‎نگاهی به تاریخ‫:‬ تیرباران ۱۱ نفر به حکم ‎بیدادگاه انقلاب اسلامی

‎پنجشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۲-IranSOS- روز ۲۲ اسفند ۱۳۵۷، یازده نفر به حکم ‎بیدادگاه انقلاب اسلامی تهران تیرباران شدند. به گزارش سایت تاریخ ایرانی، روزنامه کیهان در شماره روز ۲۲ اسفند ۵۷ نوشت: «۱۱ نفر از سرسپردگان رژیم سابق، سپهبد نادر جهانبانی معاون نیروی زمینی، سرلشگر ولی‌الله زندکریمی ‌رییس اداره زندان‌ها، محمود جعفریان معاون سابق سازمان رادیو تلویزیون، پرویز نیکخواه مدیر سابق مرکز خبر رادیو و تلویزیون، غلامحسین دانشی نماینده سابق مجلس، ستوان یکم منوچهر وثوقی افسر سابق گارد جاویدان،

محمدنوید معروف به نبوی شکنجه‌گر معروف ساواک، میراحمد کوچصفهانی متخصص بازجویی و شکنجه‌گر ساواک، ستوان دوم حسین شه‌کمان افسر ضداطلاعات، سرگرد منوچهر قشقایی فرمانده تیم ضد تخریب و حسین فرزین کامیون‌دار و سردسته اشرار و چماقداران از اولین ساعات بامداد دیروز در دادگاه عدل اسلامی محاکمه و دادرسان دادگاه در ساعت ۵ بامداد امروز حکم اعدام این سرسپردگان را که مفسد فی‌الارض تشخیص داده شده بودند، صادر کرد. حکم دادگاه انقلاب عدل اسلامی به فاصله کمتر از دو ساعت یعنی در ساعت ۶:۵۸ بامداد امروز در میدان تیر زندان قصر اجرا و محکومین به جوخه آتش سپرده شدند.»
‎پرویز نیکخواه مدیر مرکز خبر رادیو تلویزیون در حالی که بسیار گرفته و در هم به نظر می‌رسید، گفت: «من فقط می‌خواستم یک رفرم ایجاد کنم و همه شما اعضای دادگاه می‌دانید که دست من چه مستقیم و چه غیرمستقیم به خون هیچ فردی آلوده نشده است و من امروز در برابر شما و در برابر دادگاه انقلاب عدل اسلامی اعلام می‌کنم که من هرگز به خلق خود خیانت نکردم.»
‎به نوشته روزنامه کیهان، مهندس پرویز نیکخواه، چه آن زمان که به اتهام شرکت در حادثه ۲۱ فروردین ۴۴ به زندان افتاد و چه موقعی که در جریان دادگاه با کمال صراحت از موضع و مشی سیاسی خود داد سخن می‌داد و دفاع می‌کرد و چه هنگامی‌ که پس از ۵ سال زندان تاب نیاورد و غلطنامه را امضا کرد و بعد‌ها در خدمت رژیم منحط شاه به سرپرستی گروه تحقیق رادیو تلویزیون برگزیده شد، پیوسته مردم از وی تصویری پرابهام و گنگ در ذهنشان داشتند.
‎پرویز نیکخواه پس از چند سال اقامت در خارج از کشور با کوله‌باری از تجربیات و مطالعات تئوریک تصمیم گرفت راهی ایران شود و برای تحقیق و مطالعه درباره اوضاع سیاسی و اجتماعی کشور، به فعالیت بپردازد. اما پس از چند سال آنچه که از فرنگ به سوغات آورده بود و هر آنچه را که در داخل کشور کسب کرده بود، همه و همه را در جهت منافع ارتجاع و بر علیه اندیشه‌های مترقیانه ملت ایران به کار بست و با به راه انداختن گروه‌های تحقیق رادیو تلویزیون، پژوهش‌های ضد انقلابی خود را گسترش داد و به طرق مختلف عامل سانسور رژیم فاسد گذشته شد و او هم همچون جعفریان اما «سر به تو» و پنهانی نظریه‌پرداز رژیم سابق بود.
‎روزنامه کیهان که به محمود جعفریان، معاون سابق سازمان رادیو تلویزیون لقب «گوبلز شاه» را داده بود، نوشت: محمود جعفریان در دادگاه بسیار خسته به نظر می‌رسید و با سر و وضعی در هم و ریش چند روز نتراشیده در دادگاه حاضر شد. جعفریان چند ساعت از خود دفاع کرد و اظهار داشت: «من به حقانیت این محکمه ایمان دارم و اطمینان دارم که اگر من تیرباران می‌شوم آینده این انقلاب، سعادت زندگی فرزندان و خانواده مرا تامین خواهد کرد.» جعفریان در آخرین ساعات عمرش سرافکنده به زبان آمد: «من یک قربانی هستم نه یک قربانی‌کننده.» و در توجیه بی‌گناهی‌اش گفته بود: «تمام همکاران من در رادیو تلویزیون و من شرافتا و وجدانا هیچ مطلبی را در اوراق بازجویی‌ام مکتوم نگذاشتم ولی وجدانا می‌گویم با یک قلب پاک می‌گویم که من همیشه مروج دین اسلام بوده‌ام. این را همکاران سابق من می‌دانند، حتی دورانی به من می‌گفتند آخوند است.»
‎نفر بعدی که در برابر دادرسان دادگاه انقلاب قرار گرفت سپهبد نادر جهانبانی معاون فرمانده نیروی هوایی بود که با چهره‌ای آرام وارد دادگاه شد و پس از شنیدن کیفرخواست با بیان شمرده‌ای اظهار داشت: «من کوچک‌ترین دفاعی ندارم و برای مراسم اعدام آماده‌ام.»
‎به نوشته روزنامه کیهان، سپهبد نادر جهانبانی، معاون اسبق نیروی هوایی و آخرین دبیرکل شورای ورزش ایران، یکی از سرسپردگان تمام‌عیار رژیم فاسد بود. مردی که به ژنرال چشم آبی مشهور بود و کورکورانه اطاعت می‌کرد، در نابودی ورزش ایران و پاشیدن تخم یاس و نفرت میان ورزشکاران ایرانی نقش اول را داشت.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Copyright © ۱۴۰۳ استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع آزاد است. All rights reserved.



ارسال