سه شنبه ۴ آذر ۱۳۹۳-۲۰۱۴-۱۱-۲۵-IranSOS- شماری از فرهنگیان و کانونهای صنفی معلمان در اقدامی هماهنگ با صدور بیانیهای اعتراضی، درگذشت «محسن خشخاشی» (معلمی که یکم آذرماه به دست دانش آموز خود به قتل رسید) را نشانه وجود بحران در آموزش و پرورش دانسته و نسبت به ترویج سیاستهایی که به عادی شدن خشونت در جامعه منجر میشود هشدار دادند.
به گزارش ایلنا، در ابتدای این بیانیه گفته شده است «این حادثه در کنار دیگر مظاهر خشونت که هر روزه به شکلهای مختلف در کشور بروز و ظهور پیدا میکنند معنا مییابد و ضرورت ریشه یابی و بررسی چرایی بروز این رفتارها را از سوی روشنفکران، جامعهشناسان، روانشناسان، آموزش و پرورش و البته مسوولان کشور اجتناب ناپذیر میسازد.»
در ادامه این بیانیه مرگ محسن خشخاشی نشانی از نابسامانیهای مدیریتی، آموزشی، اقتصادی و فرهنگی نظام آموزش و پرورش و ناامنی که روز به روز بر مدرسهها و به ویژه مدرسههای دولتی سایه میگستراند دانسته شده است.
در بخش دیگری از این بیانیه با ابراز نگرانی از عادی شدن درگیریهای خیابانی، قتلهای خانوادگی، تجاوز، فقر، کودکان کار و اسید پاشی برروی دختران و زنان بیگناه از پایین آمدن آستانه تحمل مردمان، شکستن حرمت بزرگان و بیحرمت شدن معلمان انتقاد شده و تاکید شده که امضاء کنندگان این بیانیه تنها سوگوار همکار خود نیستند بلکه همچنین سوگوار گسترش اخلاق، منش و رفتاری هستند که مشخص نیست همگی را به کجا خواهد برد.
فرهنگیان امضاء کننده این بیانیه با انتقاد از شلوغی کلاسهای درس در مدرسههای دولتی و آندسته از مسئولان آموزش و پرورش که مدعیاند شمار معلمان مدرسههای دولتی بیش از حد است و باید تعداد آنان دویست یا سیصد هزار تن کمتر شود، گفتهاند «هم اکنون معلمان با حقوق یک تا دو میلیون تومان و زیر خط فقر با تدریس در کلاسهای شلوغ عملا هر کدام کار دو معلم را انجام میدهند و در این شرایط از امنیت و حمایت لازم هم برخوردار نیستند».
در پایان این بیانیه معلم کشته شده و دانش آموز ضارب، هر دو قربانیان نظام ناهنجار فرهنگی، اجتماعی و آموزشی معرفی شدهاند و در عین حال از معلمان خواسته شده که در اعتراض به مرگ آقای خشخاشی و برای همدردی با خانواده این معلم، شنبه هفته آینده با […] در مدرسه حاضر شوند و در زنگ دوم این روز ضمن حضور در کلاس درس از […] و به روشنگری درباره ریشههای این رخداد اندوه بار بپردازند.
گفتنی است این بیانیه به امضای کانون صنفی معلمان مشهد، انجمن صنفی معلمان کردستان، کانون صنفی معلمان کرمانشاه، کانون صنفی معلمان استان چهارمحال و بختیاری، کانون صنفی معلمان نورآباد لرستان، کانون صنفی معلمان سنقر، کانون صنفی فرهنگیان گیلان (رشت)، کانون صنفی معلمان انزلی، کانون صنفی معلمان لاهیجان، کانون صنفی معلمان لنگرود، کانون صنفی معلمان رودسر، کانون صنفی معلمان اسلامشهر، کانون صنفی معلمان رباط کریم، کانون صنفی معلمان پاک دشت، کانون صنفی معلمان کرج، کانون صنفی معلمان شهر قدس و کانون صنفی معلمان ایران (تهران) رسیده است.
متن کامل این بیانیه در ادامه میآید:
محسن خشخاشی، دبیر فیزیک دبیرستان حافظیه شهرستان بروجرد، در تاریخ یکم آذرماه ۹۳ هنگامی که در کلاس درس مشغول درس دادن بود با ضربات چاقوی یکی از دانش آموزان خود به شدت مضروب گشت و متاسفانه چند ساعت بعد در بیمارستان درگذشت. به خون غلطیدن معلمی که به سخت کوشی ودلسوزی شهرت داشته، آن هم توسط یکی از دانش آموزانش، قطعا یک اتفاق ساده نیست. به گمان ما این حادثه در کنار دیگر مظاهر خشونت که هرروزه به شکلهای مختلف در کشور بروز و ظهور پیدا میکند معنا مییابد و ضرورت ریشه یابی و بررسی چرایی بروز این رفتارها را از سوی روشنفکران، جامعهشناسان، روانشناسان، اندیشه وران آموزش و پرورش، و البته مسوولان کشور، اجتناب ناپذیر میسازد.
ما تردید نداریم که نادیده گرفتن و کوچک انگاشتن این حوادث، نتیجهای جز عادی و روزمره شدن آنها را به همراه نخواهد داشت، خشونتهایی که متآسفانه هر روز بیش از روز قبل درجامعه و فرهنگ ما گسترش مییابد. ازعادی شدن درگیریهای خیابانی گرفته تا قتلهای خانوادگی و تجاوز و فقر و کودکان کار و خیابانی و این اواخر اسید پاشی برروی دختران و زنان بیگناه کشورمان.
ما از پایین آمدن آستانه تحمل مردمان، ازشکستن حرمت بزرگان، از بیحرمت شدن معلمان، و از ناسپاسیها، نگران ودلواپسیم. ما اگرچه از مرگ دلخراش همکارمان و ظلمی که نسبت به او و جامعه فرهنگیان روا داشته شده اندوهگین هستیم اما تنها سوگوار همکار فرهیخته خود نیستیم بلکه همچنین سوگوار گسترش اخلاق، منش و رفتاری هستیم که مشخص نیست همگی ما را به کجا خواهد برد.
مرگ محسن خشخاشی، بیگمان، درد و اندوه بزرگی است بر جان و روان همه آموزگاران کشور، افزون بر این نشانی است از نابسامانیهای مدیریتی، آموزشی، اقتصادی و فرهنگی نظام آموزش و پرورش، و ناامنی که متاسفانه روز به روز بر مدرسهها، و به ویژه مدرسههای دولتی، سایه خود را بیش از پیش میگستراند. متاسفانه در شرایطی که در کلاسهای شلوغ مدرسههای دولتی – کلاسهای سی چهل نفره و حتی بیشتر – هر روز روح و جسم آموزگاران در رنج است از زبان برخی از مسئولان فرادست آموزش و پرورش، پیاپی شنیده میشود شمار معلمان مدرسههای دولتی بیش از حد است و باید تعداد آنان دویست سیصد هزار تن کمتر گردد!
از سوی دیگر شرایط در آموزش و پرورش به گونهای پیش میرود که همه اختیارات معلمان از آنان گرفته شده و معلمان برای برخورد مناسب با دانش آموزان خاطی و ناهنجار، تقریبا، همه ابزار کنترل خود را از دست دادهاند. هم اکنون معلمان با حقوق یک تا دو میلیون تومان زیر خط فقر، با تدریس در کلاسهای شلوغ، عملا هر کدام کار دو معلم را انجام میدهند و در این شرایط، از امنیت و حمایت لازم هم برخوردار نیستند.
ما جمعی از معلمان کشور، درخواست رسیدگی عاجل به شرایط نابسامان آموزش و پرورش کشور را داریم. خون به ناحق ریخته شده محسن خشخاشی، از دید ما، یکی از نشانه وجود بحرانهای بسیار در آموزش و پرورش است. ما خواستار این هستیم که بیش از این، بر این کاستیها و نابسامانیها، سرپوش گذاشته نشود و همه مسئولان کشور – فراتر از شعارها و تعارفهای تکراری و بیبنیاد درباره شان و مقام معلم – برای یک بار هم که شده به صورت جدی و واقعی، به مشکلات کاری این بخش زحمتکش جامعه بنگرند و درصدد دگرگونی جدی این شرایط برآیند.
از دید ما، هم این معلم مظلوم و هم دانش آموز ضارب، هر دو قربانیان نظام ناهنجار فرهنگی، اجتماعی و آموزشی هستند، ضمن اینکه خواستار اجرای عدالت از مجاری قانونی هستیم معتقدیم تنها برخورد قضایی نمیتواند از بروز مجدد این گونه حوادث، جلوگیری نماید بلکه باید با ریشههای آن برخورد شود.
ما از همه همکاران خود، همچنین، درخواست میکنیم که در اعتراض به مرگ مظلومانه محسن خشخاشی و در همدردی با خانواده داغ دیده ایشان، در روز شنبه هشتم آذرماه ۹۳ […] و در زنگ دوم این روز ضمن حضور در کلاس درس، […] و به روشنگری درباره ریشههای این رخداد اندوه بار بپردازند. امید که همراهی وهمدلی جامعه فرهنگیان رهنمودی باشد برای تمامی جامعه درجهت کمک به استقرار صلح، مدارا، آرامش، عدالت و آزادی.