه داد و پدر و مادر مقتول چند ماه قبل او را به شرط دریافت دیه بخشیدند. اما دختر مقتول همچنان خواستار اعدام بود.
تیم صلح و سازش دست از تلاش برنداشتند تا اینکه دختر ۱۸ساله مقتول روز یکشنبه در دادسرا حاضر شد و متهم پرونده را بخشید.
این دختر جوان گفت: تصور اینکه فردی عمدا جان پدرم را گرفت و باعث شد تا من در ۷سالگی یتیم شوم همیشه آزارم میداد. پدرم پشت و پناه من بود و سالهاست که بدون حضور او بزرگ شدهام. همیشه جای خالی او را احساس کردهام و همه اینها باعث میشد تا حاضر به بخشش نشوم. اما من نمیخواستم جان کسی را بگیرم و این مسئله همیشه بخشی از ذهنم را درگیر کرده بود.
وی ادامه داد: از وقتی که پدربزرگ و مادربزرگم متهم را بخشیدهاند مدام به این موضوع فکر میکردم که من باید چه تصمیمی بگیرم. خیلی سخت است اگر کسی جای من باشد و بخواهد سختترین تصمیم زندگیاش را بگیرد. از اعدام متهم گذشت کردم تا این مرد بعد از ۱۱ سال آزاد شود و شب عید را کنار خانوادهاش باشد. از سوی دیگر شنیدهام که مرد زندانی بهشدت پشیمان است و در زندان رفتارهای مناسبی داشته است. امیدوارم پس از آزادی هم زندگی درستی را در پیش بگیرد و مرتکب خلافی نشود.
با بخشش دختر مقتول، مرد اعدامی از مرگ رهایی یافت و دیروز پس از گذشت ۱۱سال حبس از زندان آزاد شد.