شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۳ -IranSOS- شش جوان که کمی رقصیده و فیلمشان را در اینترنت منتشر کرده بودند، ظرف ۶ ساعت توسط پلیس شناسایی و دستگیر شدند. سپس صدا و سیما آنها را پشت به دوربین ردیف کرد و درست مانند تبهکاران مواد مخدر یا تروریستها، از آنان اعترافات تلویزیونی گرفت و روی آنتن فرستاد!
به گزارش ایسنا، جعفر محمدی با این مقدمه در عصر ایران نوشت: در اینباره نکاتی چند قابل تأمل جدی است:
۱- یک سوال: آیا این فیلم چند دقیقهای جوانان – که به ادعای خودشان میخواستند چهرهای شاد از جوان ایرانی در دنیا ترسیم کنند – مصالح نظام را به خطر انداخت یا برخورد چکشی با آنان و سپس تلویزیونی کردن ماجرا؟ آنها یک ترانه معروف بینالمللی به نام «هپی» را تقلید کرده بودند – همانند صدها کلیپ دیگری که در همه جای جهان در تقلید از ترانه مذکور ساخته شده و بدان شهرت جهانی داده است – و به همین دلیل، برخورد با آنان ابعاد بینالمللی بیشتری پیدا کرد و صدها رسانه در سراسر دنیا، تیتر زدند که در ایران چند جوان را به جرم رقص و شادی بازداشت کردهاند. نگاهی به رسانههای خارجی بیندازید تا ببینید در جریان این ماجرا، چه فضایی علیه جمهوری اسلامی در جهان ایجاد شد.
۲- با توجه به ادبیات رسمی جمهوری اسلامی و نیز آموزههای شرعی، کار این جوانان موجه نبود. اما آیا نمیشد به جای عملیات پلیسی و ایجاد هزینه برای کشور، آنها را احضار کرد و تذکر داد و امر به معروف و نهی از منکرشان کرد؟ چرا نمیخواهیم متوجه شویم که اقدامات پلیسی علیه جوانان، هزینهزا و موجب بدبینی است و هیچ فایدهای هم ندارد؟ تشکیل پرونده و ایجاد سوءسابقه برای جوانانی که قرار است در این کشور کار کنند، منهدم کردن آینده آنهاست و تبدیل کردنشان به مخالفان دائمی نظام.
۳- آنچه این جوانان کردند، هر چند موجه نبود ولی کار جدیدی هم نبود. همین الان هزاران کلیپ مشابه از ایرانیان در فضای اینترنت وجود دارد. آیا باید پلیس وظایف سنگینی که دارد را رها کند و به دنبال این باشد که چه کسی رقصید و چه کسی فیلم خودش را در اینترنت منتشر کرد؟!
۴- کار تلویزیون هم بسیار نابخردانه بود. با چه استدلالی دستگیری چند جوان را به عنوان اقدام موفقیتآمیز پلیس روی آنتن فرستادند؟ چند جوان کلیپی ساخته بودند که فضای جغرافیاییاش مشخص بود و در انتهای کلیپ هم نام و مشخصات خود را ذکر کرده بودند. حال آیا شناسایی و دستگیری آنها خیلی افتخار داشت و مثلا مانند دستگیری ریگی بود که برنامه تلویزیونی برایش بسازند؟ منصفانه باید گفت که پلیس، کارهای خوب زیادی در این کشور انجام میدهد و همین امنیت نسبی عمومی هم که وجود دارد رهین زحمات نیروهای پلیسی و امنیتی است. حال بین آن همه کار، خبطی به نام عملیات ۶ ساعته برای دستگیری چند جوان معمولی را پررنگ میکنند و در بخش خبری ۲۰:۳۰ پخش میکنند و عجیب اینکه فرماندهی پلیس هم زیر بار مصاحبه در این خصوص میرود!
۵- اینکه پلیس توانسته ظرف ۶ ساعت اینها را دستگیر کند، افتخاری نیست که باید پخش تلویزیونی شود بلکه در مواردی که پلیس دزدان و کیفقاپان و مزاحمان نوامیس مردم و زورگیرها را با این سرعت شناسایی و بازداشت میکند باید با افتخار اعلام شود، کما اینکه در جریان دستگیری سارقان مسلح طلافروشیها که با سرعت دستگیر شدند، این اتفاق افتاد.
۶- برخی گفتند که این جوانان با این کارشان عرف جامعه را نادیده گرفته و افکار عمومی را جریحهدار کردهاند. واقعیت این است که هماکنون دو عرف رسمی و عمومی در جامعه ما ایجاد شده است. این نشانه خوبی برای یک جامعه سالم نیست. آنچه در رسانهها و در ادبیات مسئولان به عنوان عرف و افکار عمومی بیان میشود، همان عرف رسمی است که در بسیاری از موارد، منطبق با عرف عمومی نیست. به عنوان مثال، همین بحث موسیقی را در نظر بگیرید؛ آنچه از موسیقی و خوانندگان در محافل رسمی و صدا و سیما پخش میشود کجا و خوانندگان و موسیقیهایی که در سیدیهای داخل خودروها و خانههای اکثر مردم وجود دارد کجا؟! این تنها یکی از مصداقهای دوگانگی در سطوح رسمی و عمومی عرف جامعه است. آنچه این جوانان انجام دادند، مخالف با عرف رسمی بود ولی آیا عرف عمومی نیز در اینباره عینا منطبق با عرف رسمی است؟ جوانان دستگیرشده، تنها بخشی از عرف عمومی را از لایههای زیرین و البته غیر مخفی به رو آورده بودند. هنر مسئولان باید این باشد که این دو عرف را به هم نزدیک و بر هم منطبق کنند و الا تظاهر و ریاکاری عمومی، جامعه را دچار بیماری عصبی میکند و از درون میپوساند.
آینه گر نقش تو بنمود راست / خود شکن، آیینه شکستن خطاست