یکشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۴-۲۰۱۵-۰۴-۱۹-IranSOS- تفسیری از “هریبرت پرانتل” «زود دویچه سایتونگ آنلاین» ترجمه: حنیف حیدرنژاد: ۴۰۰ کشته در یک روز: اروپا امکانات و پول لازم را در اختیار دارد که بتواند پناه جویان را در آب های مدیترانه نجات دهد. اما می گذارد تا آنها غرق شوند. [چرا؟] جائی که احتمال خطر زیاد باشد، قائدتا باید در آنجا میزان نیروهای کمکی هم بیشتر باشد، اما اینطور نیست، در اتحادیه اروپای سال ۲۰۱۵ اینطور نیست! نیروی کمکی ای وجود ندارد، چون اتحادیه اروپا اراده کرده چنین نیروئی آنجا که باید باشد، نباشد. البته که به اندازه کافی کشتی که بتواند پناه جویان را در آبهای مدیترانه و سواحل اروپا نجات دهد، وجود دارد، اما کشورهای اتحادیه اروپا خواهان آن نیستند. بگذار هر بلائی سرشان میاید، بیاید!
اتحادیه اروپا پول و امکانات لازم برای پناه جویانی که توانسته اند از جهنم سوریه یا لیبی خودشان را نجات دهند، اما در وسط موج های دریای مدیترانه با مرگ دست و پنحه گرم می کنند را در اختیار دارد، اما میگذارد تا این پناه جویان غرق شده و بمیرند. اینطوری میخواهد بقیه پناه جویانِ منتظرِ حرکت به طرف اروپا را بترساند تا با دیدن سرنوشت این غرق شدگان هوسِ آمدن به اروپا را از کله ی خودشان بیرون کنند! اروپا از این طریق که میگذارد تا عده ای از پناه جویان کشته شوند، میخواهد خودش را در مقابل ورود پناه جویانِ بیشتر محافظت کند.
چرخشی در سیاست اتحادیه اروپا نخواهد بود
آیا این تراژدی میتواند چرخشی را در سیاست پناهندگی اتحادیه اروپا در قبال پناه جویان به دنبال بیاورد؟ یک سال و نیم پیش وقتی در سواحل لامپهدوزا ی ایتالیا ۳۶۸ پناه جو غرق شدند، مارتین شولتز رئیس پارلمان اروپا در آنجا و در برابر تابوت های ردیف شده ی پناه جویان چنین وعده ای را داده بود. اما چرخشی در سیاست پناه جویان اتحادیه اروپا در کار نخواهد بود، حداقل، چرخشی در این سیاست غیر انسانی اننظار نیست. بهانه هائی از این دست که پناه جویان، خودشان خودشان را می کشند، (گفته میشود گروهی از پناه جویان گروه دیگری را به داخل آب انداخته اند)، دلیلی نیست که بتوان با آن یک رفتار وحشیانه ی دیگر را توجیه نمود.
بعد از تراژدی سواحل لامپه دوزا، نیروی نجات موسوم به “مارو نُستروم” شکل گرفت، اما فعالیت او را متوقف کردند. اتحادیه اروپا از اینکه هزینه ی این نیرو را بپردازد خودداری کرد. آیا “ارزش های اروپائی” هنوز اعتباری دارد؟ اتحادیه اروپا از طریق اِهمال کاری در اقدامات کمک رسانی [و خودداری از انجام وظیفه ای انسانی] پناه جوبان را به کام مرگ میفرستد.
باید جایزه حقوق بشر از اتحادیه اروپا ئی که می گذارد دیگران بمیرند، از آن پس گرفته شود
“توماس دِ مزیر” وزیر کشور آلمان در مقابل عملیات نجات دریائی اتحادیه اروپا ایستاده و آن را سد کرده است. در عوض پاسخ او این است که داریم روی این طرح کار می کنیم که چطور می شود جلوی قاچاقچیانی که پناه جویان را به اروپا منتقل می کنند، ببندیم. اما این حرف خنده دار است، اینطوری جان آدم ها وسیله رسیدن به یک هدف قرار داده می شود؛ باید عده ای بمیرند تا بتوان از آن طریق با قاچاچیگری عده ای دیگر مبارزه کرد! عده ای که فعالیت آنها خودش محصول یک سیاست اشتباه اتحادیه اروپا است. پدیده ناهنجار قاچاق انسان به اروپا به این دلیل رشد کرده که اتحادیه اروپا با تمام قوا هر منفذ و راه ورود پناه جویان را با توسل به اقداماتی که ناقض قوانین بین المللی است مسدود کرده است.
تراژدی غرق پناه جویان در آب های مدیترانه و کودکان و نوجوانانی که قربانی می شوند
نهاد “کودکان را نجات دهید” حدس میزند در بین ۴۰۰ نفری که غرق شده اند تعداد زیادی کودک و نوجوان وجود دارند. افرادی که از کشورهای مبداء پناه جویان میایند، برای اینکه خودشان را به طور قانونی به اروپا برسانند باید ویزا داشته باشند، اما هرکسی هم نمی تواند ویزا تهیه کند. در واقع راه ورود قانونی برای رسیدن به اروپا برای این عده وجود ندارد. از آنطرف اگر آنها در مرزهای ورودی اتحادیه اروپا دستگیر شوند، برخلاف قراردادهای بین المللی بازگردانده می شوند. [پس این افراد چه راه دیگری پیش روی خود دارند، جز اینکه با پذیرش همه خطرها دل به دریا بزنند؟]
اتحادیه اروپا یکی از دارندگان جایزه صلح نوبل است. اما این جایزه را باید از اتحادیه اروپائی که میگذارد آدمها در آستانه مرزهای آن بمیرند و بعد به تماشای مرگ آنها مینشیند، پس گرفت. اتحادیهای که دریا را به عنوان دستیار خود در کشتن انسانها به کار میگیرد، یک اتحادیه مرگبار است.
ترجمه: حنیف حیدرنژاد
۱۹ آوریل ۲۰۱۵
http://www.hanifhidarnejad.com
منبع:
Wie die EU Flüchtlinge tötet