‎فرصت‌سازی یک اعدامی برای لطف به چند میلیون مبتلا به مواد مخدر

۲۹ مهر ۱۳۹۲ – تابناک – سالانه از متوسط ۳۲۰۰ تن مواد مخدر تولید شده در افغانستان، حدود ۲۵۰۰ تن آن راهی ایران می‌شود که نهایتا روانهٔ بازارهای اروپا و آمریکا بشود، ولی همه ساله حدود یک‌هزار تن از این مواد در داخل کشور ما توزیع می‌شود؛ یعنی کشور عزیز ما ایران به تنهایی ۴۰ درصد این مواد را به خود اختصاص می‌دهد‌!».  

مرد سی‌و‌هفت ساله‌ای که یک روز پس از اعدام زنده یافته شد، شاید یک بار دیگر زندگی را بیابد. این در حالی است که نگاه به اخبار منتشره از اعدام قاچاقچیان در شش ماه ابتدایی سال نود و دو، شمار اعدامی‌های مواد مخدر را بیش از صد تن نشان می‌دهد. این شیوه مبارزه با مواد مخدر چند سال است که ادامه دارد! جامعه ایرانی در چند روز اخیر با این معما روبه‌رو شده‌ که آیا یک اعدامی که یک روز پس از اعدام زنده دیده شده، باید بار دیگر اعدام شود یا خیر؟
‎اما آیا این مهم‌ترین معمایی است که در مسأله مواد مخدر پیش روی جامعه است؟

‎به گزارش «تابناک»، مرد ۳۷ ساله‌ای که به دلیل حمل یک کیلوگرم روانگردان شیشه در بجنورد به دار آویخته شد، یک روز پس از اعلام مرگش، با بخار گرفتن کاور پلاستیکی جسدش زنده یافته شد.

‎اما هم‌اکنون چند پرسش بدون پاسخ قطعی وجود دارد؛ این که در چنین شرایطی با محکوم چه باید کرد؟ این که یک کیلوگرم شیشه کشف شده از وی چه بلایی بر سر جامعه می‌توانست بیاورد و ‌سرنوشت نهایی وی در پرتو همه مباحث حقوقی و شرعی این روز‌ها چه خواهد شد؟

‎وقتی دوازده سال پیش و در بهار سال ۱۳۸۰، حسن نراقی کتاب جامعه‌شناسی خودمانی را می‌نوشت، در پایان بخشی از کتاب که «حقیقت‌گریزی و پنهان‌کاری ما» نام دارد، به موضوع شیوه مبارزه با مواد مخدر پرداخت. بازخوردهایی که نویسنده در مورد کتاب خود گرفت، به کتاب دومی به نام «پی نکته‌هایی بر جامعه‌شناسی خودمانی» منجر شد که برخی از نکات آن به صورت زیر است:

‎‌۱ ـ «سالانه از متوسط ۳۲۰۰ تن مواد مخدر تولید شده در افغانستان، حدود ۲۵۰۰ تن آن راهی ایران می‌شود که نهایتا روانهٔ بازارهای اروپا و آمریکا بشود، ولی همه ساله حدود یک‌هزار تن از این مواد در داخل کشور ما توزیع می‌شود؛ یعنی کشور عزیز ما ایران به تنهایی ۴۰ درصد این مواد را به خود اختصاص می‌دهد‌!».

‎ ۲ ـ «روزنامهٔ عدالت در شماره ۱۰۷ خود از قول مدیر کل زندان‌های یزد می‌آورد: جرایم مواد مخدر دلیل بازداشت ۸۵ درصد از زندانیان استان است، و رئیس کل دادگستری استان تهران با «اسف بار» خواندن وضع دادگستری، افزایش ۱۵ درصدی سالیانهٔ پرونده‌های قضایی را در حالی اعلام می‌کند که نمایندهٔ دفتر برنامهٔ کنترل مواد مخدر بین المللی گفته است: کارهای مجامع جهانی در برابر آنچه که جمهوری اسلامی ایران طی ۲۰ سال گذشته با مواد مخدر انجام داده بسیار ناچیز است‌».

‎‌نویسنده سپس پیشنهاد می‌کند، ‌«اگر پذیرفته‌ایم که تمام محدودیت‌ها، جریمه کردن‌ها، حبس کردن‌ها، و اعدام‌ها که در این پنجاه شصت ساله اعمال کرده‌ایم همه نتیجهٔ معکوس داده، پس این بار به ریسکش می‌ارزد که با یک نشست و برخاست قانونی، جسارتی به خرج دهیم و مصرف مواد مخدر را آزاد اعلام کنیم. شوکه نشوید! این به آن مفهوم نیست که بلافاصله بعد از آزاد کردن، تمامی راه‌های مبارزه را به روی خودمان ببندیم، نه! تمام آن کار‌ها را حتی با شدت بیشتر دنبال می‌کنیم. منتها من به دلایلی که می‌خواهم ارائه بدهم معتقدم این عمل تازه بستر مناسب این مبارزه را فراهم خواهد ساخت. اصلا اجازه بدهید پیش بینی کنیم که اگر این اتفاق افتاد، پی آمدهای بلافاصله آنچه خواهد بود؟

‎‌۱ ـ به یکباره حدود ۸۰ درصد زندان‌ها خالی می‌شود و نان‌آور و سرپرست حدود یک میلیون نفر زن و بچه هموطن آسیب‌پذیر من و شما بالای سرشان قرار می‌گیرند که با همه کمی‌ها و کاستی‌ها، بودنشان در مجموع به مراتب بهتر از نبودنشان خواهد بود.

‎‌۲ ـ آلودگی‌های رایج از قبیل هپاتیت، ایدز، امراض مقاربتی، ناشی از محدودیت زندان‌ها و همچنین قتل نفس‌ها و مهم‌تر از همه بدآموزی‌های داخل زندان که به صورت اجتناب ناپذیری در اکثر موارد زندانی کم تجربه را در کمترین مدت به یک موجود تبهکار و آلوده مبدل می‌سازد، به صورت قطعی و ‌یکباره قطع می‌شود و یا لااقل سرعت رشد آن به شدت تنزل می‌یابد. (سنجش پی آمدهای مثبت دست‌آورد این بخش به لحاظ کاهش هزینهٔ درمان معتاد و اطرافیان معتاد خود مقولهٔ جداگانه‌ای است).

‎‌۳ ـ اعلام آزادی مصرف، به یکباره قیمت مواد را حدودا ۸۰ درصد کاهش خواهد داد و این کاهش قیمت برای معتادان بینوا و بانوا! که به هر حال و از هر کجا و به هر قیمت این هزینه را تامین می‌کنند فرصتی خواهد داد تا پول صرفه جویی شده را به مصرف خانواده یا لااقل خودشان برسانند و اگر کسی این ایراد را بگیرد که اکثر این وجوه از محل‌های غیر مجاز تأمین می‌شود، بلافاصله این دلخوشی را برای من ایجاد خواهد کرد که لااقل با پایین آمدن قیمت مواد، این گونه اعمال غیر مجاز هم رو به کاهش خواهد گذارد.

‎‌۴ ـ با آزاد شدن خرید و فروش، به یکباره مسأله‌ای به نام قاچاق و قاچاقچی مواد مخدر از بین می‌رود و در نتیجه قاچاقچی که تا امروز برای توسعه و رونق کار مرگ بارش به هر ترفندی دست می‌یازید و اجبارا و طبیعتا به دنبال توسعهٔ بازار مصرف کالای خود بود، چون دیگر سود باد آورده‌ای را در این راه نمی‌بیند، برای غیر معتادان جوان و بی‌تجربه دام گستری نخواهد کرد.

‎ ۵ ـ بنا بر اذعان بسیاری از دست‌اندرکاران فقط در ‌۲۴ سال گذشته به همراه کشته شدن بسیاری از جوانان و مردان این سرزمین که بر سر مسألهٔ قاچاق و طی درگیری با نیروهای انتظامی کشته شده‌اند، ما متجاوز از سه هزار و پانصد تن از خالص‌ترین نیروهای انتظامی خود را در این راه از دست داده‌ایم که کماکان هنوز هم ادامه دارد. ما با تغییر روش مبارزهٔ خود با این بلای خانمان‌سوز از بی‌سرپرست ‌و داغدار شدن آتی بسیاری دیگر از هم‌وطنانمان از دو طرف درگیر جلوگیری خواهیم کرد.

‎شاید پیشنهاد و پیش‌بینی آقای نراقی به نظر عجیب بیاید و هیچ ‌گاه اجرایی کردن آن پذیرفته نشود. اما از آن زمان تاکنون یک دهه گذشته و کتاب نویسنده بار‌ها و بار‌ها تجدید چاپ شده است، ولی شیوه مبارزه با مواد مخدر به چه نتیجه‌ای رسیده است؟ تعداد قاچاقچیان کمتر شده یا تعداد معتاد‌ها یا خانواده‌های نابود شده یا زندانیان مواد مخدر؟

‎جامعه، رسانه‌ها، حقوقدانان و مراجع عظام تقلید وارد بحث بر سر سرنوشت علیرضای ۳۷ ساله زنده مانده بعد از اعدام شده‌اند، ولی این تنها یکی از چند صد محکوم به اعدام به خاطر مواد مخدر است. رسانه‌ها، بسیاری از مقامات و حتی تصمیم‌گیران حوزه مبارزه با مواد مخدر و عواقب آن، نه تنها پاسخی قاطع در مورد میزان موفقیت شیوه مبارزه با مواد مخدر ندارند، بلکه تنها تصویری که از اعتیاد دارند، یک معتاد در کنار خیابان‌ها و یا پارکی در تهران است. چه کسی می‌داند اعتیاد و مواد مخدر با خانواده‌های معتادان و قاچاقچی‌ها در شهر‌ها و روستاهای دور‌تر چه کرده است؟ معتادانی که تعدادشان میلیونی است؟

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Copyright © ۱۴۰۳ استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع آزاد است. All rights reserved.



ارسال