سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲-۲۰۲۳-۰۷-۰۴-SOS Iran- یوسف زرکار: چرا و چگونه شیوۀ تولید آسیایی مطرح شد؟
ما در طی کار جمعی مان برای پی بردن به اینکه رژیم های قاجاریه وابسته بوده اند یا مستقل؟ پهلوی اول چگونه به قدرت رسیدوماهیّت رژیمش چه بود؟ بررسی گذشته تا حد لزوم را مبنا قرار دادیم. ضروری یافتیم که به بررسی شرایط انقلاب مشروطه و کشمکش های سیاسی آن دوران پرداخته شود.ضمن مطالعات مان متوجه شدیم که صاحب نظران واندیشمندانی مانند : یرواند آبراهامیان، احمد اشرف، احمد سیف ،همایون کاتوزیان، تراب ثالث و دیگران، برای تحلیل جامعه، بررسی و توضیح علل موانع تاریخی رشد سرمایه داری در ایران، از مقوله ای بنام “وجه تولید آسیایی” بهره جسته اند و با کمک مفاهیمی نظیر “استبداد شرقی”، غلبه مالکیت دولتی، جماعت خودکفای پراکنده، مسئله ی آب و ناچیز بودن مالکیت خصوصی، نقش ایلات و عشایرو غیره، به بررسی ساختار اقتصادی – اجتماعی پرداخته و علل توسعه نیافتگی تاریخی جامعه ایران را توضیح داده اند، فرماسیون فئودالی را برجامعه دوران قاجاریه حاکم ندانسته و در نتیجه وجود طبقه فئودال را بزیر سئوال برده اند. مواردی از این گونه از یکطرف سئوال برانگیز بودند و از طرف دیگر برداشت ها و نتیجه گیری های آنان برای ما تازگی داشت.
ما با مفهوم « وجه تولید آسیایی » آشنایی چندانی نداشتیم و به شیوۀ مألوف آموزش یافته ی “چپ های مارکسیست” به ارث برده از تفکرات و القائات ” مارکسیسم روسی”، حاکم بودن وجه تولید فئودالی بر جامعه را بدیهی می انگاشتیم. واز اشاراتی که در برخی از زیرنویس های مطالب به مقولۀ وجه تولید آسیایی شده بود نیز بی توجّه و تامّل، می گذشتیم و اگر گاهاَ پرسیده می شد که این مقوله به چه معناست؟ آنانی که “واردتر” بودند، پاسخ می گفتند که : شکلی از شیوۀ تولید فئود الی است.
اکنون اما بطور جدّی و با دقّت و تامّل بیشتر، این مقوله و ابعاد آن برای دریافت پاسخ به سئوالات، به چند دلیل برای ما مطرح است:
یکم – آیا شیوۀ تولید فئودالی در دورۀ قاجار حاکم بوده است یا نه؟ کدامین اقشار و طبقات وجود و عملکرد داشته اند؟ زیرا بدون آنکه فرماسیون اقتصادی- اجتماعی آن دوران شناخته شده باشد، بدون بررسی نقش و عملکرد اقشار و طبقات وابسته بدان، و ماهیت سیستم سیاسی حاکم برآن، دریافت و درک درستی از کلیه جوانب شرایط آن دوره و مبارزات اجتماعی – سیاسی آن زمان و نیروهای درگیردر آن، ناممکن است.
دوم – بررسی های اندیشمندان نامبرده پیرامون علل توسعه نیافتگی تاریخی جامعه در زمان قاجاریه و نتایج حاصله از آن را، رساتر، واقعی تر و منطقی تر یافتیم.
سوم – اینکه درک مادی از تاریخ برمبنای دید گاه مارکس با درک تک خطی و جبر گرایانه مدل ” مارکسیسم روسی ” تفاوت اساسی دارد.مارکس و انگلس نه تنها به بررسی هر جامعه بر پایه شیوۀ تولید آن جامعه در دورۀ معین تاریخی تاکید دارند، بلکه به بررسی جوامع شرقی بطور ویژه ای همّت گماشتند و به مقولۀ وجه تولید آسیایی دست یافتند.