چهارشنبه ۳۱ شهریور، ۱۴۰۰-۲۲٫۰۹٫۲۰۲۱-SOS Iran- حکم یک زندانی که پیشتر از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود در زندان رجایی شهر کرج به اجرا درآمد. به گزارش روزنامه جوان، حکم یک زندانی که پیشتر از بابت قتل به اعدام محکوم شده بود در زندان رجایی شهر کرج به اجرا درآمد.بر اساس این گزارش، تیر ماه ۹۷ در نزدیکی خیابان نبرد در شرق تهران جسد خونین پتو پیچ شده مردی مشاهده و با اعلام خبر تیمی از مأموران پلیس راهی محل شدند. آنها دریافتند مقتول مرد جوانی است که با ضربات چاقو به قتل رسیده است. بدین ترتیب جسد مقتول به دستور بازپرس جنایی برای شناسایی هویت به پزشکی قانونی منتقل شد.
دو روز بعد زن جوانی به اداره پلیس رفت و از گم شدن برادر جوانش به نام ارشیا شکایت کرد. از آنجایی که جسد کشف شده با مشخصات ارشیا شباهت زیادی داشت زن جوان به پزشکی قانونی رفت و جسد برادرش را شناسایی کرد. وی گفت: برادر ۲۸سالهام روز هفدهم تیرماه از خانه خارج شد. از دوستانش شنیده بودم که او با یکی از بچههای محل به نام کامران اختلاف دارد و قرار است روز هفدهم با هم دعوا کنند.
با اظهارات خواهر مقتول مأموران پلیس کامران را به عنوان مظنون حادثه بازداشت کردند، اما وی مدعی شد که در قتل پسر جوان نقشی نداشتهاست. وی گفت: من و ارشیا با هم اختلاف داشتیم و همیشه هم برای هم خط و نشان میکشیدیم. روز حادثه قرار بود برای دعوا یکدیگر را ببینیم، اما من در مهمانی دعوت شدم و به مهمانی رفتم و در محل قرار دعوا نبودم و الان هم نمیدانم چه کسی او را به قتل رسانده است. با اظهارات کامران مأموران پلیس دست به تحقیقات میدانی زدند و دریافتند که گفتههای کامران درست است و زمان حادثه در مهمانی حضور داشته است.
تا اینکه مدتی بعد یکی از دوستان مقتول به نام مهراد به اداره پلیس رفت و با اظهار پشیمانی به قتل ارشیا اعتراف کرد و درباره حادثه گفت: من و ارشیا با هم دوست صمیمی بودیم. روز حادثه او با کامران که از بچههای محلمان بود قرار دعوا داشت. آنها از هم کینه به دل داشتند و همیشه مشاجره لفظی میکردند. من فکر کردم که کامران در درگیری ارشیا را به قتل میرساند و به همین خاطر تصمیم گرفتم همراه ارشیا سر قرار بروم و در درگیری به او کمک کنم، اما آن روز کامران مهمانی دعوت شد و سر قرار نیامد و ما دو نفر هم به خانهمان برگشتیم.
وی ادامه داد: پس از این به پشت بام خانه ما رفتیم و دو نفری مشروب خوردیم تا اینکه از حالت عادی خارج شدیم و با هم شروع به کل کل کردیم. درگیری ما بالا گرفت که ناخودآگاه چاقویی به طرفش پرت کردم و به او برخورد کرد. من قصد قتل او را نداشتم، اما ارشیا خونین نقش بر زمین شد و فوت کرد. نمیدانستم با جسدش چه کار کنم و از طرفی هم خیلی میترسیدم که خانوادهام متوجه شوند که جسدش را پتو پیچ و به عقب خودروی وانتم منتقل کردم و از خانه خارج شدم. دقایقی داخل خیابانها گشتم تا اینکه در نهایت جسد را داخل جوی آبی رها کردم و به خانه برگشتم.
وی در پایان گفت: در این مدت عذاب وجدان رهایم نمیکرد و آرام و قرار نداشتم تا اینکه تصمیم گرفتم خودم را به پلیس معرفی کنم.
متهم پس از بازسازی صحنه قتل و صدور کیفرخواست در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. اولیایدم برای متهم درخواست اعدام دادند و هیئت قضایی هم وی را مجرم شناخت و به اعدام محکوم کرد.
رأی دادگاه پس از تأیید در شعبه ۵ دیوانعالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد و صبح دیروز در زندان رجاییشهر کرج اعدام شد.