هم اکنون طبقه ی کارگر و زحمتکشان جامعهی ایران همانند تمامی سی و چند سال حیات تبهکارانهی رژیم اسلامی زیر سرنیزهی استبداد و سرکوب تمام عیار سیاسی، فقر و فلاکتِ دم افزون و ویرانکنندهی اقتصادی و معیشتی، ارتجاع فرهنگی و خرافهی مذهبی و در یک کلام تحت انقیاد سرپنجهی خونین رژیم جهل و سرمایهی اسلامی به سر میبرند.
حکومت اسلامی خمینی و سیاستهای اقتصادی غارتگرانه و نئولیبرالی دولت فعلی و دولتهای ” سازندگی ” و ” اصلاحات ” هر کدام با شعاری و به سهم خود، جهنمی از فقر و گرسنگی و تورم، از بیکاری و اعتیاد و فحشاء، از ناامنی و بیآیندگی و یأس را برای اکثریت مردم ایران بهویژه کارگران و زحمتکشان به بار آورده است.
از سویی ماهیت واقعی رژیم اسلامی و مکانیزم برسازنده و باز تولید کنندهی آن یعنی سرکوب مطلق سیاسی از پس جنبش سال ۸۸ بار دیگر خود را به رخ کشید و توهمات و خوشخیالیهای اصلاحطلبانه و ” مدنی ” را از هر رنگ و هر پرچمی دود کرد و به هوا برد. در دولت سرمایهداریِ حاکم بر ایران هر گونه اعتراض و هر شکلی از سازماندهی طبقاتی و سیاسی به شدت سرکوب میشود. هر روز و هر لحظه فعالین جنبش کارگری و فعالین جنبش کمونیستی به جرم تلاش برای سازماندهی و ایجاد تشکلهای صنفی، طبقاتی و سیاسی دستگیر شده و تحت فشار و سرکوب قرارمیگیرند. با این وجود مبارزه ادامه دارد و جنبش کارگری و جنبش کمونیستی لحظهای از ضرورت تبلیغ، ترویج و سازماندهی برای تشدید مبارزه طبقاتی و برای احقاق حقوق سیاسی و صنفیاش کوتاه نمیآیند. این قاعده در مورد فعالین جنبش زنان، جنبش دانشجویی و ملل تحت ستم نیز صادق است. تمام این موارد بار دیگر ضرورت یک انقلابِ ضد استبدادی، ضد ارتجاعی ، ضد سرمایه و ضد امپریالیستی و پیششرطهای مادّی و ذهنی تدارک و انجام آن را بیش از هر زمان دیگر پیش پای جامعه ایران قرار داده است. کمونیستهای انقلابی ایران ضمن پیشتیبانی همه جانبه از تمامی جنبشهای اعتراضی و بر حق تودهای و از جمله مبارزات هر روزه و مداوم کارگران، همواره ارتقای این جنبشها به سطح یک انقلاب تمام عیار را در دستور کار خود قرار میدهند.
همچنین چندی است که سایهی شوم یک جنگ احتمالی و روریارویی نظامی میان رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی و امپریالیسم مرتجع آمریکا و متحدیناش و بهویژه اسرائیل بر حیات مردم ایران و تمام منطقه سنگینی میکند. صدای بمبها و موشکها نزدیک است. متحدین نانوشتهی دیروز به جان یکدیگر افتادهاند. این جنگ احتمالی به یقین جنگی ضد اکثریت تودههای مردم و ضد پرولتاریا و زحمتکشان است و از این زاویه مخالفت با هرگونه آتش افروزی و جنگ طلبیِ امپریالیستها و مرتجعین در هر لباس و با هر شعاری وظیفهی پرولتاریای آگاه و کمونیستهای انقلابی است. اما کمونیستهای انقلابی و پرولتاریا و تودههای پیشرو مردم در مرزبندی با جنگ طلبیهای امپریالیستی و ارتجاعی به ورطهی ایدههای صلحطلبانه و مسالمتآمیز و شوینیستی و ناسیونالیستی نمیافتند. کماکان راه انقلاب که یگانه راه برای ایجاد دگرگونیهای بنیادین و واقعی در مسیر رهایی تودههای پرولتاریا و زحمتکشان و کل جامعه است با اتکا به قهر انقلابی و جنگ طبقاتی ممکن است. از این منظر افق برای انقلابیون کمونیست علاوه بر مخالفت و ضدیّت با هر گونه دخالتگری سیاسی، نظامی و اقتصادی امپریالیستها و متحدینشان همانا فراخواندن مدام تودههای مردم و طبقهی کارگر به سرنگونی قهرآمیز بورژوازی حاکم یعنی رژیم جمهوری اسلامی است.
نگاهی به پیرامون خود بیاندازیم. به جهان عرب. به طوفان نوخاستهی خلقهای تحت ستم و استثمار از مصر و تونس تا سوریه و لیبی. در فقدان یک آلترناتیو انقلابی واقعی که بتواند خشم تودهها را تا سرانجام تاریخی آن یعنی سرنگونی رژیمهای مرتجع وابسته به امپریالیسم پیش برده و افق ایجاد یک تغییر بنیادین و ساختن یک جامعه و مناسبات نوین را پیش پای مردم بگذارد، بدیلهای ارتجاع – امپریالیستی از اسلامگرایان مرتجع سلفی و اخوانی تا لیبرالها و نئولیبرالهای وابسته و برخی از بقایای رژیمهای سرنگون شدهی سابق با هزار و یک ابزار پیدا و پنهان امکان تعمیق قیامها و تبدیل آن به خیز و اعتلای انقلابی را سلب کردند و بر بستر عقیم کردن جنبش مردم، دم و دستگاههای تقلبی و بورژوا کمپرادوریشان را بر پا کردند. واقعیت سخت مبارزهی طبقاتی در سه سال اخیر بار دیگر نشان داد که در نبود یک رهبری و یک تشکیلات منسجم و مصمم انقلابی و کمونیستی و یک دید و افق انقلابی و کمونیستی نوین، تودهای ترین جنبشها و جسورترین قیامها هم سر بریده شده و ناکام میمانند. بر کمونیستهای انقلابی و پرولتاریا و تودههای آگاه و پیشرو این کشورها است تا با درکی انترناسیونالیستی از ضرورت انقلاب و کسب قدرت سیاسی و با اتکا به درکی نوین و همهجانبه از علم کمونیسم بر ضرورت تداوم جنبشها و قیامها تا گسست از دنیای کهنِ ستم و جهل و سرمایه تأکید کرده و از ضرورت کمونیسم و انقلاب سخن بگویند و حول آن تودههای به خروش آمده را سازماندهی کنند.
این همه یعنی فعیلت و ضرورت افق کمونیستی و پیششرط تاریخی آن یعنی انقلاب سوسیالیستی! چیزی که بشریت بیش از هر زمان دیگری برای رهایی از تمام مظاهر فلاکت و تباهی جامعهی طبقاتی، برای ساختن یک دنیای نوینِ در شأن و شایستهی زیست انسانی بدان نیاز دارد. در زمانهی سیهروزی و فلاکت مداوم اکثریت ساکنین کرهی زمین، در کشاکش خیزشهای عظیم تودهای در سطح منطقه و جهان، در سایهی مخوفترین و ضد مردمیترین جنگها و رقابتهای امپریالیستی جای خالی کمونیسم و انقلاب بیش از همیشه احساس میشود. کمونیسمی نوین، کمونیسمی به واقع علمی و غیر دگماتیک که بر پایهی یک جمعبندی انتقادیِ تمام عیار از تجارب تاریخی جنبشها، دولتها و انقلابهای سوسیالیستی پیشین سودای تحقق کسب قدرت سیاسی و فتح جهان را زندگی میکند. طرح و تبلیغ این نوع از کمونیسم و ترسیم این افق مبارزاتی، ترویج هر چه وسیعتر آن و تلاش برای سازماندهی تودههای مردم حول آن وظیفهی اصلی تمام پیشروان و انقلابیون خصوصا کمونیستها است. شورای دانشجویان و جوانان چپ ایران با درک این ضرورتها و با آگاهی از نقش حیاتی و پیشرو و مترقی دانشجویان و جوانان در دامن زدن به مبارزهی انقلابی و تودهای در سطح جامعه و در شرایط کنونی جنبش و مبارزه در ایران و منطقه و جهان تشکیل شده است تا به سهم خود نقشی در اعتلای این مبارزه و این جنبش ایفا کند.
یک می به خیابان خواهیم آمد تا شبح کمونیسم را به خیابان بکشانیم.
یک می به خیابان خواهیم آمد تا سرود انترناسیونال، سرود جهانی پرولتاریا و زحمتکشان را طنین انداز کنیم.
یک می به خیابان خواهیم آمد تا در اتحاد با پرولتاریای بینالمللی، صف طبقهی جهانیمان را دوباره در برابر حاکمان بیاراییم.
زنده باد اول ماه می !
زنده باد انقلاب !
زنده باد کمونیسم !
شورای دانشجویان و جوانان چپ ایران
اردیبهشت ۱۳۹۱ ـ می ۲۰۱۲
====================================
رفیق سلامه را آزاد خواهیم کرد
در روز ۲۳ آوریل ۲۰۱۲ در اوج درگیریهای خونینِ سوریه، نیروهای امنیتی رژیم بشار اسد، مارکسیست و فعال انقلابی سلامة کیلة را دستگیر کردند. سلامة کیلة ۵۷ ساله که متولد فلسطین و تحصیل کرده ی علوم سیاسیِ دانشگاه بغداد است در سال ۱۹۷۹ وارد جنبش مقاومت فلسطین شد و تا امروز مبارزه برای فلسطین و اتحاد چپِ مارکسیستیِ عرب را متوقف نکرده است. او که دچار بیماری های مختلفی است توسطِ نیروهای امنیتی در منزلش دستگیر و روانهی زندان شده است. زندانی که در روزهای اخیر مملو از روشنفکرانِ مخالفِ رژیم اسد شده است. پیروِ دستگیریِ او اعتراضاتی در نقاط مختلف جهانِ عرب سازماندهی شده است.
مدت زیادی از سخنرانی رفیق سلامة کیلة در قاهره نمی گذرد. او در جمع سوسیالیست های قاهره به سخنرانی در مورد اوضاع سوریه پرداخت و جمعیتِ کثیری از علاقهمندان که منتظر فرصتی برای بحث دربارهی افقِ سوسیالیسم در منطقه بودند را به محل سخنرانی کشاند تا به تبادل افکار و نظرات با یکدیگر بپردازند. وی در بازگشت به سوریه به سرعت دستگیر شد.
این دستگیری امتداد دستگیریهای سریالی است از دوران حافظ اسد تا امروز ادامه دارد و اوج آنها بین سالهای ۱۹۸۳ – ۲۰۰۰ بود و دلیل آن نیز تلاش این روشنفکران برای تدارک انقلاب اجتماعی در سوریه و دفاع از حقوق مردم در برابر رژیم زورگوی حاکم است. تاکید مکرر این گروه از روشنفکرانِ محبوس، ضمن مبارزه برای سرنگونیِ رژیم اسد، ردِ هرگونه دخالت خارجی در سرنوشت مردم و محوریت لایههای تحتانی در تغییر مناسبات اجتماعیِ موجود است.
سوسیالیستهای عرب، به نشانهی همبستهگی با این رفقای انقلابیِ دربند، از تمام نیروهای سیاسی، سازمانهای عربی و مصریِ حقوق بشری، محلی و منطقهای و بینالمللی خواستارِ حمایت از آزادی فوری آنها و رفیق سلامة کیلة هستند. این همبستهگی با مبارزهیِ شورشیِ انقلابیون در هر کشور و در برابر سفارتخانههای سوریه برای آزادی زندانیانِ سیاسی در سوریه، مصر و در تمام دنیاست. شورای دانشجویان و جوانانِ چپ در تماس با رفقای درگیر در این کمپین، پیامِ همبستهگیِ انترناسیونالیستیِ خود با رفیق سلامة کیلة را در برنامهها، نشریات، صفحههای اینترنتی و آکسیونهای خیابانیِ خود اعلام میکند.