شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۳ -IranSOS- «میگویند تَرَکهای ۴۵ درجه خطرناک است، ساختمان ما هم از این ترکها زیاد دارد. نامه نوشتیم که دیوارها ترک خورده. چند هفته است پمپی را که آب گودال را تخلیه میکرد هم بردهاند و گودال پر از آب شده. هر روز که میآییم نمیدانیم شب به خانه برمیگردیم یا به قبرستان میرویم. نامههایمان به شهرداری بیجواب مانده. بابک زنجانی هم که زندان است و این گودالی هم که اینجا کنده آخر همه ما را به گور میبرد.»
به گزارش ایسنا روزنامه شهروند بر این مقدمه افزوده است: چند صدمتر بالاتر از میدان ونک، پشت زمینی که آن را مثل یک کارگاه عمرانی محصور کردهاند، آب آرامآرام بالا میآید. کانکسهایی که تا همین چند ماه پیش غلغله آدم بود، از مهندسان و ناظران گرفته تا کارگران، حالا خالی از هر رفتوآمدی است. درهای آنها را بستهاند و تنها یک نگهبان است که روز و شبهایش را بالای سر گودالی ۳۴متری میگذراند. چند قدم آن طرفتر بیرون این گود شهر یک روز دیگر را، یک صبح دیگر را آغاز کرده است. مردم در ایستگاه اتوبوس منتظرند تا یکی از بی.آر.تیها بیاید و آنها را ببرد. پیادهراههای خیابان ولیعصر پر از شتاب دویدن است و پر و خالی میشود از آدمها. آنهایی که نمیدانند پشت حصاری که دور یک زمین بزرگ نبش خیابان خدامی کشیدهاند، آب چطور آرامآرام بالا میآید.
زمینی که آن را ۳۴متر تراشیدهاند و پایین رفتهاند، داخل گود روی دیوارهای گودبرداریشده نوشتهاند: «با ایمنی تا عمق خطر میتوان رفت». درست شبیه همان زمینی که هشت ماه پیش در خیابان ایرانزمین یک روز صبح با صدایی مهیب نشست کرد و خیابان گلستان را در خود فرو کشید.
ملک ایرانزمین که دچار حادثه شد، گودبرداریاش ۳۹ متر عمق داشت، حالا زمین نبش خیابان خدامی در خیابان ولیعصر هم تا عمق ۳۴متری گودبرداری شده است با روشی شبیه به همان روش گودبرداری خیابان ایرانزمین، تقریبا تا همان عمق. این زمین تنها در مدل و شیوه گودبرداری شبیه هم نیستند، هر دو یک مالک واحد دارند: «بابک زنجانی» که حالا در زندان است و گودالهایی که در گوشه و کنار تهران کنده روی دست شهر مانده است.
براساس اطلاعات ارائهشده در شرکت «ستسا» از شرکتهای تابع سورینت قرار بود این زمین به ساختمانی تجاری و اداری با زیربنای ۲۱هزار و ۷۳۴ متر تبدیل شود، ۳هزار و ۴۴۴ متر تجاری و ۵هزار و ۶۶۸ متر اداری؛ پروژهای که شرکت سازنده ارزش آن را ۴هزار و ۵۰۰میلیارد ریال اعلام کرده است. پیش از اینکه بابک زنجانی و پروندههایش در دستور کار دستگاه قضایی قرار گیرد، این شرکت زمان افتتاح و بهرهبرداری از این پروژه عظیم در ضلع شمالی شرقی میدان ونک و نبش خیابان خدامی را تاریخ ۲۲ بهمن سال ۹۴ اعلام کرده بودند، حالا اما این پروژه با دستور دادستانی متوقف شده است.
از سویی پیمانکاران شرکتهای زیرمجموعه بابک زنجانی میگویند پس از دستگیری بابک زنجانی، همه حسابهایشان مسدود و پروژههایشان متوقف شده و حالا ریالی ندارند تا در این پروژه خرج کنند. از سوی دیگر پرونده این زمین هم مثل بخشی دیگر از املاک بابک زنجانی بین سازمانها و نهادهای مختلف دست به دست میشود. شورا اعلام کرده پروانه ساخت یک مجتمع تجاری اداری با چند هزار متر زیربنا در محدوده میدان ونک مغایر طرح تفصیلی است و اگر هم برای ساخت چنین مرکزی، پروانهای صادر شده خلاف قانون بوده است و در میدان ونک امکان بارگزاری جدیدی با این وسعت وجود ندارد.
حالا اما جدا از همه این حرفها و سرنوشت پروژههای بابک زنجانی در تهران که بخشی از آنها – ازجمله گفته میشود همین زمین را – را وزارت نفت مصادره کرده و بخشی دیگر هم در اختیار نهادهای دیگر است، مسأله اصلی گودبرداری نبش خیابان خدامی است؛ گودی که حالا مثل یک بمب ساعتی در خیابان ولیعصر تهران رها شده است و اگر به هر دلیلی رانش کند کسی نمیداند در همان لحظه حادثه چند نفر، چند خودرو و یا حتی چند دستگاه اتوبوس بیآرتی را میبلعد و فرو میکشد.
پروژه را رها کردهاند
زمین بابک زنجانی در خیابان خدامی از یک سو دیواربهدیوار خیابان ولیعصر است و از سوی دیگر دیوار به دیوار ساختمان ۷طبقه اداری – تجاری که ساکنان آن چند هفتهای است به هر جا که میتوانستند سر زدند؛ شهرداری منطقه ۳، سازمان نظام مهندسی، شورای شهر تهران و شرکتهای تابع بابک زنجانی. آنها میگویند تا چند هفته پیش پمپی آبهای داخل گودال را بیرون میکشید و تخلیه میکرد اما این پمپ را بردهاند و حالا آنها نگرانند ساختمان آنها ریزش کند.
«فرخی»، پزشک و جراح ترمیمی که مطبش طبقه اول ساختمان دیواربهدیوار همین ملک است و حالا دیوارهایش به سمت داخل انحنا پیدا کرده، میگوید: «این وضع دیوارهاست که میبینید. ساختمان ترک خورده و هر روز ترکهای تازهای ایجاد میشود. به شهرداری تهران زنگ زدیم گفتیم وضع این گود خطرناک است، این ترکها ما را نگران کرده. فکر کردهاند ما مشکل شخصی داریم. اصلا حتی بازدید هم نکردند. الان چند وقتی است که این گود پر از آب شده، پمپش را هم بردهاند. این زمین با این عمق گودبرداری و به این شکلی که پر از آب شده هر لحظه ممکن است رانش کند. اگر جان ما اهمیت ندارد، جان مردم که در خیابان ولیعصر هستند هم اهمیتی ندارد؟
روزی ۱۰۰ دستگاه اتوبوس از این خط بیآرتی عبور میکنند. این زمین رانش کند چند دستگاه اتوبوس و ماشین را به زیر میکشد؟ چه بلایی سر مردمی که در ایستگاه منتظرند میآید؟ درباره ایرانزمین هم مردم دو ماه پیش از حادثه گفته بودند خانههایشان ترک خورده و کسی توجه نکرد تا آن حادثه اتفاق افتاد.»
آنطور که ساکنان این ساختمان میگویند بر اساس اطلاعاتی که پیمانکار پروژه پیش از این به آنها داده بود، پایدارسازی دیوارههای بتنی این گودبرداری مدت مشخصی دارد و تا شش ماه دیگر به پایان میرسد. «دانا خواجوی»، مدیر ساختمان شماره ۳ دراینباره به «شهروند»، میگوید: «گودبرداری این زمین نیمه دوم سال ۹۰ آغاز شد. اول قرار بود گودبرداری ۱۵ متر انجام شود بعد رسید به ۳۰ تا ۳۴ متر. پیمانکار گودبرداری پروژه شرکت خاک و سنگ برای مقاومسازی دیوارهای گود از سیستم مهاربندی «نیلینگ» استفاده کرد.
مالک این زمین ابتدا شرکت ایرانیان اطلس بود بعد اطلس ایرانیان از اینجا رفت و شرکت«ستسا» آمد اینجا را گرفت که یکی از شرکتهای تابع هلدینگ سورینت است.پس از «ستسا» ، لرزهها و تکانهایی که به ساختمان وارد میشد نگرانکننده بود. کارشناسان همین شرکت گفتند لرزهای ندارد. درعینحال ترکهای ۴۵ درجه که جزو ترکهای خطرناک هستند در ساختمان ایجاد میشد. مالک و پیمانکار زمین به ما گفتند به دلیل گودبرداری زمین مجاور چاه فاضلاب شما خشک شده و این ترکها به همین دلیل است. اینبار با نظام مهندسی و شهرداری تهران تماس گرفتیم. مسئولان شهرداری بازدید کردند اما هر تذکری بوده به مالک زمین دادند و به ما نتیجهای را اعلام نکردهاند.
در سامانه ثبت شکایات سازمان نظام مهندسی تهران هم شکایتی تنظیم کردیم از اواخر سال گذشته همه فعالیتهای عمرانی ملک مجاور متوقف شده و پیمانکار هم به ما میگوید میدانیم این گود اینطوری که مانده خطر دارد اما پول نداریم که کار را به نقطه صفر(یعنی سطح زمین) برسانیم . به ما میگویند شما بروید و به دادستانی نامه بنویسید و بگویید خطر ما را تهدید میکند. درحالیکه این کار ما نیست که سراغ دادستانی برویم. ما اصلا کجای پرونده و ماجرای بابک زنجانی هستیم.»
به گفته «خواجوی»، توقف این پروژه مشکلات را بیشتر کرده است، چراکه حالا اگر حادثهای هم رخ بدهد جایی پاسخگو نیست. او حرفهایش را اینطور ادامه میدهد: «توقف این پروژه برای ما یک مسأله عمده ایجاد کرده و آن اینکه شرکت خاک و سنگ که پیمانکار گودبرداری این زمین بوده این زمین و استحکام دیوارهها و سازههای نگهدارنده بیرونی را برای یکسال گارانتی کرده که از آن یکسال حدود شش ماه مانده است. به ما گفتهاند اگر این گود تا شش ماه دیگر به نقطه صفر نرسد از گارانتی آن شرکت خارج شده و اگر خدای نکرده ترکی به دیواره آن وارد شود یا حتی لوله گازی بترکد یا زمین حتی زلزلهای در حد ۲ ریشتر هم داشته باشد که کسی آن را احساس نکند اما این زمین را بلرزاند هیچکس مسئولیتی در قبال حادثه نخواهد داشت.»
«علیاصغر کیازر»، وکیل دادگستری از دیگر ساکنان ساختمان شماره ۳ است که بخشی از دیوارهای دفتر کارش ترک خورده، ترکهایی که به گفته او تدریجی ایجاد شده است. او امید زیادی ندارد که پیگیریها و شکایتهای اهالی ساختمان درباره این گود پرخطر به نتیجهای برسد: «وقتی خواستند گودبرداری را شروع کنند به ما گفتند برایتان خانه میگیریم بروید اما خب موقت بود، نمیشد بعد گفتند مقاومسازی کردیم و نگران نباشید. حالا هم که مالک را بردهاند زندان و کار کلا متوقف شده. به ما هم گفته بودند دیوارهای مقاومشده کنار گود زمانش محدود است چند ماه؛ حالا آن چند ماه گذشته و ما هم نمیدانیم به کجا شکایت ببریم. اگر طرف ما شخص معمولی بود قادر به مراجعه و پیگیری بودیم اما وقتی طرف ما بابک زنجانی یا شرکت نفت است آن هم در این شرایط آیا کاری از ما برمیآید؟ دست ما کوتاه و خرما بر نخیل. نشستهایم اینجا و نمیدانیم امروز که میآییم شب بر میگردیم خانه یا میرویم قبرستان؟ من هر روز از دور که میآیم اول نگاه میکنم ببینیم ساختمان سرجاش هست یا نیست!»
اعلام وضع هشدار درباره گود پرخطر
شورای شهر تهران پیش از این و پس از حادثهای که در یکی دیگر از پروژههای مربوط به شرکت سورینت در خیابان ایرانزمین رخ داده بود با ارائه گزارشی اعلام کرد ساختوساز خلاف طرح تفصیلی انجام شده و درنهایت کار به شورای عالی معماری و شهرسازی رسید و این شورا رأی به توقف اجرای این پروژه داد. پیشنهاد بررسی این پرونده و تخلفاتش را اعضای کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران به شورایعالی شهرسازی و معماری برده بودند.
حالا «محمدمهدی تندگویان»، نایبرئیس و سخنگوی کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران میگوید: «دو هفته قبل از این پروژه کردم. متاسفانه پروژه دقیقا شرایط همان زمین گودبرداریشده ایرانزمین را دارد. در این ملک هم همان اتفاق ایران زمین درحال تکرار است. البته زمانی که من بازدید کردم گود هنوز پر از آب نشدهبود . پس از بازدید به معاونت شهرسازی شهرداری تهران تذکر دادم که این موضوع را پیگیری کنند. معاونت شهرسازی گفته گزارشی در این زمینه ارایه میکند که هنوز این گزارش در اختیار شورا قرار نگرفته است ولی ما این گود را در فهرست گودهای پرخطر تهران قرار دادیم که باید به فوریت به وضعیت آن رسیدگی شود.»
«محمد سالاری» رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شهر تهران اما حرفهای دیگری میزند. او از تشکیل جلسه اضطراری رسیدگی به وضعیت گود خیابان خدامی خبر میدهد و میگوید : « همین هفته جلسه ویژهای برای رسیدگی به وضعیت این گودبرداری داریم با توجه به اینکه این گود پرخطر است. بر اساس گزارش ارائه شده در جلسهای که با موضوع ایمنی این گود برگزار شده بود مشخص شد بخشی از خیابان ولیعصر ترک خورده و این موضوع با توجه به تردد بالای شهروندان و خودروها و همچنین اتوبوس های تندرو در این خیابان بسیار نگرانکننده است . از سوی دیگر پیمانکار پروژه اعلام کرده توان مالی ایمن سازی گود را ندارد و این هفته در این باره تصمیم خواهیم گرفت که احتمالا بر اساس ماده ۵۵ قانون شهرداریها ، شهرداری تهران رآسا نسبت به ایمن سازی این گود برداری اقدام کند چرا که ما فکر میکنیم وضعیت گود خیابان خدامی به لحاظ موقعیت قرارگیری و شرایط خیابان ولیعصر به مراتب از گود ایران زمین خطرناکتر است و علاوه بر احتمال آسیب به بناهای مجاور در صورت بروز حادثه فاجعهای در تهران اتفاق میافتد.
او با بیان اینکه این گودبرداری دقیقا شرایط همان زمین گودبرداریشده در خیابان ایرانزمین را دارد، ادامه میدهد: «ما به شهرداری تهران اعلام کردیم که هر لحظه ممکن است حادثه ایرانزمین در خیابان ولیعصر تکرار شود. مضاف بر اینکه این گود کنار خیابان ولیعصر است اگر مشابه آن حادثه در این خیابان اتفاق بیفتد فوقالعاده خطرناک است و شاید بخشی از آن جبرانپذیر نباشد.»
اعضای شورا درحالی میگویند نسبت به وضع خطرناک و غیرقابل پیشبینی این گود هشدار دادهاند که گود پرخطر خیابان خدامی، بالاتر از میدان ونک و در یکی از شلوغترین خیابانهای تهران واقع شده؛ جایی که روزانه محل تردد هزاران شهروند تهرانی است و در هر ساعت چندین اتوبوس تندرو با صدها مسافر از کنار آن عبور میکنند، با مسافرانشان، با آدمهایی که نمیدانند پشت دیوارهای محصور این پروژه عمرانی، آب آرامآرام بالا میآید و روزشمار عمر دیوارهای نگهدارنده این گود عمیق هر روز کمتر میشوند؛ گودی که به مثابه یک بمب ساعتی است و کسی نمیداند در کدام ساعت از کدام روز نشست میکند و اگر عمل کند چند نفر از آدمهای این شهر را با خود به گور خواهد برد.